شهروند| بحران آب هر روز جدیتر میشود، دخل و خرج دولت با هم نمیخواند، مصرف سوخت در ایران چندینبرابر استانداردهای جهانی است، اقتصادمان همچنان دولتی است، خصوصیسازیهایمان واقعی نبود و شرکتهای دولتی را به خصولتیها واگذار کردیم، وابستگی به نفت هم همچنان به قوت خود باقی است. اینها تنها بخشی از مشکلاتی است که هریک از دولتها پیش از روی کارآمدنشان، دولتهای قبلی را مقصر وقوع این اشتباهات دانسته و وعده اصلاح رویههای اشتباه دولتهای گذشته را میدهند. وعدههایی که هیچگاه عملی نمیشود. حالا رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران با انتقاد از تکرار اشتباهات میگوید: وقتی دولتی خطا کرد، انتظار این است که دولتهای دیگر آن را تکرار نکنند اما متاسفانه خطاها مدام تکرار میشود. محسن جلالپور در یادداشتی در کانال تلگرامی خود با عنوان «مقایسه یک مشاهده» با انتقاد از تکرار اشتباهات در سیاستگذاریهای اقتصادی که منجر به اتلاف منابع و اتلاف وقت و به خطرافتادن سلامتی مردم میشود، نوشت: «برای پیگیری امور کسبوکارم به هامبورگ سفر کردهام. همیشه وقتی زمستانها به اروپا سفر میکنم، از میزبان میخواهم اتاقم را گرمتر کند. در هتل هم دمای اتاق را بالا میبرم.
در مقابل، مشتری آلمانیام میگوید: «هروقت به ایران سفر میکنم، هتل آنقدر گرم است که ناچارم درجه اتاقم را کم کنم. محیطهای سرپوشیده هم به قدری گرمند که نه کمکردن دما کمکی میکند و نه کمکردن لباس. ناچارم در و پنجره را باز کنم.»
در خبرها خواندم که وزیر نفت در مراسم امضای تفاهمنامه همکاری توسعه حملونقل ریلی شهری گفته؛ سالانه ۴۰میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت میشود. هرچند آمار اختلاسها و فسادهای اداری در کشور ما حرمت اعداد را شکسته اما هنوز هم ۴۰میلیارد دلار رقم بسیار بزرگی است. برای بزرگی این عدد بد نیست که بدانید تولید ناخالص داخلی حدود ۱۰۰ کشور از ۴۰میلیارد دلار کمتر است. دولت این همه یارانه انرژی میدهد و نتیجهاش میشود آلودگی و ترافیک و بیماری و اتلاف وقت و جنگ اعصاب. داستان اما به همینجا ختم نمیشود. ١٠میلیارد دلار یارانه مستقیم و چند 10میلیارد دلار یارانه پنهان دیگر را هم اضافه کنید. این همه هزینه میشود و اقتصادمان هم به درستی کار نمیکند و خودمان هم مجال زندگی نداریم. خب حتما 10 جای کارمان ایراد دارد.
امروز پیش خودم گفتم؛ اگر دولت ۴۰میلیارد دلار یارانه انرژی را هم نقدی به مردم پرداخت کند و در مقابل قیمتها را اصلاح کند و دست از حمایتهای زیانبار از صنایع انرژیبر و خودروسازان بردارد، حداقل این همه آلودگی و ترافیک و بیماری و اتلاف وقت و مرگومیر نخواهیم داشت.
البته من که امیدوار به اصلاح این وضع نیستم، چون نهتنها سیاستمدارانمان سوراخ دعا را پیدا کردهاند بلکه متاسفانه بخش عمدهای از مردم به دلایل مختلف، همین وضع را میخواهند. اینکه چرا مردم به چنین روزی افتادهاند، از این بحث خارج است اما این واقعیت دارد که ما عادت کردهایم آش بخوریم بیآنکه پولش را بپردازیم. عادت کردهایم خرج رفاه امروزمان را از سهم فرزندانمان تأمین کنیم.
یکی از معماهای پیچیده حکمرانی در کشور ما اصرار بر تکرار مداوم خطاهاست. وقتی مشخص میشود سیاستی زیانبار است، انتظار داریم متوقف شود. وقتی دولتی خطا کرد، انتظار این است که دولتهای دیگر آن را تکرار نکنند. در حکمرانی ما اینگونه نیست و خطا مدام تکرار میشود و هیچکس هم بابت تکرار آن محاکمه نمیشود. از دهه۵۰ به این طرف، هر آنچه در سیاستگذاری اقتصادی خطا بوده، در دورههای بعد هم تکرار شده است. با این تفاوت که هرچه زمان گذشته، نه فقط برای رفع خطا، کاری صورت نگرفته که آن خطا بزرگتر شده و ابعاد خطرناکتری هم پیدا کرده است.»