در نشست خبری فیلم تنگه ابوقریب بعد از اعلام سعید ملکان، تهیهکننده مبنی بر اینکه «بودجه این فیلم سینمایی که موسسه اوج سرمایهگذار آن است، کمی بیش از ۵میلیارد تومان بوده»، بهرام توکلی گفت: بزرگترین منبع برای بازسازی صحنههای جنگی مستندهایی است که در دسترس است. ما تکیهمان بیشتر به آن مستندها بود. ناخودآگاه دیدن فیلمهای روز سینمای دنیا بر ذهن هر کارگردانی تأثیرگذار است، اما من تلاش کردم تا فضای بومی جنگمان حفظ شود و تکیه بر فیلمهای مستند باشد. توکلی در جایی دیگر نیز به برخی فضاهای رسانهای اشاره کرد و گفت: عدهای از منتقدان هستند که به مجموعهای از فیلمسازان، پوچگرا میگویند و هر کس که شبیه این منتقدان نباشد قطعا در این دسته قرار میگیرد! بهرام توکلی در بخش پایانی نشست گفت: آقای ملکان یک آرتیست است و حضور یک تهیهکننده آرتیست باعث میشود تا کیفیت کار اینچنین بالا برود. سینمای ایران به چنین تهیهکنندههای آرتیستی نیاز دارد که دلشان برای فیلم بسوزد.
در نشست خبری فیلم سرو زیر آب محمدعلی باشهآهنگر، کارگردان این فیلم گفت: سال 90 تا 95 که این فیلم را ساختم اتفاقات مختلفی برای من افتاد و حتی ویس جلویم گذاشتند تا ببینند من ملیت را بیشتر قبول دارم یا شیعه را. 16 بار این فیلمنامه را بازنویسی کردیم که کار بسیار سختی است. امیدوارم 6سال، 6سال نخواهم فیلم بسازم. این کارگردان در مورد طولانی شدن ساخت این فیلم نیز گفت: شهدای زرتشتی نسبت به جمعیتشان از شهدای شیعه بیشتر هستند. ما شهید کلیمی، مسیحی، زرتشتی و حتی بهایی داریم. به من در این فیلم فشار میآوردند که زرتشتیان را بردار و اهل سنت را بگذار. آهنگر در مورد اسپانسرهای این فیلم نیز گفت: بسیاری از بخشهای خصوصی ما ابتدا پولهایشان را از بخش دولتی گرفتند و آرامآرام رشد کردند. من آرزویم است که در بخش خصوصی تهیهکنندگان دلشان به فیلمنامههای من گرم شود.
کارگردان مستند زنانی با گوشوارههای باروتی درباره این مستند گفت: فیلم درباره یک ژورنالیست خانم است که در متن جنگ و در منطقهای از عراق حضور دارد که درگیر جنگ با داعش است. در این مستند از دریچه نگاه این خانم در بخشی از جنگ با داعش روبهرو میشویم که هیچ وقت با آن مواجه نبودهایم. رضا فرهمند درباره ویژگی اصلی این فیلم مستند بیان کرد: نخستین مسألهای که در این فیلم شاهد هستیم، قصه حضور یک زن در وسط جنگ است. خبرنگارانی را داریم که در حوزه جنگ فعال هستند اما بیشتر آنها در پشت صحنه جنگ فعالند، اما این فیلم در متن جنگ است. نکته دیگری که وجود دارد، درباره زنان داعش است که هیچوقت در طول این سالها چه در ایران و چه در دنیا چیزی درباره آنها نشنیدهایم و ندیدهایم، اما در این فیلم چهرهای کاملا زنانه از داعش را میبینیم. در اینجا جنگ پر از خشونت و خونی را میبینیم که با روایت زنها شکل میگیرد و جلو میرود.
پوریا آذربایجانی در جلسه پرسش و پاسخ فیلم جشن دلتنگی گفت: نام فیلم را از داستان عباس معروفی گرفتم. من فکر میکنم فضای مجازی میهمانی است که میوه آن درنهایت تنهایی خواهد بود. نمیتوانی در این فضا حرف بزنی و هر کاری کنی، پیشقضاوتهایی وجود دارد. من نمیخواستم نگاهم سیاه و سفید باشد و از قصههایی که شنیدهام، گرتهبرداری کردم و کمترین دخل و تصرف را در این داستانها انجام دادم. اینکه فیلم چه تأثیری روی مخاطب خواهد گذاشت، نمیدانم. البته من فیلم را کنار برخی آدمها دیدم و دریافتم که عدهای خوششان آمد و برایم جالب بود که عدهای حتی هنگام تماشای فیلم اینستاگرام را چک میکردند! آذربایجانی در ادامه گفت: من نمیتوانم شما و کسانی را که در این نشست هستند، ملاک قرار دهم. شما قشری هستید که مطالعات اجتماعی بیشتری دارید. میخواستم بر قشری که نمیدانند در فضای مجازی چه اتفاقی برایشان میافتد، تأثیر
بگذارم.