در ادامه يادداشت قبلي كه درباره نظرسنجي اخير موسسه ايسپا از اعتراضات ديماه نوشته شد، اكنون به بخشهاي ديگر اين نظرسنجي نيز اشاره ميشود. از مردم پرسيده شده است كه خواسته اصلي معترضان و شركتكنندگان در تجمعات چه بوده است؟ بهطور معمول پاسخ به اين پرسش به معناي نظر و مطالبه فرد پاسخگو نيز هست. سه پاسخ اول به ترتيب بهبود وضعيت اقتصادي و فضاي كسبوكار با 69درصد، رفع فساد مالي و اداري با 30درصد و بيعدالتي 21درصد قرار داشتهاند (البته هركس ميتوانسته دو گزينه را پاسخ دهد كه جمع آن از صددرصد بيشتر شده است). هنگامي كه علل نارضايتي پرسيده شده است نيز تا حدود 80درصد افراد موارد اقتصادي از قبيل گراني، بيكاري، مشكلات اقتصادي و معيشت سخت را ذكر كردهاند. همچنین و در مجموع نيز، 75درصد مردم اعلام كردهاند كه از شرايط كشور رضايت ندارند. بنابراين مشكلات اصلي مردم اقتصادي معرفي شده است، ولي هنگامي كه درباره تحليل وضع سياسي كشور پرسيده شده است، 11درصدشان وضع موجود را خوب دانستهاند. 64درصد نيز خواهان انجام اصلاحات شدهاند و 25درصد نيز معتقدند كه تغييرات بايد اساسي باشد. بنابراين اغلب پاسخگويان معتقد به نوعي اصلاحات هستند ولي راهحلي كه براي اصلاحات پيشنهاد ميكنند، اقتصادي نيست، بلكه دقيقا سياسي است. 44درصد تفاهم بر سر منافع ملي را توصيه ميكنند، حدود 7درصد ادامه وضع موجود را پيشنهاد كردهاند، 16درصد تنشزدايي در روابط بينالمللي و 15درصد هم به مسائل ديگر پرداختهاند و 19درصد هم اظهار داشتهاند كه نميدانند. بنابراين بيش از 75درصد افراد پاسخ داده به اين پرسش، راهحل سياسي براي برونرفت از اين وضع را پيشنهاد كردهاند كه ايده منطقی و معقولی است.
نكته بسيار مهم اين است كه مردم در برابر اين پرسش كه آيا تمايل به مشاركت در اين تجمعات اعتراضی داريد، فقط 10درصد پاسخ مثبت دادهاند و البته 41درصد هم آن را مشروط به قانونی و مسالمتآميزبودن کردهاند و 48درصد نيز اعلام داشتهاند که در هرصورت شركت نميكنم. بنابراين اگرچه بايد خيال حكومت حداقل در اين مقطع آسوده باشد كه اكثريت قاطع در اعتراضات مشابه شركت نميكنند، ولي از يكسو معلوم نيست اين رفتار خویشتندارانه ادامه يابد، زيرا پاسخها ناظر به وضعيت فعلي است و از سوي ديگر، اين عدم مشاركت مبتني بر دلايلي است كه حكايت از روحيه محتاط مردم ميكند و نبايد از اين روحيه سوءاستفاده كرد، زيرا پاسخگويان در برابر اينكه چرا شركت نميكنيد، چنين گفتهاند؛ 31درصد گفتهاند كه اعتراض فايده ندارد و به اعتراضات توجه نميكنند. اين پاسخ بسيار بدتر از اصل شركتكردن بوده و به نوعی رویگردانی و ناامیدی از بهبود وضع است. 26درصد گفتهاند كه از ناامني و هرجومرج ميترسند. 24درصد گفتهاند به دليل سوءاستفاده بيگانگان شركت نميكنم، عليرغم اينكه گفتهاند ناراضي هستند. 12درصد به دليل عواقب اعتراض در تجارب قبلي را ذكر كردهاند. 10درصد هم گفتهاند كه نميخواهند اصل نظام زيرسوال برود. 10درصد هم تجربه ناخوشايند كشورهاي ديگر را مثال زدهاند (ميتوانستهاند دو مورد را ذكر كنند، لذا جمع درصدها بيشتر از صددرصد است).
ملاحظه ميشود كه مردم بسيار محتاطانه و نجيبانه نظر دادهاند و نبايد از اين نجابت سوءاستفاده كرد. بايد به خواست آنان احترام گذاشت. اين نجابت و نگرش مدني را در پاسخ به پرسش بعدي نیز ميبينيم كه از مردم پرسيده شده است در مواجهه با اين اعتراضات، نظام چه اقدامي بايد انجام دهد؟ درحالي كه 14درصد برخورد شديد را توصيه كردهاند، 35درصد پذيرش خواستههاي آنان را خواستار شدهاند و 44درصد نيز خواهان گفتوگو با معترضان شدهاند و پاسخ 7درصد هم ساير موارد بوده است. به واسطه همين نگرش است كه مردم ارزيابي بهتري از رفتار نيروي انتظامي در اين اعتراضات داشتهاند. بهطوري كه در مقايسه با تجمعات قبلي، 38درصد مردم معتقدند كه نيروهاي انتظامي و امنيتي عملكرد بهتري داشته است. 43درصد معتقد بودند كه رفتارشان تغيير نكرده و 16درصد نيز بدترشدن رفتار را ذكر كردهاند و در مجموع 46درصد رفتار اين نيروها را خوب و خيلي خوب و 30درصد ضعيف و خيلي ضعيف ارزيابي كردهاند و 21درصد نيز متوسط اعلام كردهاند.
اين ارزيابي درباره صداوسيما قدري متفاوت است. درحالي كه 22درصد معتقد بودهاند كه نمايش واقعيات تجمعات اخير در صداوسيما محقق شده، 61درصد برخلاف اين نظر را داشتهاند و طبعا ريشه و علت گرايش به رسانههاي خارجي و شبكههاي مجازي همين برداشت از فاصله صداوسيما با انتشار حقايق است. با اين حال، عملكرد صداوسيما را نسبت به گذشته قدري مثبتتر ارزيابي كردهاند. 27درصد معتقد بودهاند كه پوشش اخبار تجمعات نسبت به قبل بهتر شده، 49درصد اعتقاد داشتهاند كه فرقي نكرده و 21درصد نيز معتقد بودهاند كه بدتر شده است.
اميدواريم اين مجموعه اطلاعات موجب شود كه سياستهاي رسمي در خيلي از زمينهها اصلاح شود.