| داود نجفی| سر کلاس درس همه در مورد جامجهانی صحبت میکردند. البته صحبت که چه عرض کنم، تیم ملیمان را به سخره گرفته بودند. من برای اینکه دست از این انرژی منفی بردارند، به آنها گفتم: «ببینین عزیزان من، انرژی منفی ندین، اینطوری که شما دارین در مورد باخت تیممون حرف میزنین، مطمئن باشین ما هیچوقت نتیجه نمیگیریم.» یکی از بچهها گفت: «استاد به نظر شما سرعت پراید با ماکسیما برابری میکنه؟ مگه اینکه همه بشینیم دعا کنیم موتور ماکسیما خراب بشه.» برای اینکه حالش را بگیرم، گفتم: «ببینین بچهها یه روز انیشتین توی کلاس خواب بوده و استاد یه مسأله باز طرح میکنه که تا حالا کسی حلش نکرده بوده، حتی به همه هم میگه کسی نمیتونه حلش کنه، بعد انیشتین از خواب بیدار میشه و تمرین رو میبینه و فکر میکنه باید حلش کنه، جالب اینکه حلش میکنه و جلسه بعد استاد رو شگفتزده میکنه» بعد رو کردم به همان دانشجو و گفتم: «چه نتیجهای گرفتی؟» گفت: «نتیجه میگیریم باید توی کلاس خوابید.»