| مریم شکرانی ، شهروند | روستاها به سرعت از ایران محو میشوند و نسبت جمعیت روستانشینان از 68درصد درسال 35 به 29درصد در سالهای اخیر رسیده است. این در شرایطی است که روستاهای بزرگ و مولد نیز با حمایت مجلس به شهرهای کوچک بیامکانات تبدیل میشوند و براساس اعلام موسسه ملی مطالعات جمعیتی کشور درحال حاضر 40هزار روستای کشور خالی از سکنه شدهاند. این موضوع باعث شده است تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به یکی از مهمترین موضوعات قضایی ایران تبدیل شود و وضع 10 استان از نظر تأمین زمین بحرانی ارزیابی شود. این درحالی است که به گفته «مصطفی آقایی» معاون آموزش و ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی تنها نیمی از ساکنان باقیمانده در روستاها به کشاورزی اشتغال دارند و 70درصد کشاورزان باقیمانده نیز سالخورده و بیسواد هستند. در این شرایط، جمعیت ایران ازسال 35 تاکنون تقریبا 3.5 برابر شده است و با گسترش خیرهکننده شهرنشینی در کشور و رویگردانی جوانان از کشاورزی تنها راهکار تأمین غذای این جمعیت کثیر شهرنشین، باز شدن دروازههای ایران روی واردات مواد غذایی بوده است. حالا درحالیکه حجم عمدهای از درآمدهای نفتی صرف واردات غذا میشود بالاترین نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده به دانشآموختگان رشته کشاورزی تعلق دارد. بنابراین سالخوردگی جمعیت کشاورز و آب رفتن روستاها و تغییر کاربری گسترده زمینهای کشاورزی نگرانیهای جدی برای امنیت غذایی ایرانیان ایجاد کرده است. به گفته کارشناسان از بین رفتن هر هکتار زمین کشاورزی روستایی امنیت غذایی 20 نفر را به مخاطره میاندازد.
سرعت خیرهکننده محو شدن روستاها
در ایران
براساس گزارش جامعی که موسسه مطالعاتی «یورو مانیتور» منتشر کرده است، ایران یکی از سریعترین کشورهای جهان در رشد شهرنشینی بوده است. این گزارش اگرچه ممکن است در نگاه اول مثبت به نظر برسد اما از دیدگاه کارشناسان یکی از مهمترین عوامل نابودی اقتصاد تولیدی به شمار میآید. بنا به مستندات مرکز آمار ایران، درسال 1335 تنها 19میلیون نفر جمعیت در کشور زندگی میکرد که از این تعداد 13میلیون نفر آن یعنی چیزی معادل 68درصد جمعیت روستانشین بودند. این نسبت تنها در 55سال بعد معکوس شده و مطابق با آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن درسال 90 نسبت شهرنشینان به 71درصد و روستانشینان به 29درصد رسیده است. رشد خیرهکننده شهرنشینی در ایران درحالی رخ داده که جمعیت کشور تقریبا 3.5 برابر شده و تأمین غذای این همه شهرنشین راه دیگری به جز باز شدن دروازههای وارداتی و تقدیم ارزهای نفتی به خارجیان باقی نگذاشته است.
به موازات مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و جذب آنها در ادارات دولتی و مشاغل خدماتی نهتنها تعداد شاغلان به حرفههای تولیدی نظیر کشاورزی ریزش قابل توجهی تجربه کرده بلکه تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و تبدیل روستاها به شهر باعث شد روستاییان مهاجرتنکرده نیز از کار کشاورزی دست کشیده و در مشاغل خدماتی و اداری شهرهای جدیدالتاسیس مشغول به کار شوند.
حمایت مجلس از تبدیل روستاهای مولد به شهرهای کوچک بیامکانات!
در شرایطی که تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و ریزش خیرهکننده جمعیت روستاییان انتقادهای مختلفی به دنبال داشته است، در سالهای گذشته دولت نهتنها از تثبیت جمعیت روستاییان و پایداری مشاغل روستایی حمایت چندانی انجام نداده که امتیازات ویژه برای ایجاد شهرها قایل شده است.
در 26 دیماه سال 91 کمیسیون اجتماعی مجلس طرحی را به تصویب رساند که براساس آن روستاهایی با جمعیت بیشتر از 3500 نفر میتوانستند به شهر تبدیل شوند. این درحالی است که مصوبه قبلی که درسال 72 در مجلس وضع شده بود به روستاهایی با جمعیت بیشتر از 10هزار نفر اجازه میداد تا به شهرها بپیوندند.
