شماره ۴۲۵ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۱ آبان
صفحه را ببند
رسانه و رشد آگاهی‌های عمومی در معضلات اجتماعی

اسماعیل قدیمی  استاددانشگاه

رسانه‌های همگانی دستاورد جامعه مدرن و پاسخی به نیاز ارتباطی- اطلاعاتی در جوامع پیشرفته و توسعه یافته‌اند. تحولات گسترده اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی‌ای که به شکل‌گیری این جوامع انجامیده‌اند با خود، ده‌ها و صدها نیاز، الزام و پدیده‌های جدید را به ارمغان آورده‌اند که رسانه‌های همگانی نیز در زمره آنها قرار داشته و بنابراین، شناخت و تحلیل تحولات ایجاد شده، شرایط جدید، ویژگی‌های نهادها و سازمان‌های نوین، این رسانه‌ها و نقش‌ها و کارکردهایشان را به یک ضرورت بنیادی در جامعه تبدیل کرده‌اند.
جوامع مدرن لزوما باید جامعه‌ای دارای ساختارهای مردم نهاد و مردمسالارانه باشند تا از عهده تأمین نیازهای جدید برآیند زیرا تنوع و تکثر آراء، باورها، ارزش‌ها و شیوه‌های اندیشه و عمل امکان تحمیل یک گرایش خاص را ناممکن کرده است.
در یک جامعه مدرن (که ایران نیز خواه‌ناخواه در زمره آنها به شمار می‌آید)، بدون مشارکت رضایت‌آمیز مردم، احزاب آزاد و پیشرفته، نهادهای مدنی، صنوف و سازمان‌های مردم‌نهاد و غیردولتی هیچ امری به سامان نمی‌رسد و پیشرفتی حاصل نمی‌شود.
وجود فضای عمومی ناشی از آزادی و استقلال و تکثر رسانه‌های همگانی به منظور نظارت بر عملکرد نهادها و سازمان‌های دولتی و خصوصی مسئول، نه به‌عنوان رقیب دولت، بلکه عناصری همسو و یاور آن، این پیشرفت را تضمین می‌کند.
دلیل اساسی این الزام به مردمسالاری، رشد سرسام‌آور جمعیت، گسترش شهرنشینی، پیشرفت‌های فناورانه، پیچیده‌شدن ساختار مشاغل، رشد رقابت و ظهور حرفه‌ای‌گری است که به ظهور الگوهای جدید و تغییر سبک زندگی می‌انجامد و این امر به نوبه خود، رشد انتظارات و گرایش به کسب جایگاه اقتصادی - اجتماعی بهتر و تمایل برای درگیر شدن با دیگران برای تصاحب مقام و موقعیت بهتر و رشد تضادهای اجتماعی(و به‌ویژه پیچیده شدن فرآیندهای جرم و قانون‌شکنی) را سبب می‌شود.
پیچیدگی سازمان‌های اجتماعی و تغییر سبک زندگی و همچنین تحول در ذهنیت‌ها، ارزش‌ها و هنجارها، دشواری‌های نظارت و کنترل را به دنبال دارد و در نتیجه، آموزش‌های عمومی و تخصصی اعم از آموزش‌های رسمی در سطوح مختلف و نیز آموزش‌های عمومی رسانه‌ای، به یاری نهادهای نظارتی می‌آیند تا از عهده این وظیفه برآیند.
جامعه و اخلاق اجتماعی جدید
یکی از مهم‌ترین ابعاد وجودی جوامع مدرن ظهور نظام اخلاقی جدید است که اقتضائات و الزامات خاص خود را دارد. این امر لزوما به معنای انکار اخلاقیات سنتی جوامع درحال گذار و تغییر نیست، بلکه به معنای تغییر سازوکارهای شکل‌گیری نظام اخلاقی، تولید و بازتولید ارزش‌ها و هنجارها و دشوار شدن پذیرش مبانی اخلاقی بدون رعایت ظرافت‌های هنری و تبیین منطقی و جلب رضایت عمومی است. در نظام سیاسی مدرن حفظ و پاسداری از نظام اخلاقی، لزوما از طریق سازوکارهای تشویق صورت می‌گیرد. همچنین در مناسبات جدید اجتماعی، سواد عمومی افزایش یافته و انتظارات و توقعات فردی رشد می‌کند و حقوق خصوصی توسعه می‌یابد و از این رو حفظ حریم‌های خصوصی بیشتر مدنظر قرار می‌گیرد. مهم‌ترین ویژگی اخلاق اجتماعی در نظام مدرن، استقلال افراد در حوزه رفتار فردی و الزام هرچه بیشتر آنها به رعایت حقوق عمومی است.
آسیب‌های اجتماعی
