وزیر امور خارجه ایران در مقالهای در روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» با اشاره به بحرانهای موجود در منطقه گفت: درحالیکه ایران و شرکایش برای خاموش کردن آتش تلاش میکنند، آتشافروزان در منطقه ما دیوانهتر و وحشیتر میشوند. آنها به ضرورت تعامل فراگیر بیتوجه هستند. با وجود اهمیت بسیار زیاد این موضوع، کشورهای مهم ذینفوذ آمادگی ندارند آتشافروزان را به پاسخگویی وادارند. متن این مقاله که محمدجواد ظریف در صفحه اینستاگرام خود نیز آن را منتشر کرده، به شرح زیر است:
تابستان دوسال قبل، در یک صبح پرکار در وین و چند ساعت قبل از نهایی شدن توافق هستهای با ایالات متحده، اتحادیه اروپا و پنج قدرت جهانی دیگر، به سراغ توییتر رفتم تا بنویسم که این توافق تاریخی «یک سقف نیست، بلکه یک پایه محکم است.»
متأسفانه، طی 11 ماه گذشته، پاسخ حسن نیت ایران با کجخلقی و بدعهدی دولت ترامپ داده شده است. اکنون غیرقابل اعتماد بودن ایالات متحده – از تغییرات آب و هوا تا فلسطین — قابل پیشبینی شده است. توجه اصلی ما درحال حاضر هشدار دادن به کشورهای اروپایی در برابر هرگونه نرمش در مسائلی فراتر از محدوده توافق هستهای است که میتواند آنها را در حماقت دنبالشده توسط کاخ سفید گرفتار کند. درحالیکه توافق هستهای و اوضاع منطقه وارد وضعیتی نامشخص و بهطور بالقوه قابل انفجار شده است، لازم است اروپا برای کمک به عدم تکرار تاریخ تلاش کند.
یک دهه قبل از مذاکراتی که به توافق هستهای منجر شد، ایران مذاکرات مشابهی را با بریتانیا، فرانسه و آلمان انجام داد. دیپلماتهای اروپایی به منظور ترغیب دولت جورج دبلیو بوش برای ایجاد یک فرصت برای دیپلماسی، از ما خواستند که بهطور موقت و داوطلبانه، فعالیتهای مربوط به غنیسازی را بهعنوان یک اقدام اعتمادساز تعلیق کنیم و ما موافقت کردیم.
لکن راضی کردن آمریکاییها دشوار بود، لذا اروپاییها اشتباه دیگری مرتکب شدند. پس از دوسال مذاکره - و تحت فشار آمریکا - انگلیس، فرانسه و آلمان ناگهان خواستار تعطیلی همه فعالیتهای غنیسازی ایران شدند. مذاکرات از هم پاشید و اروپاییها نه توانستند برنامه هستهای ما را متوقف کنند و نه توانستند واشنگتن را راضی کنند.
مذاکرات پراکنده در سالهای بعدی به جایی نرسید و تا سال 2013، زمانی که مجددا به مذاکره نشستیم – اینبار بهطور مستقیم با حضور ایالات متحده - ایران که در سال 2005 کمتر از 200 سانتریفیوژ داشت در این سال به بیش از 20هزار سانتریفیوژ دست یافته بود. در آن زمان دیگر جای هیچ صحبتی برای توقف غنیسازی اورانیوم در خاک ایران وجود نداشت.
توافق هستهای یک نمونه نادر از پیروزی دیپلماسی بر تقابل است. تضعیف این توافق یک اشتباه خواهد بود. اروپا نباید به عزم واشنگتن برای تغییر توجهات به یک بحران غیرضروری دیگر تن دهد، چه برنامه موشکی دفاعی ایران باشد و چه حضور و نفوذ منطقهای ایران. چنین کاری تکرار همان روند پیش از توافق هستهای است.
اجازه دهید تأکید کنم: تواناییهای نظامی ایران مطابق با قوانین بینالمللی و کاملا دفاعی است. آرایش دفاعی و اتکای به خود ناشی از محاسبات ژئواستراتژیک معقول و همچنین اعتقادات اخلاقی و مذهبی ماست. دکترین نظامی ما همچنین مبتنی بر تجربیات تاریخی ماست، بهویژه در جنگ ایران و عراق، زمانی که صدام حسین با موشکهای ساخت شوروی سابق که برخی از آنها حامل مواد شیمیایی تأمین شده توسط غرب بود، شهرهای ما را موشکباران میکرد و جهان نهتنها سکوت کرده بود، بلکه هیچ کشوری هیچ سلاحی به ایران نمیفروخت تا دستکم در برابر متجاوز ایجاد بازدارندگی کند.
