آیتالله منتظری و اعدامهای سال 67
به روایت ناطقنوری
مهر نوشت: حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری در گفتوگو با سازندگان مستند تاریخی قائممقام از آشنایی و ارتباطش با آیتالله منتظری و اعدامهای سال 67 سخن گفت. او در این گفتوگو گفت: وقتی سیدمهدی هاشمی را دستگیر کردند، جناب آقای منتظری درسشان را تعطیل کردند. این خیلی ناگوار بود و برای ما هم خیلی تعجبآور بود. بعد هم حکومت تصمیم گرفته، قوه قضائیه تصمیم گرفته؛ تعطیل کردن درس یا به خانه بردن آن، معنایش اعتراض به قوه قضائیه و اعتراض به نظام است. این برای ما خیلی ناگوار بود که با این موقعیتی که ایشان دارد - بالاخره قائممقام رهبری هستند - اعتراض کنند! در جامعه روحانیت این بحث مطرح بود. به این جمعبندی رسیدند که برویم با ایشان صحبت کنیم، بالاخره حرف او را بشنویم و حرف خودمان را بگوییم. حالا چه کسی برود؟ گفتند جناب آقای جوادیآملی، جناب آقای یزدی و من هم که آنجا بودم و از کوچکترینهایشان بودم گفتند خود شما! شما ۳ نفر بروید با ایشان صحبت کنید که ببینیم ایشان حرفش چیست. آنچه یادم هست، این است که ما چون با هم ارتباط داشتیم و شاگردشان هم بودم، زندان هم با هم بودیم؛ گفتم حاج آقا! این واقعا از شما خیلی بعید بود که برای دستگیری سیدمهدی درس را تعطیل کنید. به ایشان گفتم بالاخره قهدریجان، آن موقع کردستان نبوده که مثلا کومله و دموکرات آنجا باشند! حشمت با بچههایش آنجا کشته شدند، شیخ قنبرعلی کشته شده و آن سابقه مرحوم شمسآبادی هست و اینها را که نمیشود انکار کرد؛ کار اینها است. شما چطور اولا سکوت کردید و حالا که دستگیرش کردهاند، اعتراض میکنید؟ از شما بعید است. شما بالاخره قائممقام رهبری هستید! ایشان جمله عجیبی گفتند. گفتند آخر من زیر فشار داخل خانه هستم! ما خیلی تعجب کردیم و واقعا مأیوسانه از خانه ایشان بیرون آمدیم.
او ادامه داد: در این ماجرای ۶۷ جفا شد؛ هم به امام، هم به نظام که یک فایل صوتی پخش شد. اصلا جفا به انقلاب بود که در این مقطع این را برای نسل چهارم انقلاب که اصلا نبودند و شرایط را نمیدانند چیست، پخش میکنند که برای نسل جوان و جدید مسأله باشد که بالاخره اینها را گرفتید، محاکمه و زندانی کردید، بعدش چرا کشتید؟ اما این یک گوشه از ماجراست، این «لا اله» ماجراست، «الاالله» آن را نگفتهاند و این جفاست. این را بگویم. این نسلهای جدید نسل ۳ و ۴ و ۵ اینها اصلا شرایط سال ۵۹ و ۶۰ و ۶۱ و جنایاتی را که منافقین کردند، نمیتوانند تصور کنند. اتفاقا همین چند روز پیش با جمعی از دوستان یک جلسهای داشتیم. بیان میکردند سال ۶۰ وقتی شورش در خیابان کردند، با تیغهای موکتبری چطور سر انسانها را در خیابان ولیعصر میزدند! سر میزدند مثل الان داعش. امام دستوری که داد نگفتند همهشان را! امام گفت بررسی کنید آنهایی که «سر موضع» هستند. سر موضع یعنی چه؟ شاید نسل جدید سر موضع را نداند یعنی چی؟ «سر موضع» هستند یعنی شما هم شورش کنید و همه را بکُشید، حکومت را بگیرید. این تبیین نشد برای مردم و به نظر من جفا شد. پخش آن فایل هم واقعا جفا و خیانت به نظام
بود.
