شماره ۱۳۴۳ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۳ بهمن
صفحه را ببند
چاه‌های عمیق، بازمانده علم گذشتگان را نابود می‌کنند
انزوای قنات‌ها
از اوایل دهه 80 تاکنون، 3‌میلیارد مترمکعب آبدهی سالانه قنات‌ها در ایران از دست رفته است حفر چاه در حریم قنات‌ها و بی‌توجهی به لایروبی‌شان آنها را خشکانیده یا آبدهی‌شان را کاهش داده است وزارت نیرو با پلمپ کردن چاه‌های غیرمجاز و جلوگیری از مصرف بیشتر از مجوز از ذخایر زیرزمینی محافظت کند

شادی خوشکار-شهروند| «هر گاه سطح صحراها و کوه‌ها از سنگ سیاه متورق پوشیده شده باشد، نشانه آب پنهانی است و هر گاه بر سطح زمین صخره‌های قائم از خاک برآمده‌ای وجود داشته باشد؛ زمین‌هایی که در صبح بخار فراوان یا مه یا شبنم داشته باشند و نیز روی آن گیاهانی چون خرقه، لوخ، تاج ریزی، ترشک، پونه آبی، کرفس آبی و گیاهی شبیه به بنفشه، گل گاو زبان، کنگر، گزنه و شیرین بیان می‌روید.» بنا به گفته پیشینیان، کوه‌های سیاه‌رنگ پرآبند و کوه‌های سبز و زرد و سرخ که دارای سنگ نرم و متورق باشند هم آب دارند.
هزار ‌سال می‌گذرد از زمانی که ابوبکر محمدبن الحسن کرجی این سطرها را در کتاب استخراج آب‌های پنهانی نوشت و در مقدمه آن گفت من حرفه‌ای پرفایده‌تر از استخراج آب‌های پنهانی نمی‌دانم، زیرا به کمک این کار زمین آبادان می‌گردد و زندگی مردم سامان می‌گیرد. کتابی که در آن از تجربه جست‌وجوی آب در ایران نوشته و قنات‌ها و کاریزها که کشور را آباد کرده بودند. می‌گویند نوشته‌های این کتاب کم از علم امروز ندارند. امروز که نسبت به چند صدسال گذشته نه فقط در ایران، کم‌آب‌تر است.
طبق آخرین گزارش توسعه انسانی ‌سال 2016، 663‌میلیون نفر در جهان از دسترسی به آب آشامیدنی محرومند. در گزارش‌ سال2014 برنامه عمران سازمان ملل  UNDP  آمده است که آب شیرین 49 کشور از 172کشور جهان رو به پایان است و به‌طورکلی میزان کنونی مصرف آب در کشورهای درحال توسعه و توسعه‌یافته قابل تداوم نیست. آن‌طور که در تاریخ مشخص است گذشتگان راه مدارا با طبیعت را پیدا کرده بودند، این راه را ما در مسیر تکنولوژی گم‌کردیم.‌ هانری گوبلو، کارشناس فرانسوی آب که در‌ سال1319 به ایران آمد و 20‌سال در ایران فناوری قنات را مطالعه کرد، گفته است امپراتوری بزرگ هخامنشیان مدیون دانش آب‌شناسی بود و می‌گویند اگر قنات نبود، شهرهای بزرگی مثل ری، نیشابور، طوس، مشهد، یزد و کاشان به وجود نمی‌آمد. باستانی‌پاریزی در یک سخنرانی قنات را حماسه کویر نامیده است.