تعریف آسیب اجتماعی در جامعه مدرن نیز از طریق به رسمیت شناختن استقلال افراد در حوزه رفتار فردی صورت می‌گیرد. بنابراین، آسیب‌های اجتماعی را باید ناهنجاری‌های رفتاری‌ای تعریف کرد که هدف آن تحمیل رفتاری خاص به جامعه در حوزه فردی و از طریق اعمال فشارهای مستمر به افراد و نابودی جسمی و روحی آنها توسط گروه‌های فشار به منظور ارعاب دیگران است. این ناهنجاری‌ها موجب تخریب روحیه جمعی، تضعیف وحدت عمومی و مخدوش شدن وجدان جمعی جامعه می‌شوند و از سطح رضایتمندی افراد، گروه‌ها و سازمان‌های جامعه می‌کاهند و در نتیجه ضعف و سستی و عقب ماندگی و افزایش ناهنجاری و جرم و جنایت را به جامعه تزریق می‌کنند. آسیب‌های اجتماعی می‌توانند در نتیجه سقوط اخلاقی جامعه، سوء‌مدیریت و نبود نظارت سیستماتیک، رانت و اقتدار گروه‌های فشار غیرقانونی و حتی نفوذهای استعماری به وجود آیند.
آسیب‌های‌اجتماعی ناشی از اقتدار گروه‌های فشار، مجرمان و گروه‌های غیرقانونی و معاند موجب رواج شایعه، تعمیق شکاف‌های عقیدتی، سیاسی و رشد تضادها و به احتمال، آشوب و ناامنی و مانند اینها می‌شوند.
نقش رسانه‌های همگانی
در برابر آسیب‌های اجتماعی
نقش کلیدی رسانه‌ها در مقابله با آسیب‌های اجتماعی، تشریح علل و عوامل آسیب‌ها، جست‌وجوی راه‌حل‌ها، استفاده از قابلیت‌های رسانه‌ای به منظور کاهش آسیب‌ها، افشای نقش احتمالی جریان‌ها و گروه‌های فشار و وجود منافع غیرقانونی و رشد آگاهی و هوشیاری عمومی هم در میان مسئولان و هم در میان مردم و احزاب و سازمان‌های خصوصی و دولتی است. درعین حال نقش کلیدی دیگر رسانه‌ها پرهیز از احساسی کردن فضای عمومی، مقابله با شایعات و در نتیجه ایجاد، حفظ و افزایش اعتمادعمومی مردم و حکومت نسبت به یکدیگر و کنترل پیامدهای این آسیب‌هاست.
رسانه‌ها باید بر این اصل پافشاری کنند که ساختارهای قدرت در همه ابعاد تولیدی، مدیریتی و نظارتی برخاسته از نظام انتخاباتی و سازوکارهای اقتدار حزبی مبتنی‌بر نمایندگی اکثریت مردم با رعایت کامل حقوق اقلیت و پرهیز از هر نوع تبعیض و تحمیل باشند. بنابراین هر نوع تثبیت و تغییر رفتار و ارزش‌ها و هنجارها باید از مجاری قانونی و گفتمان عدالت‌خواهانه و پرهیز از تحمیل و زور صورت گیرد.
از آنجا که نیاز مبرم جامعه جدید، دوری از رفتارهای متعصبانه، خشونت‌گرایی و پرهیز از رفتارهای احساسی و عاطفی است و هرنوع خودسری، ستم و تبعیض در این نظام مردود است، رسانه‌ها باید اهتمام ویژه خود را بر رفتارهای عقلانی و رفع تبعیض از همه گروه‌ها و اقلیت‌ها بگذارند و افراد، گروه‌ها، جمعیت‌ها و نهادهای دولتی و خصوصی را به رعایت این امر تشویق کنند. رسانه‌ها در این راستا باید الگوهای مدرن رفتاری را معرفی و رفتارهای سنتی بازدارنده و مبتنی‌بر ستم و تبعیض را تضعیف کنند.  
نقش دیگر رسانه‌ها تبلیغ و ترویج روح قانونگرایی در جامعه و تشویق مسئولان به ایجاد و توسعه نظام حقوقی پیشرفته، یکپارچه و یک سیستم نظارتی نیرومند و یکدست و دارای مقبولیت عمومی و سازوکارهای توافق اجتماعی برسر مبانی فکری و رفتاری جامعه است.
همچنین، رسانه‌ها باید بر ایجاد یک نظام اخلاقی مشروع و مورد توافق عمومی تأکید کنند که حریم خصوصی و عمومی را از یکدیگر تفکیک کرده و با سازوکارهای مردمسالارانه و گفت‌وگوهای عقلانی با محوریت وسایل ارتباط جمعی و به منظور شکل‌گیری حوزه عمومی عقلانی و اخلاقی برای تدوین سیاست‌های عمومی آماده شود.

