نرخ تورم مهار شده اما این به معنای کاهش قیمتها نیست. این تکجمله تفسیر دولت است از وضعیت فعلی قیمت کالا و خدمات در ایران. این بدان معناست که مردم نباید توقع کاهش قیمتها را داشته باشند. بلکه فعلا تمرکز برای جلوگیری از شتابگرفتن روند رشد نرخهاست. این واقعیت را مردم مدتهاست که پذیرفتهاند. یعنی چندان توقعی برای روبهرو شدن با ارزانی ندارند، اما وقتی سبد خرید به دست میگیرند، واقعیتهای دیگری هم خودنمایی میکند. یعنی رشد قیمت کالاهایی که قرار است ثابت بماند ولی اصولا کسی مسئولیت افزایش تدریجی را به عهده نمیگیرد. بازار لبنیات، گل سرسبد این وضعیت (دستکم در بازار موادغذایی) است. در ماههای گذشته اگر از ماجرای روغن پالم که البته به نتیجه روشنی نرسید فاکتور بگیریم، موضوع قیمت لبنیات ازجمله خبرهایی است که اگر نه هر روز ولی در اکثر روزها تایید و تکذیبش روی خط خبرگزاریها میرود. دولت میگوید، مجوز هیچ افزایش قیمتی را نداده، رئیس یک اتحادیه لبنیاتی میگوید که هزینه تولید بالا رفته و چارهای جز افزایش قیمت نیست. بلافاصله رئیس اتحادیه موازی یا دست بالاتر اعلام میکند که تا سال بعد قیمتها تکان نخواهد خورد. نتیجه این مناقشه را هم البته مصرفکنندگان حس میکنند که امسال چندبار قیمت محصولات لبنی را با گرانی چند صد تومانی خریدهاند. دامداران میگویند، لبنیاتیها حق آنها را هم ضایع میکنند؛ یعنی به بهانه افزایش قیمت شیر نرخها را بالا میکشند، اما حاضر نیستند خریدشان را با همان قیمت مصوب انجام دهند. یعنی منفعت دوسویه برای تولیدکنندگان لبنیات که از داستان پالم هم به سلامت گذشتهاند. در این میان به جز سفره مردم که هر روز آب میرود و کسی هم پاسخگو نیست، ثروتی که از بین میرود اعتماد همین مردم است که البته در این مورد محق هم به نظر میرسند. واقعیت این است که درخصوص قیمتها و بهطور نمونه درمورد لبنیات، تولیدکننده ساز خود میزند و ظاهرا مصرفکننده چارهای جز پذیرش یا کوچکتر کردن سبد خرید ندارد. به این ترتیب قربانی اول این داستان سلامت و اعتماد عمومی است البته اگر برای طرفین درگیر اهمیتی داشته باشد.