قنات یک راه سازگار با طبیعت برای زندگی در کشوری خشک بود. به گفته یکی از پژوهشگران قنات از حدود 4200‌سال قبل، تغییرات اقلیمی در فلات مرکزی به صورتی پیش رفته که اقلیم را به سمت خشک‌شدن هرچه بیشتر هدایت کرده است و این خشکی حدود 2100‌سال پیش به اوج خودش رسید: «از آن زمان به بعد تقریبا روی نمودار سینوسی حرکت می‌کنیم و دوره‌های متوالی خشکسالی و تر سالی نسبی داریم. مثلا حدود 800‌سال قبل شرایط اقلیمی فلات مرکزی از آنچه الان می‌بینیم خشک‌تر بوده و از آن زمان شرایط بهتر شده و میزان بارندگی افزایش پیدا کرد تا 300‌سال قبل. از آن زمان دوباره نزولی داشتیم و شرایط اقلیمی خشک‌تر می‌شود.» ایران همیشه کشوری خشک بوده و قنات‌ها در طول تاریخ این سرزمین را نگه داشته‌اند.
صفی‌نژاد پدر قنات ایران ‌سال 93 گفته است در مجموع 40‌هزار رشته قنات داریم. مجید لباف خانیکی، پژوهشگر مرکز بین‌المللی قنات و سازه‌های تاریخی آبی می‌گوید امروز هنوز 37‌هزار رشته قنات در ایران وجود دارد که میزان آبدهی آنها 4‌میلیارد مترمکعب در‌ سال است. اوایل دهه 80 میزان آبدهی قنات‌ها حدود 7‌میلیارد مترمکعب بود، یعنی ما در کمتر از 20 سال، 3‌میلیارد مترمکعب آن را از دست داده‌ایم. قنات‌هایی که نقش خیلی مهمی در ایران مرکزی داشتند، به دلیل تغیرات اقلیمی و استفاده بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی یکی پس از دیگری یا درحال خشک شدن‌ هستند یا آبدهی‌شان را از دست می‌دهند. این ماجرا همزمان با بحران‌ بی‌آبی و آمارهای ترسناکی که ارایه می‌شوند، نگاه‌ها را دوباره به سوی قنات‌ها می‌برد.
ایران پایتخت قنات‌های دنیا
در افسانه‌هایی که مقنیان می‌گویند، کسی به نام طاهر آب‌شناس به دیوها دستور داد مجرایی بکنند و از بالادست به سمت پایین‌دست آب را هدایت کنند و قنات از آن‌جا به وجود آمد. صفی‌نژاد در مصاحبه‌ای در مجله فرهنگ مردم گفته است وقتی افراسیاب به مرکز ایران می‌رسد، جلوی راه‌آب قنات خاک می‌ریزد و مردم از بی‌آبی تسلیم می‌شوند و بعد هوشنگ پیشدادی او را شکست می‌دهد و خاک‌ها را تخلیه می‌کند.
در مجموع 42کشور دنیا قنات دارند، اما بیش از نیمی از قنات‌های جهان در ایران قرار دارند. ایران پایتخت قنات‌های دنیاست. قنات‌هایی که عمرشان به بیش از 2‌هزار ‌سال می‌رسد، با اندازه‌هایی باورنکردنی. عمق چاه قنات قصبه گناباد 340 متر است، می‌گویند اندازه ارتفاع برج ایفل. قناتی که ناصرخسرو هم در سفرنامه‌اش به آن اشاره کرده و هنوز آن منطقه را آبدهی می‌کند. گوبلو طول رشته قنات‌های ایران را بیش از 400‌هزار کیلومتر می‌دانست، چندین برابر فاصله زمین تا ماه و با عظمتی مانند دیوار چین و اسماعیل فیلسوفی، استاد آبشناس حدود 60‌سال قبل درباره آب‌دهی قنات‌های ایران گفت به اندازه رود نیل است.