اقدامات مشکوک احمدینژادیها
و پایداری در تجمعات اعتراضی
نامهنیوز نوشت: بعد از شعار موهنی که علیه رئیسجمهوری سر داده شد، حالا آنها با طرح ماجرای مشکوک درخواست نمایندگان برای استیضاح و کنارهگیری رئیسجمهوری یا طرح خبر مشکوک و غیرواقعی درخواست طیفی از دانشجویان برای استعفای حسن روحانی، این سرنا را از سر دیگر آن مینوازند. برخی میگویند بعضی عناصر تندرو اصولگرا زمینهساز این اغتشاش شدهاند ولی در ادامه، کار از دستشان در رفته و مجموعه دیگری از عناصر از داخلی گرفته تا خارجی آن را هدایت کرده و گسترانیدهاند. نشانههایی وجود دارد که اگر آنها را مانند قطعات پازل کنار هم بگذاریم همه چیز هویدا میشود. این زمینهسازیها چندین محور دارد: 1. عوامل این دولت که برای رسیدن به توافق هستهای تلاش کردهاند افرادی مرعوب، خودفروخته، جاسوس، اجنبیپرست، دارای روابط مشکوک با غربیها، معاملهگر، وطنفروش و با هزار و یک برچسب دیگر هستند که بارها از سوی این افراد به صورت سربسته و غیرسربسته به این مسئولان الصاق شده است. 2. مسئولان این دولت عدهای اشرافی هستند که یا در ویلاها و باغهای خصوصی خود به سر میبرند یا اینکه همه آنها «بیزنسمن»هایی هستند که هیچ توجهی به جامعه ندارند و اساسا هیچ کدامشان مسئولیتپذیر نیستند. 3. اقدامات دولت هیچکدام جنبه کارشناسی ندارد و اساسا عنصر جامعه در آن نادیده گرفته میشود. 4. دولت فاقد توان اجرایی و نظارتی است. 5. دولت توانایی برطرف کردن مشکلات جامعه را ندارد. 6. گرانی و تورم دیگر هیچ چارهای ندارد و دولت هم نمیتواند برای حل آن هیچ اقدامی
داشته باشد.
رقیب مشهدی روحانی نگران شد
تسنیم نوشت: شهردار سابق تهران نسبت به عدم پاسخگویی به مطالبات مردم پس از پایان اغتشاشات ابراز نگرانی کرد. محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران که برای بازدید از اقدامات گروههای جهادی در کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه به روستاهای این استان سفر کرده بود، با اشاره به آشوبهای چند روز اخیر، گفت: انباشت مشکلات اقتصادی، معیشتی و آسیبهای اجتماعی باعث نارضایتی مردم شده است و فسادها و سوءاستفاده، رانتخواری و رفتارهای تبعیضآمیز کسانی که من به آنها میگویم «فرصتطلبان 4 درصدی»، سبب شده که احساس تبعیض، بستری اجتماعی برای سوءاستفاده دشمنان قسمخورده ایران اسلامی ایجاد کند. وی افزود: در اغتشاشات چند روز اخیر، دیدیم که دشمن چگونه اعتراضات بحق مردم را به سمت اغتشاش و ناامنی سوق داد؛ ضدانقلاب نشان داد هرچه تاکنون شعارِ مردم داده است، فریبی بیش نبوده است. کدام مردمدوستی؟ ناامنی ایجاد میکنند، کسب و کار مردم را مختل میکنند، به اموال عمومی آسیب میزنند و پرچم کشور را به آتش میکشند.
عامل اعتراضات مردم
به روایت مجتبی ذوالنوری
رویداد ۲۴ نوشت: مجتبی ذوالنوری، عضو جبهه پایداری با بیان اینکه اعتراضات مردم در چند روز گذشته در خیابانها نشانه دلسردی آنها از اجرای قانون نیست، گفت: این موضوع عوامل متعدد دارد که یک مورد آن ممکن است به دلسردی از عدم اجرای قانون ربط داشته باشد، البته بخشی از اعتراضات مردم به دلیل وضع معیشتی، فساد و شرایط اجتماعی است. نماینده مردم قم در مجلس درباره شیوه قانونی اعتراضات مردمی گفت: قانون اساسی کشور تجمعات اعتراضی را به رسمیت شناخته است. وزارت کشور از ابتدای انقلاب تا به امروز متولی آن محسوب میشود و تکلیف دراینباره روشن است. افرادی که دارای جایگاه حقیقی یا حقوقی هستند باید از این وزارتخانه جهت انجام تجمع سیاسی با مشخص شدن روز و ساعت آن درخواست کتبی کنند و بدون ساختارشکنی اعتراضات خود را بر زبان آورند و پس از آن محل را ترک کنند زیرا عقدهگشایی، آسیبرسانی به اموال عمومی، مزاحمت برای زندگی روزمره مردم و آسیب به منافع ملی هیچ سودی عاید کسی نمیکند.