ابراهیم جعفری استاد دانشگاه
زمانی که وسایل ارتباط جمعی، عرصههای خبری و اطلاعاتی را در حیطه تسلط خود درآوردند، حوزههای ارتباطی که با افکار عمومی و طیفهای مختلف جامعه در ارتباط تنگاتنگ قرار داشتند، توانستند شرایط را برای رویکرد داناییمحوری و رشد فکری و بالا بردن آگاهی جامعه فراهم سازند.
مطبوعات، در این میان بهعنوان کلیدیترین بخش نوشتاری رسانهها، به دلیل قدمت و همهگیر بودن توانستند، تاثیرگذارترین رسانهای شوند که تمامی گروههای جامعه با آن ارتباط مفهومی برقرار میکردند. اما در برابر نفوذ رسانههای جدیدتری که پا به عرصه ارتباطی و اطلاعاتی گذاشتد، ازجمله رادیو و تلویزیون، تا یک برهه زمانی کوتاه، موقعیت خود را در برابر پرتابل بودن و جذابیت آنها درمیان گروههای عام جامعه از دست دادند.
با وجودی که مخاطبان مطبوعات بهخصوص روزنامهها کم شدند، اما دیدگاه قشر نخبه و روشنفکر جامعه به سوی روزنامهها رجعت جدیدی یافت. به نحوی که بسیاری از حقایق جامعه با نگاه نقادانه و با در نظرگرفتن نظرات اندیشمندان حوزههای مختلف شکل و ماهیت جدیدتری با محوریت تحلیلگرایانه و انتقال نقطهنظرات تغییر جهت یافت.
این تغییر رویکرد باعث شد تا طیف روزنامهخوانها از گروههای عام به سوی اقلیتها و نخبگان جامعه سوق یابد. همین امر رجال سیاسی و صاحبنظران حوزههای سیاسی و اجتماعی را وادار ساخت تا توجه ویژهای به روزنامههای این حوزه داشته باشند. آنها سعی کردند با استفاده از این ابزار رسانهای، قدرت نفوذ خود را درمیان نخبگان و روشنفکران جامعه که بهعنوان رهبران فکری از سوی افکار عمومی یاد میشد، بیش از پیش افزایش دهند و مسیر خود را برای توسعه ارتباطات حوزهای با اندیشمندان و صاحبنظران جامعه باز کنند.
رسانهها در عصر فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، از عوامل سازنده افکارعمومی هستند و ذهن جستوجوگر افراد را با مسائل روز بهخصوص در حوزه اجتماعی درگیر میسازند. با وجود روزنامههای تاثیرگذاری که در حوزه اجتماعی به برجستهسازی معضلات و مشکلات اجتماعی میپردازند، «طرحنو» به خوبی توانسته است، با به چالش کشاندن بحرانهای اجتماعی، نقطهنظرات موافقان و مخالفان را در حوزههای مختلف در یک فضای کاملا رسانهای مدیریت کند و فضای تبادلنظر را برای آنها فراهم سازد. اکنون روشنفکران و نخبگان از این صفحات بهعنوان منابع مرجع در محافل علمی بهویژه برای دانشجویان، بهره میبرند و این باعث گسترش نفوذ تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی در حوزههای دانشگاهی و علمی شده است، این رویکرد جدید به مسائل اجتماعی و فرهنگی باب جدیدی است که از چشم بسیاری از مطبوعات که به روزمرگی دچار شدهاند، دور مانده است.
آسیبشناسی مسائل اجتماعی، اکنون از فضای تئوریک کتابهای دانشگاهی به محافل پژوهشی و تحقیقمحور وارد شده است و با حضور نخبگان و صاحبنظران این حوزه، بهخوبی ارزیابی و مورد بررسی کارشناسانه قرار میگیرد، این خود به تحرک جامعه و اثرگذاری در ذهن افراد مختلف منتهی شده است.
زمانی که ناهنجاری رفتاری از سوی منتقدان به تنهایی ارایه شود، جهتگیری افکار عمومی و طیفهای مختلف به آن مناسب نخواهد بود، اما زمانی که محل بحث و مباحثه در میان طیفهای مختلف فراهم شود، مسلما مخاطبان بیشتری به آن توجه کرده و سعی میکنند نسبت به مسائل اجتماعی دور و اطراف خود، توجه بیشتری داشته باشند.
این مهمترین وظیفه یک رسانه است که خوشبختانه صفحات «طرحنو» بهخوبی از پس این کار رسانهای برآمده است.
از نظر دکتر معتمدنژاد «یک روزنامهنگار باید در مرحله نخست از لحاظ اقتصادی تأمین باشد تا مجبور به قلمفروشی نشود و استقلال حرفهای خود را بهدلیل مطامع شخصی و گروهی از میان نبرد و جایگاه والای حرفهای خود را به دلیل نبود تخصص، به مخاطره نیندازد.» این رویکرد، زمانی امکانپذیر است که فعالیت واقعی رسانهها با وجود مطبوعات آزاد و آزاداندیش، از سوی سیاستمداران و سیاستگذاران فراهم شده باشد. از طرفی، حرمت جامعه مدنی و نهادهای مردمنهاد با حضور رسانههای فعال این حوزهها پایدار میماند و این امر به همافزایی و درنهایت به خردجمعی منتهی میشود.
زمانی که رسانهها بهخصوص مطبوعات، مسئولیت خودرا به خوبی به انجام برساند، فساد و رفتارهای ناهنجار اجتماعی در جامعه از سوی ناظران مردمی به کنکاش گذاشته شده و افکار ناهنجار شکل نخواهد گرفت، به بیان دیگر، هر ملتی، لایق مطبوعاتی خواهند بود که خودشان فضای آن را شکل میدهند و در آن فضا به فعالیت رسانهای مبادرت میورزند.