ما از این تجربه عبرت گرفتیم. ما موشکها را بهعنوان ابزار موثر بازدارندگی، توسعه و پیشرفت دادیم و تصمیم آگاهانه ما برای تمرکز بیشتر روی دقت نه برد موشکهایمان، به ما قابلیت پاسخ متقابل با موشکهای نقطهزن را داده است. سلاحهای هستهای نیازی به دقت در هدف ندارند؛ درحالیکه کلاهکهای متعارف چنین نیازی را دارند. تعهد ما به دفاع مشروع تنها یک شعار نیست. ما از موشکهای خود صرفا علیه معدودی دشمنان پلید استفاده کردهایم: رژیم صدام حسین و متحدان تروریست آن و داعش و حملات ما در پاسخ به کشتار بیرحمانه مردم ایران توسط آنها بود. هیچ دولتی در ایران، مردم خود را بیدفاع نخواهد گذاشت. جامعه بینالمللی - و بهطور ویژه اروپا - باید این را درک کند و به جای پرداختن به آن، بر تلاشها برای مقابله با تهدیدات واقعی جهان، مانند جنگهایی که خاورمیانه را در برگرفته است، تمرکز کند.
ایران سربلند است که نقش پیشگام برای پایان دادن به خونریزیهای بیش از حد طولانی در سوریه ایفا میکند. در سال 2013، طرحی برای پایان دادن به مناقشه در این کشور از طریق آتشبس، تشکیل دولت وحدت ملی، اصلاح قانون اساسی و انتخابات آزاد و منصفانه ارایه کردم، اما گوش شنوایی یافت نشد. با اینحال، ما به تلاشهایمان ادامه دادیم. در همین ماه گذشته، رئیسجمهوری ما، حسن روحانی، گام مهمی در جهت صلح در اجلاس سران سوچی به همراه همتایان روس و ترک خود برداشت و راه را برای کمک انسانی بیشتر، کاهش تنش و تشکیل کنگره مردم سوریه هموار کرد.
در مورد یمن، تنها دو هفته پس از آنکه عربستانسعودی بمباران وحشیانه خود را در آوریل 2015 آغاز کرد، ایران یک طرح شامل آتشبس فوری، کمکهای اضطراری بشردوستانه و سپس تشکیل گفتوگوهای ملی برای ایجاد یک دولت فراگیر پیشنهاد داد، ولی عاملان بحران انسانی و متحدان غربی آنها هنوز جنگ را به جای این روش انتخاب میکنند.
درحالیکه ایران و شرکایش برای خاموش کردن آتش تلاش میکنند، آتشافروزان در منطقه ما دیوانهتر و وحشیتر میشوند. آنها به ضرورت تعامل فراگیر بیتوجه هستند. با وجود اهمیت بسیار زیاد این موضوع، کشورهای مهم ذینفوذ، آمادگی ندارند آتشافروزان را به پاسخگویی وادارند.
ما از کسانی که احساس مسئولیت میکنند، میخواهیم که نیاز به آیندهنگری را درک کنند، بنابراین بیایید برای حصول به یک چشمانداز مشترک برای آینده صلحآمیزتر امید و شجاعت لازم در انجام اقدامات ملموس برای تحقق آن را داشته باشیم. من در همین صفحات در آوریل 2015 پیشنهاد تشکیل یک مجمع گفتوگوی منطقهای — بهعنوان روشی برای گردهم آوردن ایران و همسایگانش در تلاش مشترک برای صلح – را مطرح کردم. ما امیدواریم که بازیگران مسئول فرامنطقهای تلاش خود را در جهت قانع کردن متحدانشان در منطقه برای جدی گرفتن پیشنهاد ما متمرکز کنند. فکر میکنیم این میتواند یک شروع خوب باشد و ما بار دیگر از همه همسایگانمان برای مشارکت دعوت میکنیم.