مقنیان همان‌طور که کرجی هم در کتابش از آنها انتظار دارد زمین و خاک را می‌شناختند و از روی نشانه‌هایی سفره‌های آب زیرزمینی را پیدا می‌کردند. صفی‌نژاد در گفت‌وگویی می‌گوید آنها هندسه‌دان هستند: «همه چیز را با بدن خود سنجش می‌کردند. یک مقنی چهار زانو روی زمین می‌نشیند و چهار انگشت از هر طرف بدن خود را اندازه زده و دور خود خطی دایره‌وار می‌کشد و این می‌شود دهانه قنات و همین‌طور گود می‌کند.» اما حفر قنات مانند اداره آن یک فعالیت گروهی بوده و معمولا برای حفاری قنات تیمی به کار مشغول می‌شدند. در کتاب آبنامه تهران دراین‌باره آمده است که مقنی این تیم را هدایت می‌کرد و او خود که سرگروه بود به حفر زمین می‌پرداخت. گل‌کش، گل‌های پراکنده را به دست گل‌بند می‌رساند. گل‌بند معمولا کودکی چابک و چالاک بود که می‌توانست به سرعت، گل‌ها را داخل سطل لاستیکی یا همان دلو قرار بدهد. چرخ‌کش با چرخ چوبی‌اش گل‌ها را بالا می‌کشید، گاهی نیز، استاد مقنی بر چگونگی فعالیت این تیم، از بیرون چاه نظارت  و بنا به ضرورت داخل چاه‌ها را بازرسی می‌کرد. آنها با لباس‌های سپید مانند کفن به داخل زمین می‌رفتند و همیشه این بیم بود که دیگر زنده به روی زمین برنگردند.
 لباف قنات‌ها را یک شیوه مدنی و مردم‌سالارانه می‌داند که در تقابل با برخی از فرضیه‌ها درباره استبداد شرقی قرار می‌گیرد. او درباره پیچیدگی مسأله مدیریت آب می‌گوید: «مدیریت آب یک مدیریت درهم پیچیده است، زیرا آب خودش یک موضوع بین‌رشته‌ای است و تقریبا تمام بخش‌های جامعه را درگیر می‌کند. آب سیال است و در همه قسمت‌های زندگی طبیعی و اجتماعی جریان دارد. از اسطوره و جهان‌بینی ما که خدایان آب و الهه آب داشتیم شروع می‌شود و این‌که بعضی فیلسوفان فکر می‌کردند تمام جهان و کیهان از آب سرچشمه گرفته و با آب خلقت را توضیح می‌دادند تا آب توی لیوان. آب همه چیز را درگیر خود می‌کند. وقتی وارد مسائل دینی می‌شوید باز هم آب نقش اساسی دارد. نخستین چیزی که درباره بهشت نوید می‌دهند، نهرهایی است که در آن جاری است. در مسائل اجتماعی مفاهیم بزرگی مثل تمدن‌های آبی داریم که سرنوشت سیاسی و اقتصادی جهان را رقم می‌زدند. همین موضوع بعضی از فیلسوف‌ها و جغرافیدانان را وسوسه کرد تا بگویند تمام ویژگی‌های ساختار سیاسی جوامع ریشه در نوع مدیریت آب دارد. در این دیدگاه استبداد شرقی ریشه در آب دارد و این‌که نظام‌های دموکراتیک حاکم نمی‌شوند به دلیل نوع مدیریت آب بوده، اما این قابل نقد است. می‌توانیم نقیض آن را در ایران و قنات‌ها مثال بزنیم. قنات‌ها کاملا دموکراتیک و مردم‌سالارانه بودند.»
 قنات‌ها به ایرانیان یاد دادند که خودشان را با طبیعت سازگار کنند، به جای این‌که طبیعت را استثمار کنند و این به گفته لباف مهمترین درسی است که ما می‌توانیم از قنات بگیریم. این‌گونه می‌توانیم همچنان سال‌ها در صلح و آشتی با طبیعت زندگی کنیم. استفاده از قنات یک روش پایدار برای بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی است: «باعث افت سطح آب زیرزمینی نمی‌شود، فشاری به آن تحمیل نمی‌کند و تخلیه سفره‌های زیرزمینی، نشست زمین و شور شدن منابع زیرزمینی را به دنبال ندارد. قنات، آب زیرزمینی را بدون استفاده از انرژی برق یا سوخت فسیلی و با استفاده از نیروی ثقل زمین تخلیه می‌کند که روشی زیست‌محیطی است.»
