حمیدرضا طهماسبیپور دبیر اقتصادی
امسال بیستمین دوره نمایشگاه مطبوعات، درحالی برگزار میشود که سال92 این نمایشگاه برای اولینبار تشکیل نشد. جالب اینکه بسیاری از اقشار حاضر در نمایشگاه امسال، اصلا متوجه برگزاری سال پیش این نمایشگاه نشدند و همین نکته باعث شد که این سوال پدید آید که آیا در کل، برگزاری این رویداد بياهمیت است یا روال برگزاری سالهای گذشته این اهمیت را کم کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید به روش برگزاری نمایشگاهها در ایران نگاهی انداخت تا پرسیده شود که در ایران نمایشگاهها با چه هدفی برگزار میشوند و چه خروجی از آنها بهدست میآید. آیا عرصه نمایشگاهی ایران که اتفاقا بسیار هم حوزهای و تخصصی شده است با روال برگزاری چنین رویدادهایی در دنیا همسو است و توانسته دستاورد قابل دفاع صنفی و حوزهای بسازد یا خیر؟
شکی نیست که جمع شدن اصحاب و فعالان هر حوزهای خالی از لطف و جذابیت نیست اما آیا جز در برخی نمایشگاههای تجاری که با حضور فعالان خارجی (مشارکت پرشمار و کیفی) بوده است، توانستهایم دستاورد ویژهای در حوزه نمایشگاهی داشته باشیم؟
اگر بپذیریم که در دنیا، نمایشگاهها برگزار میشوند تا بخشهایی گرد هم آیند که شاید در روزهای معمول سال نمیتوانند به سادگی کنار هم باشند و مذاکره کنند حتما به بستر آن هم توجه میکنیم. بستری استاندارد که باید دستاورد و تازههایی را عرضه کند که پیش از آن رونمایی نشده اند و دلیلی میشود که علاقهمندان به محلی بیایند که مزیتی را نمایش میدهد.
حالا به نمایشگاه مطبوعات ایران بازگردیم.
به واقع در این 20 دوره کدام رسانه مطرح جهانی به نمایشگاههای ایران آمده است؟ کدام دستاورد مطبوعاتی تازه یا کارگاه و دورههای تحلیل و آموزش (به معنای واقعی کیفی و خاص) برگزار شده است که برای این حوزه دستاورد بوده باشد؟
باید به واقعگرایی امسال و برداشتن پیشوند بینالمللی توجه بیشتری کنیم و از این بگوییم که مسئولان برگزاری اندکی واقعگراتر از قبل شدهاند. آیا پیشوند بینالمللی که تا همین دوره قبل (نوزدهمین دوره) در کنار عنوان مطبوعات داخلی دیده میشد، حقیقی بود؟
نمایشگاه مطبوعات ایران هم مانند دیگر نمایشگاهها بوده و تاکنون دستاوردی جز دورهمی مطبوعاتیها و افتخار دیدن برخی مخاطبان رسانهها چیز مهم و قابل اعتنایی نداشته است. دادن این حکم بیرحمانه از این سو است که نگارنده با حضور دایمی در این نمایشگاهها و فعالیت حرفهای مطبوعاتی، خود را صاحب یک رأی حداقلی میداند و نظر شخصی خود را میگوید.
بحث دیگر تحولات درون نمایشگاهی است که باید درباره آن هم واقعگرا بود. اینکه بسیاری از فعالان مطبوعات، حضور پرشمار مردم را دلیل موفقیت یا عدم موفقیت این نمایشگاه میدانند چقدر درست است؟ آیا باید همه مردم و روزنامهخوانان به این نمایشگاه بیایند؟ مگر رسانه که همیشه با مردم ارتباط دارد و ماهیتش ارتباط است نیازمند نمایشگاه است؟ به واقع برای چه؟ اگر کیفیت مطبوعات ما پایین باشد و نمایشگاه هم برای حضور فعالان و مخاطبان چیز مهمی برای عرضه نداشته باشد، چرا مردم و فعالان باید پرشمار و کیفی حضور یابند؟
درنهایت، بیاییم با خودمان صادق باشیم و از غفلتهای بینشی خودمان یاد کنیم که باعث شده نمایشگاه در ایران مفهومی انتزاعی شود که «باید باشد» اما معلوم نیست برای چه باید باشد! بگذارید در خاتمه کمی هم خوشبین باشیم و خروج نگاه سیاسی و جناحی در برگزاری نمایشگاه بیستم را به فال نیک بگيريم اما درعینحال باز هم بگوییم که این «نیمگام» رو به جلو، در برابر کارهای نوآورانه و خلاقی که باید بشود، هیچ است. امید که گوشی برای شنیدن حرف دل مطبوعاتیها باشد و جماعت روزنامهنگاری که همچون سنگرسازان بيسنگر هستند، دیده شوند. شاید که سال بعد این قشر جامعه (که در شعار ارج دارند نه در عمل) حداقل حقوق اجتماعی و شهروندی خود را بیابند و دیگر مسائلی چون نداشتن انجمن صنفی، مشکلات بیمه، حقوقهای پایین و... آنها را آزار ندهد.