شماره ۴۲۵ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۱ آبان
صفحه را ببند
پرسش درباره چرایی افزایش نزاع‌های خیابانی
انسداد امکان گفت‌وگو
| طرح‌نو| حالا مدت‌هاست که جامعه ما به وفور شاهد دعواها و درگیری‌های خیابانی است. درگیری‌هایی که گاهی حتی منجر به کشته شدن طرفین یا درگیری‌های دامنه‌دار شده است. بسیاری از پژوهشگران نیز برای آن مسکن‌های موقتی تجویز کرده‌اند و راهکارهایی را ارایه داده‌اند، اما مسکن نیز نتوانسته رنج این بیماری را کاهش داده یا آن را کمرنگ کند و هر روزه خبرهایی نگران‌کننده در این خصوص به گوش می‌رسد. اما در تازه‌ترین خبر که توسط مدیرکل پزشکی‌قانونی استان تهران ارایه شده است، این آمار به نسبت‌ سال گذشته افزایشی 5/2 درصدی داشته که خود محل‌تأمل است. با این وجود اما این افزایش را نباید محصول یک سال، بلکه باید محصول سالیانی دانست که به زیست اجتماعی و روانی مردم کم‌توجهی شده و برای مدیریت اختلالات اجتماعی و روانی جامعه، تنها به برنامه‌ریزی‌های سردستی کفایت شده است. سالیانی که دیگر بازنخواهند گشت و حالا تنها باید به فکر آینده بود. چرایی این افزایش را با صاحب‌نظران درمیان نهادیم:

|  امیرحسین جلالی  |   روانپزشک   |

مهم‌ترین نکته‌ای که درخصوص افزایش نزاع‌های خیابانی در سراسر جامعه ایران می‌توان به آن اشاره کرد این است که جامعه ما دچار بحران بردباری است و آستانه تحمل مردم بسیار پایین آمده. از سویی مشکلات و تعارضات در هر جامعه‌ای وجود دارد و اختلاف سلیقه و دیدگاه طبیعی است اما طبیعتا شیوه حل تعارض و مشکل در مکان‌های مختلف با یکدیگر متفاوت است. از جامعه‌ای که دارای سلامت روانی است انتظار می‌رود که افراد بتوانند تعارضات و مشکلاتشان را از طریق گفت‌وگو حل‌وفصل کنند و چنانچه در گفت‌وگو به نتیجه‌ای دست نیافتند به ریش‌سفیدان یا مراجع قانونی مراجعه کنند. اما مشکلی که ما درحال‌حاضر با آن مواجهیم این است که علاوه بر نداشتن صبر و تحمل، امکان گفت‌وگو نیز از ما سلب شده و دلیل آن را هم می‌توان در فضای عمومی جامعه و عدم اقبال به گفت‌وگو در سطح خرد و کلان جست‌وجو کرد. از سویی در رسانه‌ها و همچنین تریبون‌های رسمی و غیررسمی، علاوه بر آن‌که امکان گفت‌وگو مهیا نیست، همچنین به کسانی‌که خواستار گفت‌وگو هستند نیز وقعی نهاده نمی‌شود. از سوی دیگر دامنه‌دار شدن خشونت‌های خیابانی محصول عوامل متعددی است که این عوامل صرفا فرهنگی و اخلاقی نیستند. زمانی که افراد به‌طور مداوم در ترافیک قرار دارند، هوا آلوده است، مشکلات اقتصادی عرصه را بر آنها تنگ کرده و تبعیض و تفاوت‌ها بسیار زیاد است، بدون‌شک سلامت روان این جامعه مورد تهدید جدی قرار دارد و از همین‌رو نیز افراد به این مشکلات که از هر سو آنها را در برگرفته با خشونت و نزاع با دیگران مواجه شوند چراکه مشکلات مانند باروت به روان‌شان تزریق می‌شود و آنها چاره‌ای جز چنین نوع مواجهه‌ای در خود نمی‌بینند.

|  احمد حکیمی‌پور  |   عضو شورای شهر تهران|

 افزایش آمار نزاع‌های خیابانی در شهر تهران را باید در گستره‌ای بزرگتر دید، متاسفانه این مشکل در سراسر جامعه ما دیده می‌شود. اما زندگی در شهرهایی مانند تهران، که ازجمله شهرهای بزرگ محسوب می‌شود، دارای تبعات گسترده‌ای است. تبعاتی که نه‌تنها مردم، بلکه خود شهر را نیز درگیر می‌سازد. ازجمله این تبعات نیز افزایش استرس است. زمانی‌که افراد در زندگی خود دارای استرس و تشویش باشند، قطعا این امر به زندگی شهری و رابطه‌شان با افراد دیگر نیز صدمه می‌زند. ما در شورای شهر برای مدیریت و کاهش این موارد بحث‌هایی را انجام می‌دهیم اما در زمینه عملیاتی شدن این موارد از دست ما کار چندانی برنمی‌آید. ما می‌توانیم طرح‌هایی را به صورت پیشنهادی به مراجع گوناگون بدهیم و آنها به بررسی این موارد بپردازند. در جلسات شورای شهر نیز عموما از سایر بخش‌هایی که می‌توانند در این راستا کمک‌رسان باشند، حضور دارند. اما بحثی که بیش از اینها باید به آن پرداخت، مقوله پیشگیری است که درخصوص پیشگیری از جرم و نزاع نیز از بخش‌های مختلف نیروی انتظامی، بهزیستی، دانشگاه‌ها، وزارت‌کار و.... همگی باید کمک کنند تا بتوان پیشگیری‌های لازم را به عمل آورد. همچنین می‌توان از تجربیات سایر کشورها نیز در این زمینه کمک گرفت و با بومی‌کردن آن به مبارزه با افزایش نزاع‌ها و درگیری‌ها پرداخت.

|  سعید معیدفر  |    جامعه‌شناس|

نزاع و دعواهای خیابانی در هر شکل، زمانی رخ می‌دهد که نظام ارتباطات اجتماعی در جامعه دچار اختلال شده باشد و درواقع هنجارها و معیارهایی که می‌تواند تنظیم‌کننده روابط افراد با یکدیگر باشند با کاستی‌هایی مواجه شود. زمانی‌که افراد با مشکلی مواجه می‌شوند، چنانچه نتوانند با توسل به هنجارها یا قوانین موجود آن را حل‌وفصل کنند، بدون‌شک به زور شخصی متوسل می‌شوند و گرایش به سمت فردی‌شدن تقاضاها و تقابل‌های اجتماعی بالا می‌رود. از سویی مشکلی که در این راستا وجود دارد این است که ارزش و اعتبار هنجارها از بین رفته و دیگر افراد آن‌طور که باید و شاید به آنها نظر ندارند. نکته دیگری که درخصوص درگیری‌ها و نزاع‌ها وجود دارد، این است که آستانه تحمل افراد جامعه به دلایل گوناگون پایین آمده و از این‌رو به‌راحتی عصبانی می‌شوند و به‌سرعت کار به خشونت کشیده می‌شود و بي‌توجهی به هنجارها و ریش‌سفیدان و بي‌اعتمادی به قوانین نیز ازجمله دیگر عواملی است که باعث می‌شود کار به نزاع‌شخصی و خیابانی کشیده شود و درحقیقت این گمان برای افراد جامعه وجود دارد که باید خودشان به داد خودشان برسند.


تعداد بازدید :  183