شماره ۴۲۵ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۱ آبان
صفحه را ببند
چرا سردار در برابر فیلم‌ها ساکت مانده است؟

مهدی افروزمنش روزنامه نگار

آیا ما حق نداریم از فرمانده پلیس بخواهیم که توضیح دهد و از دادستان بخواهیم وارد ماجرا شود؟ اصلا اگر ما هم نخواهیم آیا نباید دادستان به‌عنوان مدعی‌العموم وارد موضوع شود و سردار احمدی‌مقدم درباره رفتار مامورهایش توضیح بدهد؟
به نظر که هم ما حق داریم و هم فرمانده باید پاسخ بدهد که چرا پلیس‌هایش اینطور از زور خودشان و لباسشان برای ضرب و شتم استفاده می‌کنند؛ این‌که چرا برخلاف گفته‌های چندین باره خود سردار، ماموران زیر دستش از دست و پایشان فراتر از قوانین و شرح وظایف مصوب ناجا و قانون در قبال مردم، متهم یا حتی مجرمان استفاده می‌کنند.حتی اگر ما هم نپرسیم، فرمانده ناجا باید این سکوت چندروزه را بشکند و تصویر در آستانه خطر پلیس را تصحیح کند. توضیح دهد که چرا سرگرد ناجا با لباس فرم در شهری که گفته می‌شود تبریز است آنطور که دوربین‌های مداربسته ضبط کرده‌اند، جوانی که گفته می‌شود صاحب کافه است را می‌زند و حتی فرد میانجی را هم به باد کتک می‌گیرد. چرا ماموران سیاه‌پوش ناجا سوار بر وانت آنطور تصویر خشن از ناجا را جلوی دیدگان مردم قرار می‌دهند و با اندام ورزیده‌شان نوجوانان التماس‌کننده را می‌زنند. حتی اگر در هر دو مورد ذکرشده با افراد مجرم طرف باشیم طبق نص صریح قانون و حتی صراحت غیرقابل کتمان فرمانده ناجا کاری خلاف قانون و بخشنامه‌های داخلی نیروی انتظامی است. گذشته از خواسته ما به‌عنوان شهروندانی که به پلیس قابل اعتماد و قدرتمند نیازمندیم، پلیس هم به شهروندانی نیازمند است که درایت، سرعت عمل و قدرتش را باور داشته باشند و مهم‌تر از تمام اینها به کلیت آن اعتماد داشته باشند. قطعا تمامی قانونگذاران کشور و بخشنامه‌نویسان ناجا باور داشته‌اند که این اعتماد به قدرت از خلال ضرب و شتم و تصویر خشن به وجود نمی‌آید که چنین محدودیت‌هایی را برای نیروهایی عملیاتی خلق کردند. تبلیغ «پلیس اجتماعی» از سوی فرماندهان ارشد پلیس نیز بدون‌شک مویدی بر همین فکر است. تفکری که پلیس را کارآمد، قدرتمند اما غیرخشن قلمداد می‌کند و تلاش دارد با اتکا به قانون امنیت را برقرار کند، اما طی دو فیلم منتشرشده اخیر که با سکوت فرماندهان ارشد ناجا نیز همراه بوده و هست نیروهای جزء کاری کاملا خلاف رویکرد اصلی ناجا را انجام می‌دهند.
از آن‌جا که ما با یک نیروی نظامی مواجه هستیم از اساس فرض رفتار سلیقه‌ای و خوداجتهادی منتفی و کن‌لم‌یکن است. گفته‌های بسیاری هم وجود دارد که این رفتار مورد تأیید فرماندهان ارشد نیست، بنابراین تنها فرض نزدیک به یقین می‌شود، خودسری مامور یا مامورانی که تصمیم گرفته‌اند در یک موقعیت عمومی با اجتهاد شخصی رفتار کنند. این مسأله هم می‌تواند چندان مهم نباشد، به‌هرحال در هر سازمان و نظام ساختارمندی حتی از جنس نظامی‌اش تخلف و تخطی از دستورالعمل‌ها کاملا بدیهی و ممکن است. این نکته برای ناجا هم صادق است و بی‌شک نه اولین بار بوده و نه آخرین باراست.
در پیشرفته‌ترین دستگاه‌های اداری، نظامی و سیاسی جهان نیز چنین تجربه‌ای وجود داشته و منحصر به ایران نیست اما آنچه می‌تواند منحصر به ایران قلمداد شود، این سکوت تلخ فرمانده ناجا و دستگاه‌های نظارتی است که سکوتشان بیشتر از همه درحال ضربه زدن به تصویر و تصور ناجاست؛ تصویری که بارها و بارها سردار احمدی‌مقدم تلاش کرده است آنها را بهبود ببخشد، چه هنگامی که از برخوردهای جدی با رشوه‌گیران ناجا خبر داد، چه زمانی که اعلام شد ناجا برای استخدام ماموران از ارزیابی‌های روان‌سنجی استفاده می‌کند، چه هنگامی که ماموری را به دلیل استفاده نابجا از سلاح محکوم کرد و غیره اما این بار به دلایلی کاملا نامعلوم هنوز در برابر این تخلف آشکار موضع‌گیری نشده است. حتی دادستان هم که درواقع مدعی‌العموم است سکوت کرده است و این درحالی‌ است که حق ماست بدانیم چرا چنین خدشه‌ای باید به تصویر پلیسمان وارد شود.


تعداد بازدید :  163