جایگزینی برای کشاورزی
هر گاه آب به اندازه باشد و از مقدار لازم نه افزون شود و نه کم، آبادانی زمین پایدار می‌ماند و از بلاها و حوادث ایمن می‌شود. اگر از حد اعتدال افزون یا کم شود، آبادانی کاهش می‌یابد یا قحط‌سال ایجاد می‌شود. در یکی از سال‌ها که آب دجله افزون شد، برای آن‌که آب زمین‌های اطراف را فرا نگیرد، کنار آن سد بستند و در نتیجه آب دجله بالا آمد و همراه با این افزونی آب از چاه‌ها بالا آمد و سرریز کرد و چندین خانه در آب فرو رفت.
مقدار آب موجود حتی در زمان کرجی هم مسأله ایرانیان بود و تا قبل از پیدایش تکنولوژی، قنات منبع اصلی تامین‌کننده آب کشاورزی و شرب بود. با وجودی که جمعیت افزایش پیدا کرده است، باید پرسید بحران امروزی آب که هر روز بیشتر از روز قبل خود را نشان می‌دهد، چرا به وجود آمده است. مسأله تغییرات اقلیمی، مسأله تازه‌ای برای فلات ایران نیست. ‌هزار ‌سال است که فلات ایران با نوسانات اقلیمی مواجه است و به گفته لباف این را می‌شود از کتاب‌های تاریخی مثل یاقوت اموی و ابن بلخی و دیگر کتاب‌های جغرافیایی گفت که در آنها به اقلیم‌هایی اشاره شده که الان دیگر وجود ندارند. اقلیم ایران در طول تاریخ بعضی اوقات شرایط بدتر و بعضی اوقات شرایط بهتری داشته: «ما داریم در جهانی زندگی می‌کنیم که نتیجه برهم کنش عوامل متعدد طبیعی است که درنهایت محیط ما را شکل می‌دهد. از تغییرات خیلی جزیی در محور کره‌زمین یا تغییر در لکه‌های خورشیدی شروع می‌شود تا تغییر در جریان‌های دریایی که آب‌وهوا را رقم می‌زند، تغییر در جهت باد و فشار هوا که همه اینها باعث می‌شود اقلیم تغییر کند. در مقابل عوامل انسانی بحران ما خیلی پیچیده و متنوع است. از پیشرفت‌های تکنولوژیکی و فنی انسان که منجر به تغییرات شدید در محیط‌زیست شده تا اشتباهات مدیریتی و برنامه‌های عمرانی و رشد جمعیت. یک شبکه درهم‌پیچیده که نه‌تنها هر کدام بر منابع آب تأثیر دارند، بلکه برهم نیز اثر می‌گذارند و همگی روی منابع طبیعی ازجمله آب تأثیر می‌گذارند.» آیا این امر به این معناست که ما محکوم به بحران آب هستیم؟ اثرات تغییرات اقلیمی و کمبود منابع می‌توانند از طریق مدیریت درست تخفیف پیدا ‌کنند و در اصل با سوءمدیریت تشدید می‌شوند: «این نکته مهم است که آب فقط مربوط به وزارت نیرو نیست. بخش بزرگترش در قسمت‌های دیگر جامعه پخش شده است. سازمان میراث فرهنگی، آموزش‌وپرورش، وزارت علوم، وزارت ارشاد، سازمان محیط‌زیست و وزارت کشاورزی هر کدام باید بخش‌هایی را درباره مدیریت آب به عهده بگیرند. تا زمانی که این یکپارچگی بخشی و سازمانی شکل نگیرد و آب به‌عنوان یک مسأله عمومی تلقی نشود، ما گرفتار بحران آب هستیم.»
