شماره ۴۲۴ | سه‌شنبه 20 آبان 1393
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت...

خوشا بر آن كه آرزوهاى دروغين سرگرمش نكند.
امام صادق (ع)
خون لاله
غوطه دادم در دل الماس داغ خویش را
روشن از آب گهر کردم چراغ خویش را
شد چو داغ لاله خاکستر نفس در سینه‌ام
تا ز خون چون لاله پر کردم ایاغ خویش را
چون شوم با خار و خس محشور در یک پیرهن؟
من که می‌دزدم ز بوی گل دماغ خویش را
بی‌خودی را گردش چشم تو عالمگیر ساخت
از که گیرم، حیرتی دارم، سراغ خویش را
می‌شود شور قیامت مرهم کافوریم
من که پروردم به چشم شور، داغ خویش را
عشرت ده روزه گل قابل تقسیم نیست
وقف بلبل می‌کنم دربسته، باغ خویش را
بیش ازین صائب نمی‌آید ز من اخفای عشق
چند دارم در ته دامن چراغ خویش را؟
صائب تبریزی

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  284