آنچه در روز 22 بهمن اتفاق افتاد را شاید بتوان در یک جمله خلاصه کرد؛ ما شاهد یک «جامعه زنده» هستیم! کم نیست تاریخچه انقلاباتی که راه به خطا بردند و از مسیر خود بازایستادند. کم نیستند حرکتهایی که پر از ریزش بودهاند و هیچ رویشی را در خود نپروراندهاند. مشارکت مردم و حفظ و تداوم آن يک ضرورت اجتنابناپذير براي یک انقلاب تلقي ميشود. همواره مردمان حاضر در صحنه راهپیماییها با حضور خود اين پيام را مخابره ميکنند که نسبت به سرنوشت خود بيتفاوت نيستند بلکه حساساند و مسئوليت خود را درکنشهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي پذيرفته اند. این کنشها در طول تاریخ چهل ساله انقلاب اگر چه با افت وخیزهای فراوانی روبرو بوده و قطار انقلاب بارها و بارها مسافرینی را به حق یا اشتباه پیاده کرده است اما آمار انبوه آنانی که بر این قطار سوار شدهاند، را ميشود در مناسباتی همچون راهپیمایی 22 بهمن سراغ گرفت. حضوری بی بدیل و استثنایی. آنهم در روزگار نقد و تحلیلهای خصمانه و شکوه و شکایتهای به حق و جانانه.
بدينسان است که ميگوییم مهمترين اثر و برکت مشارکت مردم در سرفصلهای انقلاب، زنده بودن جامعه و برخورداري از حيات است. زنده بودن جامعه ویژگیهای خاص خود را دارد، بدون «خرد» و «جنبش» حیات طیبهای در کار نیست. بروز انقلاب تجلي حساسيت جامعه نسبت به سرنوشت خود بود و تداوم حضور مردم حاکي از نشان دادن واکنشهاي مناسب، نسبت به کنشهاي محيطي دوران مختلفی است که بر انقلاب تحمیل شده یا زاییده تفکر انقلابی است. واکنش مناسب نیز جز در پرتو بصیرت و آگاهی شکل و توسعه نمییابد.
وجود سرمایه اجتماعی مردم،هم نشانه زنده بودن و بيداري جامعه است، هم زنده و بيدار بودن جامعه را تقويت کرده، استمرار ميبخشد و به همین جهت است که ميگوییم رویشها از ریزشها بیشتر و بیشتر است. از يک سو، هر چه سطح مشارکت در جامعه افزايش يابد، کنش اجتماعي،سازمان يافتهتر ميشود و در هر کوی و برزن و مسجد و مدرسه و دانشگاه... آوای وحدت و همدلی سر داده ميشود، از سوي ديگر، هر چه کنش اجتماعي سازمانيافتهتر و نظاممندتر باشد، سطح بالاتري از مشارکت را ايجاد ميکند و خیل عظیمی را فارغ از جغرافیا و نژاد در سراسر کشور مهیای نقش آفرینی ميبینیم. بنا بر اين حادثه حضور روزافزون مردم هر ساله، يک کنش مثبت، کارساز و پر برکت اجتماعي است که در بستر آگاهي و اراده و خواست روئيده و نشانگر حيات يک جامعه است. جامعهای که بسیاری از تحلیلها به غلط، سرنوشت دیگری را برای او در نسخه ميپیچند.
برخلاف پیش قضاوتها و تحلیلهای مغرضانه هیچگاه در راهپیمایی 22 بهمن از آمریت خبری نبوده و نیست. سامانه فرهنگ آمريت - تابعيت برای مردم همیشه در صحنه، معنایی ندارد چرا که اساسا مهمترين عامل ضد مشارکت در يک جامعه قوي بودن فرهنگ آمريت-تابعيت است. در فرهنگ تابعيت، انتظار مردم، از خودشان نيست بلکه منتظر آمرانند که انجام کارها را بهعهده گيرند. اما در تمام این سالها مردم نشان دادهاند که بار انقلاب را این مردم کف کوچه و خیابان بودهاند که بردوش کشیدهاند. هرجا احساس نیازی بوده است، این مردم بودهاند که با حضور خود و فعالیت داوطلبانه خود پیشرو و علمدار بودهاند. حضور آنان چيزي بيشتر از سهيم بودن وسهم داشتن است،حضور مردم فعاليتي است ارادي. آنان بازيگراني فعال، آگاه، بيدار و زندهاند، نه فقط تماشاگري صرف. این موضوعی است که گردانندگان تشکلهای همسو با انقلاب و یا حتی اپوزیسیون و ضد انقلاب گاه از آن غافلند چرا که خود در پهنه آمریت قدرتطلبی و قیممابی گرفتارند و تلنگرش را هر بار در ایام الله ميخورند و باز هم فراموششان میشود.