این مصوبه باعث شد که روستاهای بزرگ با نیروی تولید بیشتر و بدون فراهم شدن زیرساختها به شهرهای کوچک بدون امکانات تبدیل شوند که براساس مقررات شهرنشینی اجازه کشاورزی و دامپروری در مناطق مسکونی را ندارند. براساس گفته کارشناسان بعد از تصویب این قانون، تعدادی از روستاهای کشور در وضعیتی به شهر تبدیل شدند که هنوز آب لولهکشی و گاز شهری نداشتند که ازجمله آن میتوان به تعداد زیادی از روستاها در استانهای غربی کشور اشاره کرد.
از طرف دیگر براساس مصوبه سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، ردیف بودجه خاصی برای شهرداریهای تازهتأسیس شهرهای محروم در نظر گرفته شد که این مسأله به تبدیل کاربری زمینهای کشاورزی دراین روستاها دامن زد. در شرایطی که روستاهای بزرگ با حمایت مسئولان به سرعت تبدیل به شهر میشوند روستاهای کوچک نیز با همان شتاب ترک شده و خالی از سکنه میشوند. بنا به تازهترین گزارش موسسه ملی مطالعات جمعیتی کشور درحال حاضر 40هزار روستای خالی از سکنه در کشور وجود دارد. براساس اعلام مرکز آمار ایران رشد جمعیت روستاها در سالهای 65 تا 75 حدود 1.2درصد بوده است این درحالی است که درحال حاضر نرخ رشد جمعیت روستاهای ایران به منفی4/0درصد رسیده است.
تهدید امنیت غذایی 20 نفر به ازای تغییر کاربری یک هکتار زمین کشاورزی
افزایش جمعیت و شتاب خیرهکننده شهرنشینی باعث شده است که نگرانیهای زیادی برای تأمین امنیت غذایی کشور ایجاد شود. به گفته «قباد افشار» رئیس سازمان امور اراضی با تغییر کاربری یک هکتار زمین کشاورزی امنیت غذایی 20 نفر به خطر میافتد. این درحالی است که بنا به اعلام همین مقام مسئول وضع تغییر اراضی کشاورزی در 10 استان کشور بحرانی و به ایجاد یگانهای حفاظت از زمینهای کشاورزی منجر شده است. افشار با اشاره به اینکه وضع تبدیل کاربری زمینهای کشاورزی در سایر استانها نیز قابل توجه است، میگوید: منفعت و ارزش افزوده تغییر کاربری زمینهای کشاورزی برای افراد و حتی ارگانها و شهرداری باعث شده است که آنها بدون حساسیت ویژه به تغییر کاربری این زمینها اقدام کنند. این درحالی است که بحران تخریب اراضی کشاورزی، در آینده گریبانگیر همه ما شده و تبدیل به یک بحران ملی میشود. به گفته افشار سالانه 80هزار پرونده تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به قوه قضائیه ارایه میشود.
«محمد موسوی» رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران نیز شمار پروندههای قضایی تغییر کاربری زمینهای کشاورزی در استان تهران را معادل 40درصد کل احکام و دستورات قضایی صادرشده در سراسر کشور میداند.
تنها نیمی از روستانشینان کشاورزی میکنند
ریزش شدید جمعیت روستایی و به خطر افتادن امنیت غذایی که پیش از این هشدار «علی ربیعی» وزیر کار و نیز مسئولان و کارشناسان کشاورزی را به دنبال داشته است در شرایطی رخ میدهد که «مصطفی آقایی» معاون آموزش و ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی نیز به تازگی اعلام کرده است تنها 51درصد ساکنان روستاها در بخش کشاورزی فعال هستند و از این تعداد 70درصد کشاورزان ایرانی سالخورده به شمار میآیند و جوانان تمایلی به کار کشاورزی نشان نمیدهند.
