نیروهای ارتشی تحت فرمان امپراتوری، دو ارتش تشکیل دادند: اولی را فیلد مارشال کنت ویمپفن (Wimpffen) رهبری میکرد. نیروهای تحت کنترل او را سپاههای تحت فرماندهی پرنس ادموند، شاهزاده شوارتزنبرگ (Schwarzenberg) کنت شافگوچه (Schaffgotsche) بارون ویل و همچنین لشکر سواره نظام نیز تحت فرمان کنت زِوتیز (Count Zedtvitz)؛ این جناح چپ ارتش بود که درحوالی ولتا، گیدیزولو، مدولا و کَسل گوفِردو موضع گرفته بود. فرماندهی ارتش دوم برعهده ژنرال کنت اشلیک (Count Schlick) بود و فیلد مارشالها کنت کلامس گالاس (Count Clams-Gallas)، کنت استادیون (Count Stadion)، بارون روبل و ریتر وان بندک (Ritter Von Benedek) به اضافه لشکر سواره نظام کنت مندورف (Count Mendsdorffs) را تحت فرمان خود داشت؛ این جناح راست بود که کاوریانا، سولفرینو، پوزولنگو و سن مارتینو را در درست داشت.
بنابراین صبح روز بیستوچهارم، اتریشیها تمام مواضع بین پوزولنگو، سولفرینو، کاوریانا و گیدیزولو را به تصرف درآورده بودند. آنها ردیف رعبانگیز عرادههای توپ خود را در طول خطی از تپههای کمارتفاع مستقر کرده، یک خط حمله بسیار بزرگ تشکیل داده بودند که در نتیجه جناحهای راست و چپ را قادر میساخت در صورت لزوم تحت پوشش این بلندیهای مستحکم که آنها را تسخیرناپذیر میپنداشتند، عقبنشینی کنند. هرچند دو نیروی متخاصم به محاذات یکدیگر پیش میرفتند، هیچ کدامشان انتظار نداشتند چنان زود با هم مواجه و درگیر جنگ شوند.
اتریشیها امیدوار بودند که تنها قسمتی از ارتش متفقین از شیز عبور کرده باشد. آنها قادر نبودند از نقشه امپراتور ناپلئون آگاه شوند و اطلاعات آنها دقیق نبود. متفقین هم تصور نمیکردند که چنین ناگهانی با ارتش امپراتوری اتریش روبهرو شوند. گشتهای شناساییشان، مشاهداتشان، گزارشهای دیدهبانها و پروازهای بالنی که در روز بیستوسوم انجام شده بود، هیچکدام از تهاجم یا حمله خبر نمیداد. بنابراین هرچند دو طرف پیشبینی میکردند که بهزودی جنگ سختی درخواهد گرفت، رویارویی اتریشیها و فرانکو ساردینیها در روز جمعه بیستوچهارم ژوئن، بسیار غیرمنتظره مینمود، چراکه هر دو حریف در مورد تحرکات یکدیگر در اشتباه بودند.
ادامه دارد...