در نظام مدرن و دارای حقوق و تکالیف شهروندی، نظام قضایی مورد وثوق و اعتماد همگانی نقش کلیدی دارد. سلامت مناسبات اجتماعی و رفتار جمعی و حتی اخلاق عمومی مدیون سلامت و اقتدار این نظام و سامانه‌های وابسته و سازوکارهای دادگستری آن است. سامانه‌های قضایی مرجعیت رفع اختلافات و به رسمیت شناساندن تفاوت‌های سلایق قانونی هستند.
 این نظام، حقوق و تکالیف شهروندی و نظام قضایی وابسته به آن را حفظ کرده و خاطیان را با قاطعیت و پیگیری سیستماتیک و اطمینان بخش در افکار عمومی مجازات می‌کند. رسانه‌های همگانی نقشی کلیدی در حمایت از این نظام، اقتدار و استحکام آن را دارند و نقد و معرفی و توجه همگانی به سلامت این نظام در زمره وظایف رسانه‌هاست.
نتیجه‌گیری
رسانه‌های همگانی علاوه‌بر نقش درونی‌سازی رویه‌های مدرن در رفتارجمعی و تجدید ساختار جامعه، در مواقع بحران اخلاقی و بروز آسیب‌ها و ناهنجاری‌های شخصیتی و اجتماعی، وظیفه مهم اطلاع‌رسانی شفاف، دقیق و منصفانه را به عهده دارند.
 این اطلاع‌رسانی باید مبتنی‌بر اخلاق حرفه‌ای و شرافت روزنامه‌نگاری باشد. ترویج قانونمداری در گفتار و رفتار مسئولان و مردم، ترمیم آسیب‌ها و بازسازی اعتمادعمومی، افشای نقش مخرب افراد و گروه‌های فشار به منظور جلب اعتمادعمومی و جلوگیری از سوءاستفاده آنها از ارزش‌ها و سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی یکی از مهم‌ترین وظایف آنهاست.
همکاری با نهادها و سازمان‌های دولتی و حکومتی در جلوگیری از گسترش شایعات بی‌اساس یک وظیفه است و سرانجام دو نقش ایجابی ایجاد و توسعه گفتمان مردمسالاری و عقلانیت و درعین حال، تلاش برای پالایش‌های فکری- شخصیتی و اجتماعی و نقش سلبی از بین رفتن تعصبات، نابودی روحیه پرخاشگری و اضمحلال تبعیض در قالب‌های گوناگونش از دیگر وظایف رسانه‌هاست.  

 جوامع مدرن لزوما باید جامعه‌ای دارای ساختارهای مردم نهاد و مردمسالارانه باشند تا از عهده تأمین نیازهای جدید برآیند زیرا تنوع و تکثر آراء، باورها، ارزش‌ها و شیوه‌های اندیشه و عمل امکان تحمیل یک گرایش خاص را ناممکن کرده است.

 یکی از مهم‌ترین ابعاد وجودی جوامع مدرن، ظهور نظام اخلاقی جدید است که اقتضائات و الزامات خاص خود را دارد. این امر لزوما به معنای انکار اخلاقیات سنتی جوامع درحال گذار و تغییر نیست، بلکه به معنای تغییر سازوکارهای شکل‌گیری نظام اخلاقی، تولید و بازتولید ارزش‌ها و هنجارها و دشوار شدن پذیرش مبانی اخلاقی بدون رعایت ظرافت‌های هنری و تبیین منطقی و جلب رضایت عمومی است.

  تعریف آسیب اجتماعی در جامعه مدرن نیز از طریق به رسمیت شناختن استقلال افراد در حوزه رفتار فردی صورت می‌گیرد. بنابراین، آسیب‌های اجتماعی را باید ناهنجاری‌های رفتاری‌ای تعریف کرد که هدف آن تحمیل رفتاری خاص به جامعه در حوزه فردی و از طریق اعمال فشارهای مستمر به افراد و نابودی جسمی و روحی آنها توسط گروه‌های فشار به منظور ارعاب دیگران است.


تعداد بازدید :  83