شماره ۴۲۴ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۰ آبان
صفحه را ببند
خاطرات سولفرینو

در حدود ساعت 3 صبح سپاه‌های یکم و دوم به فرماندهی مارشال‌ها باراگی ‌د هیلیرز «Baraguey d hilliers»و د مک‌ مائون «De mac mahan» به قصد حمله به سولفرینو و کاوریانا به جلو حرکت کردند، اما هنوز قسمت‌های جلوی صف‌هایشان کما بیش توانسته بود از کاستیلیون جلوتر روند که قرارگاه‌های اتریشی‌ها را در مقابل خود یافتند که برای جلوگیری از پیشروی آنها آماده شده بودند.  در هر دو ارتش اعلام خطر شده است.  از هر طرفی صدای شیپورهای حمله و صدای ممتد طبل‌ها به گوش می‌رسد.  امپراتور ناپلئون که شب را در مونته چپارو سپری کرده است، با عجله به سمت کاستیلیون حرکت می‌کند. آتش گلوله‌ها از ساعت 6 با جدیت آغاز شده است.  اتریشی‌ها با ترکیبی کامل و بی‌نقص، با پرچم‌های جنگ زرد و سیاه رنگ مزین به نشان عقاب امپراتوری آلمان، رقصان در باد، بر فراز انبوه در هم فشرده‌ سربازان سفیدپوش، در طول مسیر مشخص شده‌شان پیشروی می‌کنند. در بین تمام سربازانی که برای شرکت در جنگ آماده شده بودند، گارد فرانسه توانسته بود چهره‌ با ابهتی را به نمایش بگذارد. روشنایی و صافی هوای امروز چشم را آزار می‌دهد.  خورشید تابان ایتالیا بر فراز پوشش زرهی درخشان دراگونز«Dragoons» گایدز«Guides»، لنسرز«Lancers» و کویراسرز «Cuirassiers»پرتوافکنی می‌کند. از همان ابتدای کار، امپراتور فرانسیس ژرف به همراه ستاد خود، مرکز فرماندهی را به ولتا انتقال داده بود.  او را آرک دوک‌های کاخ لورن همراهی می‌کردند که در بینشان دوک اعظم توسکانی و دوک مودنا را می‌شد دید.
ادامه دارد...
کتاب «خاطرات سولفرینو» نوشته ‌هانری دونان است که به زبان‌های گوناگون ترجمه و تجدید چاپ شده است.  کتابی که از‌سال 1862 میلادی اسباب برپایی نهضتی جهانی را فراهم آورد و 189 جمعیت ملی صلیب‌سرخ و هلال‌احمر در سراسر جهان با میلیون‌ها عضو بر مبنای اصول بشردوستانه آن به وجود آمده است. در ایران، محمد‌ابراهیم توکلی‌کارشک این کتاب را ترجمه کرد و از سوی نشر آژند در سبزوار منتشر شد.


تعداد بازدید :  306