او با اشاره به میزان تحصیلات کشاورزان ایرانی میگوید: تنها 20درصد این افراد دارای تحصیلات راهنمایی و بالاتر هستند و 80درصد کشاورزان کمسواد یا بیسواد محسوب میشوند. این در شرایطی است که «علی باقرزاده» رئیس سازمان نهضت سوادآموزی میگوید: آمارهای جهانی نشان میدهد که تنها 4سال آموزش ابتدایی به کشاورزان میتواند راندمان تولید آنها را 8درصد افزایش دهد. باقرزاده که به تازگی با وزارت کشاورزی تفاهمنامهای برای ارتقای سواد کشاورزان به امضا رسانده است با تأیید آمار بیسوادی 80درصدی کشاورزان ایرانی تأکید میکند که جوانان تحصیلکرده روستایی تمایلی به کار کشاورزی نشان نمیدهند. علاوه بر این به گفته آقایی 82درصد کشاورزان ایرانی خردهمالک به شمار میآیند و کمتر از 5 هکتار زمین کشاورزی دارند که این خردهمالکی خطر تغییر کاربری زمینهای کشاورزی را افزایش میدهد.
رویگردانی جوانان و دانشآموختگان کشاورزی از کار در مزارع
حالا در شرایطی که بحران خشکسالی، تغییر کاربری گسترده زمینهای کشاورزی، سرعت خیرهکننده تبدیل روستاها به شهر و سالخوردگی و بیسوادی کشاورزان به چالشهای جدی اقتصاد کشاورزی ایران تبدیل شده است، مسئولان از عدم تمایل جوانان به کشاورزی خبر میدهند. رئیس مرکز آمار ایران بیشترین میزان بیکاری در میان تحصیلکردگان دانشگاهی را متعلق به دانشآموختگان کشاورزی میداند و دفتر گسترش و برنامهریزی آموزش عالی نیز اعلام کرده است که بیشتر از 60درصد مهندسان کشاورزی ایران بیکار هستند یا در رشتههای غیرمرتبط تحصیل میکنند. «عیسی کلانتری» وزیر پیشین کشاورزی و دبیرکل خانه کشاورز با انتقاد از عملکرد آموزش عالی در رشته کشاورزی به «شهروند» میگوید: وزارت علوم بدون نیازسنجی در بخش کشاورزی بودجه کلانی خرج تحصیل عدهای در این رشته کرده است. درحال حاضر مراکز دانشگاهی در گوشه و کنار کشور رشته کشاورزی را در برنامه آموزشی خود گنجاندهاند. این به آن معناست که سالانه هزاران دانشجوی کشاورزی فارغالتحصیل میشوند اما هیچ زمینی برای کار آنها وجود ندارد یا بیشتر این افراد برحسب گزینش اجباری و بدون علاقه شخصی یا به صرف دریافت یک مدرک تحصیلی مشغول کسب دانش در این رشته شدهاند.
او در ادامه اضافه میکند: حساب کنید ببینید بودجه آموزشی که سالانه صرف این همه دانشجوی کشاورزی میشود چقدر است؟ حجم قابل توجهی از این بودجه با بیکاری فارغالتحصیلان یا اشتغال در رشته غیرمرتبط از بین میرود درحالیکه این بودجه به سادگی میتواند برای آموزش کشاورزان یا جوانان روستازاده علاقهمند به کشاورزی صرف شود و درواقع تولیدکنندگان و نیروهای بالقوه تولید را از نظر علمی توانمند کند.
«مرضیه محمودی» کارشناس ارشد کشاورزی نیز با مورد توجه قرار دادن بعد دیگری از این موضوع به «شهروند» میگوید: مشکل عمده کشاورزی سنتی و خردهمالکی ایران است وگرنه در کشورهای پیشرفته، کشاورزی و دامپروری در گلخانهها و مزارع پیشرفته و نیز مجتمعهای صنعتی انجام میشود و مدیران مزارع افراد تحصیلکرده به شمار میآیند. در ایران نهتنها زمینه کشاورزی مدرن فراهم نشده است که دید عموم به کشاورز، یک تولیدکننده روستایی، فقیر و بیسواد است. این در شرایطی است که قبل از هرچیز برای تشویق جوانان تحصیلکرده به کشاورزی باید نوعی کار فرهنگی صورت گیرد. حتی نمایش مزارع خارجی از تلویزیون میتواند این نگاه و برداشت عمومی از تولید کشاورزی را از بین ببرد. در مزارع مدرن اروپایی به راحتی میتوانیم کشاورزان را ببینیم که لباس کار مخصوص دارند و با اتومبیل شخصی از شهرها به نقاط حومهای میآیند و در مزارع مدرن مشغول به کار میشوند. این تصویر میتواند در تغییر ذهنیت جوانان به کشاورزی و بهبود روند اشتغال و تولید در این بخش تأثیر بسزایی داشته باشد.