بدخواهان شاید ایرادشان این باشد که بوی بهبود اوضاع مردمان بهویژه از منظر اقتصادی شنیده نمیشود پس از چه روی پای در عرصه مشارکت ميگذارند؟ از چه روی حضورشان زبانزد میشود و..... اتفاقا پاسخ این سئوال در حضور و تداوم حضور مردم نهفته است. زندگي یک جامعه و کشور، هیچگاه بازيچه دست اقبال و شانس نيست. آنان که در زندگي سیاسی اجتماعي خود مشارکت نميورزند در واقع عنان زندگي و حيات جمعي خود را به بخت و اقبال و آمران ميسپارند. بخت و اقبال هيچگاه نميتواند يک زندگي شايسته را برای یک کشور پهناور مانند ایران بسازد. بدیهی است که در پای صندوقهای آرا هر زمان که حضور مردم کمرنگتر بوده است، گرایشاتی در بدنه مدیریتی کشور حیات بخشیدهایم که همانان عامل رکود و توقف در روند بهبود جامعه شدهاند.
اسـتمرار هـر جنبـشى، منوط بـر زنده نگاه داشتن انگیزههاى اولیه و اصلى آن جـنبـش است و انگیزههاى اصلى مردم ما در سال 57 چیزی جز استقلال فرهنگى، آزادى سیاسى و جـمهورى اسلامى نبود. مداومت مردم در حضورشان و استمرار شعارهای اصلی آنان حکایت از وجود و تقویت انگیزهها دارد. انگیزههایی که جنسشان در هر نسل و دهه یکی است. نوع بیان و تفاوت درنحوه رسیدن به آن موجب نمیشود که نسلهای گوناگون در کنار هم قرار نگیرند و آن زیبایی بصری که در یکشنبه موعود شاهد آن بودیم را هر ساله مشاهده نکنیم. حضور نسلهای جدید موجب نوسازی انقلاب میشود. از عوامل تداوم انقلاب، نوسازی مادی و معنوی در سطح جامعه است. همین نوسازی مادی و معنوی است که باعث ميشود هر کسی از هر گروهی با هر پوشش و اعتقادی در کادر تصویری انقلاب قرار بگیرد. کادری که واقعی است و همه جهانیان در 22 بهمن شاهد آن بودهاند و خواهند بود، البته برای این تداوم شرط مهمی وجود دارد که ميتوان آن را در سخنان رهبری معظم انقلاب اسلامی مشاهده کرد؛«انقلاب زنده است، این اصول زنده است؛ هیچ مانعى ندارد که برگ و بار عوض بشود. خزانهایى در راه است؛ این یک حرکت طبیعى است براى موجودات زنده عالم. همیشه ریزش و رویش وجود دارد؛ مهم این است که در کنار ریزش، رویش هم وجود داشته باشد؛ و امروز اینجور است. واقعیت قضیه این است که این ملت با حرکت خود، با حضور خود، با نشاط خود، بر روى همهى توطئهها خط بطلان کشید، بعد از این هم همینجور خواهد بود؛ منتها شرطش ادامهى تقواست، که تقوا موجب رحمت الهى است. به خودمان مغرور نشویم. مغرور شدن ملتها و مسئولان ملتها همیشه مایه سرنگون شدن و سقوط آنها شده است. هیچکس نگوید «من» کردم. خداى متعال در قرآن با لحن استهزاءآمیز نافذ خود مىگوید که قارون گفت: «قال انما اوتیته على علم عندى»؛ من خودم بودم که با توانایى خودم توانستم به این نقطه برسم! خداى متعال او را در اعماق زمین سرنگون کرد. ما باید تلاش کنیم؛ ما باید مجاهدت کنیم. هیچ ملتى بدون مجاهدت، بدون تلاش، بدون ابتکار، بدون نوآورى، بدون فتح مراحل گوناگون پیشرفت، به جایى نمىرسد؛ اما برکت از خداست، توفیق از خداست و تقوا زاد راه است؛ لذا توصیه همه پیغمبران تقوا بوده است.»*
مخاطب طرح شهرونگ دیروز و یادداشت امروز عناصر مفلوکی است که دلشان تنها به سراب ضعف انقلاب خوش است.
* بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و مسؤولان قوه قضائیه و خانوادههاى شهداى فاجعه هفتم تیر ۰۷/۰۴/۱۳۸۴