احسان محمدی سردبیر سایت زیستبوم
رسانهها یکی از مهمترین و قویترین ابزارهای تحول فکر و اندیشه و ارتقای خواستهها و مطالبات شهروندی در هر جامعه هستند. تغییرات تاريخي رسانهها در ادوار مختلف، بيانگر این است که حوزههای اندیشه و تفکر برای بالا بردن آگاهی جامعه، هنوز وابسته به ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی است. در دنیایی که تحولات و تغییرات بنیادین در عرصههای مختلف انسانی به شکلی همهگیر به وقوع پیوسته، آموزش شهروندان برای اطلاع از حقوق خود ازجمله مسائلی است كه همه رسانهها بايد به آن توجه ویژهای داشته باشند.
هر شهروند ایرانی با توجه به آنچه در قانون اساسی آمده است، بدون توجه به جايگاه و پايگاه اجتماعياش(بدون توجه به روستایی یا شهری بودن، باسواد یا بیسواد بودن، ثروتمند یا فقیر بودن) در جامعه دارای حقوقی است. از آن جمله میتوان به حق انتخاب محل سكونت، حق مالكيت، حق بهرهمندي از عدالت، آزاديبيان و عقيده، حق انتخاب مليت، حق عضويت در احزاب، حق شركت در انتخابات، حق بهرهمندي از حداقل امكانات رفاهي، امنيت، تأميناجتماعي، حق داشتن شغل مناسب و مسكن، اشاره کرد. آنچه مسلم است باید زمینههای تحقق این حقوق، از سوی دولتمردان فراهم شود. تحقق این امر با حضور پررنگ رسانهها در عرصههای اجتماعی و فرهنگی، امکان بیشتری مییابد. بنابراین رسانهها باید با در نظر گرفتن سیاست و خطمشیهای منطبق با شرایط جامعه، باید زمینه بالا بردن آگاهی افراد را از حقوق خود، فراهم سازند، اما متاسفانه رسانههای ما در این زمینه از زوایای مختلف کوتاهی بسیاری داشتهاند.
در جامعه امروز، رسانهها با توليد و توزيع اطلاعات، نقش عمدهاي را در بالا بردن آگاهي و اطلاعات افراد در زمینههای مختلف برعهده دارند و براساس آن، زمینههای پیشرفت و توسعه یک جامعه هموار میشود. از اینرو رسانهها در زمينه توسعه فرهنگي ميتوانند آموزشهایی را ارایه دهند که محتوای این آموزشها باعث افزایش آگاهی شهروندان، تحکیم باورهاي اصيل اعتقادي و رشد فعالیتهای مشارکتجویانه شهروندان در حوزههای شهری و اجتماعی شده و در نتیجه پويايي افكار را در جامعه به دنبال خواهد داشت. همچنین رسانهها با ایجاد بسترهای مناسب در جامعه، زمینههای رفاه، تکریم، ترقی، رشد آگاهیهای عمومی، پیشرفت، توسعه فکری و فرهنگی افراد جامعه خود را فراهم میسازند. با توجه به پيشرفت جامعه در عرصههاي مختلف علمي، فرهنگي و اجتماعي، به يقين آگاهسازي شهروندان از حقوق و وظايف خود در محدوده فرهنگ و زندگي شهري از قدمهاي اصلي و موثری است که مسئولان فرهنگي و اصحاب رسانه بايد با به وجود آوردن زمينه آگاهي شهروندان از حقوق و تكاليف خويش در عرصههاي مختلف و درجهت نهادينهشدن حقوق شهروندي، بردارند.
تاکنون به دلیل سیاستزدگی که به حوزه رسانه نیز رخنه کرده است، مدیران و دستاندرکاران فرهنگ و رسانهها، حوزه سیاسی را به دلیل شرایط پیش آمده به سایر حوزهها ارجحیت دادهاند و از سایر بخشها بهخصوص حوزه اجتماعی و فرهنگی که میتواند به ایجاد فرهنگ مطالبهگری منتهی شود و نقش بسزایی در تحقق آرمانهای یک جامعه مردممحور ایفا کند، غافل شدهاند. این خود به بیتوجهی برخی از رسانهها به امور اجتماعی بهخصوص مطالبات شهروندی لطمات بسیاری وارد ساخته است.رسانههای جمعی، بهخصوص رسانه ملی که میتوانست بیشترین سهم را در بالا بردن آگاهی عمومی برعهده داشته باشد و با ابزارهای مختلف رسانهای که در اختیار دارد به همگانی ساختن آموزش حقوق شهروندی مبادرت ورزد و افراد جامعه را به وظایف و تکالیف خودآگاه سازد، متاسفانه تاکنون نتوانسته است با استفاده از كاركردها و نقشهاي متنوع خود نسبت به آموزش، درجهت آگاهسازي، آمادهکردن افكار عمومي و ايجاد فرهنگ مطالبه حقوقشهروندي از مسئولان، گامهای جدی بردارد.