 طبق گزارش سازمان ملل‌ درصد برداشت ایران از آب‌های تجدید‌پذیر در‌ سال 93، 83‌درصد بوده که وضع فاجعه‌باری است. این مسأله خیلی بیشتر از مصرف شهری به مدیریت برداشت آب برای کشاورزی و صنایع مربوط است. جمعیت فعال در بخش کشاورزی در ایران بین سال‌های 2014-2010 برابر با 17.9درصد است، درحالی‌که بیش از 90‌درصد مصرف آب در بخش کشاورزی است. هدر رفت آب، شیوه آبیاری سنتی و کاشت محصولات پرآب‌ شرایطی را برای کشاورزی به وجود آورده که بحث معیشت جایگزین به جای کشاورزی در بسیاری از نقاط ایران پیش آمده است: «کشاورزی در بعضی مناطق به دلیل شرایط آبی و خاکی به‌صرفه نیست و وظیفه مسئولان است که به دنبال معیشت جایگزین باشند. قیمت آب برای تولید محصول به مراتب گران‌تر از خود محصول است و توجیه اقتصادی ندارد.»
شیوه مدیریت درست آب در مناطق مرکزی فلات ایران در طول سالیان باعث شد قسمت اعظم آب مورد نیاز این مناطق با تکنولوژی قنات تامین شود، چیزی که این منطقه را از مناطق همجوارش متفاوت کرد و بعضی پژوهشگران مثل محمدحسین پاپلی‌یزدی و لباف اعتقاد دارند قنات در این مناطق تمدن متفاوتی را شکل دادند که به آن تمدن قناتی یا کاریزی می‌گویند. تمدنی که البته با خشک‌شدن و از دور خارج‌شدن قنات‌ها باقی خواهد ماند. در مقاله نقش قنات در شکل‌گیری تمدن‌ها درباره ویژگی تمدن قنات به مزارع خرده مالکی اشاره شده است. قنات به دلیل آبدهی کمتر نسبت به رودخانه و محصول کمتر، مورد غصب زورمندان قرار نمی‌گرفت، در نتیجه در تمدن قنات حکومت‌های فئودالی به وجود نمی‌آمد، زیرا سیستم تولید به‌گونه‌ای بود که رعیت به معنای فئودالی آن به وجود نمی‌آمد. هر کسی مالک زمین کوچکی بود. در نتیجه نهادهای مهم و گسترده‌ای که بر چرخه تولید و توزیع نظارت کنند، وجود نداشت. مازاد تولید عمدتا صرف مرمت، توسعه قنات، مزارع و ابزارها می‌شد. کسری منابع چنین تمدنی از راه صنایع‌دستی، تجارت و صرفه‌جویی تامین می‌شد. صنایع‌دستی در این مناطق به اوج رسیده و بازرگانان آن در کتاب‌های تاریخ زبانزد بوده‌اند و علوم عملی و کاربردی در آن رشد داشته است. این مقاله چنین نتیجه می‌گیرد که اقتصاد مبتنی بر خرده مالکی صنایع‌دستی و تجارت اساسا صلح‌جویانه و آرامش‌طلب و صرفه‌جویانه است. این تمدن اهل گفت‌وگو و تساهل است، اقلیت‌ها در این تمدن در کنار هم زندگی می‌کردند و زندان‌های آن خالی بوده است. همه اینها از برکت وجود قنات و شرایط اقلیمی و زیست محیطی منطقه به وجود آمد. مردم تمدن کاریزی یاد گرفتند خود را با میزان آب قنات‌ها سازگار و صنعت و بازرگانی را جایگزین کشاورزی کنند. امروز هم باید جایگزینی برای فعالیت‌های پرآب در این مناطق پیدا کرد. یکی از پیشنهادها برای جایگزینی کشاورزی، گردشگری است: «مردمی که برای فعالیت در بخش کشاورزی فقط برای کسب درآمد