| پژوهش و نگارش: فاطمه رحمدل |
نوشتن از جاری شدن کلمات در رودخانه زندگی
جریان سیال ذهن شکل خاصی از روایت داستان است که مشخصههای اصلی آن پرشهای زمانی پی در پی، درهم ریختگی دستوری و نشانهگذاری، تبعیت از زمان ذهنی شخصیت داستان و گاه نوعی شعرگونگی در زبان است که به دلیل انعکاس ذهنیات مرحله پیش از گفتار شخصیت رخ میدهد. از نویسندگان برجسته این سبک میتوان جیمز جویس، ویلیام فاکنر و ویرجینیا وولف و در میان نویسندگان خودمان از بهرام صادقی و امین فقیری نام برد.
اثر حاضر کتابی است در زمینه توصیف و تحلیل شیوه جریان سیال ذهن در نویسندگی که هدف اصلی از گردآوری آن نقد و بررسی این شیوه در داستاننویسی ایران بوده است. مهمترین سوالاتی که این نوشتار طی 3 فصل درصدد پاسخگویی به آنهاست، بدین قرارند:
- داستاننویسی جریان سیال ذهن در ایران چگونه و در چه شرایطی پدید آمد؟
- ویژگیها و اصول داستاننویسی به این شیوه در ایران چیست و با ویژگیهای جریان سیال ذهن در غرب چه تفاوتهایی دارد؟
- مخاطب در داستانهای جریان سیال ذهن چه جایگاهی دارد؟ و سوالاتی از این قبیل.
فصل آغازین آن با عنوان «پیدایش داستاننویسی جریان سیال ذهن در غرب»، که حجم زیادی از این کتاب را تشکیل میدهد، به بررسی زمینهها و تاریخچه پیدایش این شیوه در غرب و ویژگیهای آن در آثار نویسندگان غربی میپردازد. نویسندگان جریان سیال ذهن برای انعکاس ذهنیات شخصیتهای داستان، از شیوههای متعدد و متفاوتی استفاده کردهاند که تكگویی درونی مستقیم، تكگویی درونی غیرمستقیم، دیدگاه دانایكل و حدیثنفس ازجمله مهمترین این ویژگیهاست. نویسنده در فصل دوم کتاب ویژگیهای این شیوه داستاننویسی را به
4 بخش با عناوین شیوههای روایت، زبان، زمان و طرح تقسیم کرده و هرکدام را بهطور کامل توضیح داده و تفسیر کرده است.
مولف کتاب پس از ایجاد آشنایی کامل مخاطب با موضوع موردنظر، در فصل سوم با عنوان «شیوه جریان سیال ذهن در ادبیات داستانی ایران»، آثار برجسته نویسندگان ایرانی که به این شیوه نوشته شدهاند را مورد نقد و تحلیل قرار داده و سیر تحول این جریان در ایران، ویژگیهای آن، تفاوتهای آن با جریان سیال ذهن در غرب و ارتباط آن با سبکها و مکتبهای داستاننویسی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. ازجمله این آثار ایرانی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است میتوان به این موارد اشاره کرد:
صادق هدایت: بوفکور، زنده به گور، سه قطره خون، صادق چوبک: سنگصبور، هوشنگ گلشیری: شازده احتجاب و...