آقا به خدا جگرم خنك شد خبر امروزتون درباره جريمه پزشكهاي زيرميزي بگير رو خوندم. آدم هم بايد درد و مريضي رو تحمل كند هم براي پرداخت پول به اين دكترها خانه خراب شود.
شهروند: از اينكه جگر شما خنك شده بينهايت خشنود شديم.
واقعا اين طرح مقابله با پزشكان زيرميزيبگير ادامه پيدا ميكند؟ بعد هم مگر اين پزشكان خودشان وجدان ندارند؟
شهروند: راستش ياد اين جمله تكراري و قديمي افتادم كه «وجدان تنها محكمهاي است كه نياز به قاضي ندارد» ولي گويا خيليها در جامعه ما بساط اين محكمه را يكجا برچيدهاند. البته اين مسأله فقط به برخي پزشكان محدود نميشود و در همه صنوف و اقشار، كساني كه براي كسب منافع بيشتر حاضر به هر كاري هستند رو به تزايد است. و اجازه بدهيد در همين جا از پزشكان زحمتكش و شريفي كه انسانيت و نوعدوستي را فراموش نكرده و صادقانه و خالصانه به مداواي بيماران مشغولاند درود بفرستيم.
اين آقاي مايليكهن كه گفته ميروم زندان و كتاب مينويسم و كتاب خاطراتم پرفروشترين كتاب خواهد شد ميخواهد چه چيزي را ثابت كند؟!
شهروند: پرسش دشواري است احتمالا ميخواهد ثابت كند مايليكهن است! خداوكيلي حالا انگار قرار است 40سال زنداني شود. مگر در 4 ماه چقدر خاطره ميشود دست و پا كرد كه كتابش پرفروشترين شود؟! سخت منتظريم!
خواستم بگويم از رواج اين همه بياخلاقي، دورويي و بيوجداني در جامعه دلم گرفته!
شهروند: ما را در اين درد بزرگ شريك خود بدانيد!
آقاي برادر لطفا حالا كه به مسائل اجتماعي ميپردازيد از مشكل ازدواج جوانان زياد بنويسيد؛ چيزي كه حل نميشود شايد حداقل كمي آرام شويم!
شهروند: چشم اخوي، قربان اين سعهصدر و تحملت شوم!
خستهام به خدا خسته چه كار كنم؟
شهروند: دور از شوخي به خدا منم خستهام، خودم و شما را به صبر دعوت ميكنم.