دست و پا می‌زنند و فایده‌ای به جز اتلاف منافع آب ندارند به سایر فعالیت‌های جایگزین و صنایع کم آب خواه سوق داده شوند. نهادهایی مثل سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری و وزارت صنایع یا تعاون که متصدی این فعالیت‌ها هستند، می‌توانند تشویق به سرمایه‌گذاری و تسهیلاتی برای تغییر معیشت فراهم کنند. بخشی از این مسأله تغییر الگوهای فکری است، کشاورزی گاهی تبدیل به یک مسأله اعتقادی می‌شود و این‌ موارد را باید به سمت معیشت‌های پایدارتری سوق داد.» ایجاد معیشت جایگزین به جای کشاورزی غیرقابل توجیه، بخشی از آب را آزاد می‌کند. در مقابل آمایش سرزمین را هم باید درنظر گرفت و فعالیت‌ها را متناسب با امکانات محیطی جایگزین کرد، آنچه نادیده گرفتنش باعث شد صنایعی پرآب خواه مثل صنایع فولاد در فلات مرکزی ایران و در میان کویر ساخته شوند، به جای این‌که در جای مناسب خودشان یعنی کنار منابع سرشار از آب مثل دریا و رودخانه باشند.
رقابت قنات‌ها با چاه‌های عمیق
در تاریخ آل‌بویه از احسن التقاسیم نقل شده است که اگر خواستی خوبی و بدی آب شهری را بدانی به بازار بزازان و عطاران برو و به چهره افراد آن دو صنف نگاه کن، اگر درخشنده و شفاف بود، بدان که آب آن شهر به نسبت کمی یا زیادی شفافیت و شادابی چهره دو صنف مزبور سبک است و اگر دیدی چهره‌ها مانند چهره مرده است و سرها به زیر افکنده شده، زودتر از آن شهر بگریز. کرجی در بخشی از کتاب خود درباره چرایی شوری آب دریا گفته است: آفتاب شیرین‌ترین و رقیق‌ترین جزء آب را می‌گیرد و به هوا تبدیل می‌کند و نیز بدین سبب است که آب دریا سنگین و ناگوار است زیرا آفتاب شیرینی و رقت آن را در طول زمان دراز گرفته است. قنات‌ها اگر در نقاطی که مقنیان خبره تشخیص می‌دهند ساخته شده باشند آبشان از این آسیب‌ها در امان است و می‌توانند به‌عنوان یک سیستم پایدار پذیرفته شوند.
تا دهه 40 قنات‌ها در ایران جایگاه مهمی داشتند. تخریب 100‌هزار قنات در کشور از آن سال‌ها شروع شد: «قنات درمجموع در برابر زیاده‌خواهی مدرنیته آسیب‌پذیر است و نمی‌تواند با چاه عمیق و موتور پمپ رقابت کند. با این وجود، بعضی از کشورها قنات را به‌عنوان یک سیستم پایدار و بخشی از میراث فرهنگی پذیرفتند و تلاش کردند آن را حفظ کنند. یکی از این کشورها عمان است که قنات‌هایش را حفظ کرده و پنج تا از آنها را به ثبت میراث جهانی رسانده و یک موسسه تحقیقات قنات در دانشگاه ایجاد کرده است. بعضی از کشورها هم با این‌که قنات دارند، خیلی به آن اهمیت نمی‌دهند و وضع‌شان از ما بد‌تر است. مثلا کشورهای شمال آفریقا که الان هیچ قنات فعالی در آنها باقی نمانده. ما توجه نسبی به قنات داریم و وزارت کشاورزی بودجه ویژه‌ای برای مرمت و احیای قنات‌‌ها اختصاص داده و وزارت نیرو از حریم آبی قنات‌ها محافظت می‌کند.»
