آیا تابهحال به این جمله اندیشیدهاید که آنهایی که میتوانند خوب حرف بزنند میتوانند نویسندگان خوبی باشند؟
بسیاری از ما نوشتن را دوست داریم، حتی انتخاب نویسندگی بهعنوان شغل آینده، شاید آرزوی دوستداشتنی دوران کودکی و نوجوانیمان بوده است. اما گاه مواردی وجود دارد که مانع رسیدن ما به این آرزو، یعنی نویسنده شدن میشوند. یکی از بزرگترین این سدها «سختگیری در نوشتن است». گاه ترس ما از اینکه استعداد نوشتن نداریم یا نمیتوانیم آنطور که باید و مثل همه نویسندگان ماهر و بزرگ دنیا بنویسیم و اگر فرد دیگری نوشتههایمان را بخواند ممکن است توسط او مورد تمسخر واقع شویم و... اجازه نمیدهد قلم در دست بگیریم و آنچه را که در ذهن پروراندهایم بر کاغذ بیاوریم. این سختگیری، خود بعد از مدتها میتواند به یک وسواس تبدیل شده و درنهایت موجب کنارهگیری ما از نویسندگی شود. چراکه تحتتأثیر آن، خود را در بیان حرفها و عقایدمان ناتوان میبینیم و در اصل اعتماد به نفسمان را در امر نوشتن از دست میدهیم. این کتاب درواقع سعی دارد ما را از گرفتار شدن در دام چنین ترسهایی یاری رساند. محتوای اصلی و موضوع کتاب «اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتما میتوانید بنویسید»، نیز تأکید بر دوری از این سدها و موانع نوشتن است، کتابی پر از ایدهها و راهنماییهای جالب و خواندنی که میتوان گفت جزو آن دسته از کتب راهنمایی است که تنها خواندن چند صفحه از آن کافی است تا تصمیم جدی به خواندن آن تا انتها بگیرید.
کتاب از 5 بخش اصلی تشکیل شده است که هرکدام از بخشهای آن به ترتیب از این قرارند:
ترس از آزادی، نوشتن در برابر حرف زدن روی کاغذ، درباره چی بنویسم؟، بازنویسی اثر، راهکارهایی که موانع نویسندگی به کمک آنها هموارتر میشود که همه از بحثهای مفید و قابل توجه رشته نویسندگی است.