«مهتاب» نوشته اسماعیل کاداره داستانی در آلبانی و در دوران حکومت کمونیستی انور خوجه با ترجمه محمود گودرزی در نشر چترنگ منتشر شد. اسماعیل کاداره، رماننویس مشهور آلبانیایی در ایران برای علاقهمندان به ادبیات داستانی نامی آشنا است. برخی از آثار ترجمه شده او در ایران عبارتاند از: «ژنرال ارتش مرده»، «زمستان سخت»، «عقاب»، «کنسرت در پایان زمستان»، «آوریل شکسته»، «چه کسی دورونتین را بازآورد؟» و «کاخ رویاها». داستان «مهتاب» در آلبانی و در دوران حکومت کمونیستی انور خوجه میگذرد، دختری جوان به نام ماریان در شبی مهتابی از مردی جوان سؤالی میپرسد. چندی بعد که مرد نامزد میکند همین سؤال ساده منجر به برانگیخته شدن سوءظنها و حتی برپایی دادگاههایی میشود که به وفور در جوامع استبدادزده دیده میشود؛ ماریان زیر بار تهمت و افترا به دفاع از خودش بر میخیزد. در بخشی از متن رمان «مهتاب» میخوانیم: «ابتدا متوجه چیزی نشدیم و رویهمرفته برایمان مسألهای طبیعی بود. جشن شبانه سازماندهیشده به مناسبت اهدای جایزه شور سوسیالیستی به موسسه یک روز بعد از سالگرد تولد سزار برگزار شد و هنوز از حالوهوای آن خارج نشده بودیم. درست در این جشن بهیادماندنی بود که لادکروی، کمی قبل از نیمهشب برخاسته و در میان بهت و تعجب دیگران اعلام کرده بود که به بیمارستان میرود تا عکس مغزش را بگیرد. به سختی توانسته بودیم نگهش داریم و نهایتاً متقاعدش کنیم که کمی دراز بکشد، بعد روی نیمکتی نشسته و پس از یک ربع بلند شده بود تا اینبار علیه اداره آب نامه بنویسد. هرگز موفق نشدیم انگیزهاش را کشف کنیم، حتی انگیزهای دور از ذهن و غیرمستقیم که توانسته باشد وادارش کند بهعکس مغز و امور آب بیندیشد... ماریان با لباسی زیبا و با همان مدل موی همیشگی وارد شده و هیچ نشانی از بدخلقی یا اضطراب بروز نداده بود و حتی در آغاز لبخند به لب ظاهر شده بود، هرچند که در ادامه، پس از اینکه نوعی سردی نسبت به خود احساس کرده بود، کمی قیافه گرفته و بعد خودش را در پوششی از غم و اندوه پیچانده بود. به نظر میرسید این دقیقا همان چیزی بود که مخالفانش انتظار داشتند، زیرا با دیدن اولین نشانه دلخوری در خطوط چهرهاش ناگهان نشاطی در وجودشان جوشیدن گرفت، گویی که بخواهند تمایز میان شادی خود و غصه او را برجستهتر کنند.» «مهتاب» نوشته اسماعیل کاداره با ترجمه محمود گودرزی در نشر چترنگ در 86 صفحه و با قیمت 10 هزار تومان منتشر شده است.