با این‌حال، وقتی سفره آب زیرزمینی افت می‌کند، آبدهی قنات‌ها کم می‌شود یا ممکن است خشک شوند. «در مواردی که آب زیرزمینی بشدت پایین افتاده و قنات‌ها چند 10 متر از آب زیرزمینی بالاتر قرار گرفته‌اند، نمی‌توان به احیای‌شان امید بست. آنها دیگر از بین رفته‌اند و امکان بازیابی و احیای‌شان وجود ندارد.» اما قنات‌هایی وجود دارند که هنوز کار می‌کنند و می‌توانند نیاز منطقه را برآورده کنند، مخصوصا قنات‌های عمیق در دشت‌ها: «به جای این‌که در حریم آنها مجوز حفر چاه دهیم و باعث کاهش آبدهی‌شان شویم، خود این قنات‌ها را زنده نگه داریم، به آنها توجه کنیم و به‌موقع لایروبی‌شان کنیم. قنات با مسأله آب گره خورده. هر وقت مسأله آب حل شود، مشکل قنات‌ها هم حل می‌شود. اگر منابع آب زیرزمینی مدیریت شوند و جلوی برداشت‌های غیرقانونی از آب‌های زیرزمینی را بگیریم و بتوانیم مدیریت حوضه آبریز درست، یکپارچه و پایداری داشته باشیم درنهایت قنات‌ها شرایط بهتری خواهند داشت.»  حضانت از منابع آب زیرزمینی طبق قانون توزیع عادلانه آب برعهده وزارت نیرو بوده و چند سالی است که طرح تعادل‌بخشی آب‌های زیرزمینی برای سامان‌دادن به آب‌های زیرزمینی شروع شده است. وزارت نیرو می‌تواند چاه‌های غیرقانونی را پلمپ کند و یا جلوی مصرف بیشتر از مجوز چاه‌های با مجوز شرب را بگیرد: «تعداد زیادی چاه بدون مجوز و قاچاقی داریم که در مجموع در بیلان آب زیرزمینی خیلی موثر است. همچنین بعضی چاه‌ها فقط مجوز شرب دارند، یعنی حداکثر 25مترمکعب در روز اجازه برداشت آب دارند. بعضی از افراد به جای این‌که برای مصارف خانگی استفاده کنند، به‌طور غیرقانونی برای کشاورزی مصرف می‌کنند، یعنی حجم عظیمی از آب روزانه برداشت غیرقانونی می‌شود. الان شرکت مدیریت منبع آب ایران برنامه‌هایی جهت ساماندهی این مسأله دارد و امیدوار هستیم جلوی‌شان گرفته شود. همچنین تغییر معیشت و الگوی کشت و بهبود تکنیک‌های آبیاری در طرح تعادل‌بخشی آب‌های زیرزمینی می‌تواند در شرایط بحرانی امروز کمک‌مان کند. شیوه آبیاری ما هنوز روش غرقابی است که راندمان آبیاری در آن کمتر از 40‌درصد است و بیش از 60‌درصد آب از بین می‌رود. تغذیه بهتر آب زیرزمینی هم در طرح دیده شده و خیلی امیدواریم این طرح بتواند درنهایت نتایج مثبتی به بار آورد.» باستانی‌پاریزی در سخنرانی از امید به هزاره سوم گفته است، امیدی که بیشتر به آرزو می‌ماند: «امید است بتوان روزی ابرهای آسمان را به تناسب وسعت مملکت‌ها یا جمعیت سرزمین‌ها عادلانه تقسیم کرد. ابرها طوری بالای سر بچرخند که در هر سرزمین 50سانتی‌متر باران ببارد. باید مالک ابر و باد شد.» تا وقتی دست‌مان به برآوردن این آرزو نمی‌رسد، باید دنبال راهی باشیم که بتوانیم تا هزاران‌ سال در این سرزمین به زندگی ادامه دهیم. گذشتگان با اقلیم کنار آمدند و آب را مدیریت کردند، ما آن مسیر را گم کرده‌ایم.


تعداد بازدید :  702