پوران درخشنده کارگردان
همه نیک میدانیم هرکدام از ما در بخشهای مختلف زندگی دچار اشتباهات متعددی میشویم و باز همه میدانیم هیچکس از این قاعده کلی مستثنا نیست. همواره درحال اشتباه کردنیم و دست به کارهایی میزنیم که خود و اطرافیانمان را دچار مشکل میکند. در این بین تفاوتی ندارد چه کاری انجام میدهیم. کارگردان، بازیگر، کارگر، روزنامهنگار، وزیر، کارمند و... از این خطاها، دور نیستند.
حداقل من در زندگی شخصی و در تجربهای که به واسطه سالها زیستن روی زمین به دست آوردهام حتی یکنفر را هم سراغ ندارم که خود را از ابعاد مختلف، فرد مفیدی بداند. اشتباه یک واقعیت است، باید آن را بپذیریم. این درحالی است که خیلی از افراد نه به اشتباهاتشان پی میبرند و در صورت بیان آن اشتباه از سوی فرد دیگر، آن را میپذیرند. وقتی قرار شد از خود انتقاد کنم، این مفهوم در ذهنم جرقه زد که من در زندگیام هیچ اشتباهی مرتکب نشدهام. اما با کمی صبر و تامل به این موضوع اندیشیدم که چه در سالهای گذشته و چه امروز مرتکب اشتباهاتی شدهام که اگر بنا باشد به همه آنها اشاره کنم حجم این صفحه اجازه نخواهد داد.
در بسیاری از موارد زندگی حرفهایام (فیلمسازی) کارهایی انجام دادم که نباید انجام میدادم، فیلمهایی ساختم که نباید میساختم و پرداختی کردم که نباید آنگونه به سرانجام میرسید. شاید اگر امکان بازگشت به گذشته وجود داشت، دست به ساختن آن فیلمها نمیزدم. درمورد برخی از فیلمهایم نیز پس از پایان کار متوجه شدم با اعمال برخی تغییرات کار خیلی بهتر از آب درمیآمد. به نظر من، بروز برخی اتفاقات تلخ و ارتکاب به پارهای از اشتباهات در ادامه، مسیر رشد آدمیان را فراهم میکند. هنوز هم که هنوز است برای ساخت فیلمی خاص موضوعات مختلفی را در نظر میگیرم و برخی از آنها را پردازش میکنم تا رویشان کار بیشتری انجام بگیرد اما کافی است کار به پایان برسد. تازه آن موقع است که به خودم میگویم اگر فلان موضوع را بیشتر موردتوجه قرار داده بودم، کار به نحو بهتری به اتمام میرسید. اگر بنا باشد سخن خود را به سمت بزرگترین نقطهضعف خود ببرم، از دلسوزی حرف میزنم. چنین مشکلی در بیشتر بخشهای جامعه ما وجود دارد.
من و ما نتوانستهایم کار حرفهای را از مهر و عطوفت تفکیک کنیم. باید بدانیم کار حرفهای، کار حرفهای است و مهر و عطوفت، مهر و عطوفت است.
زمانی که وارد حوزه کار حرفهای میشویم، تنها باید به کار فکر کنیم و افراد حرفهای را برای پیشبرد آن کار و فعالیت انتخاب کنیم. با این وجود هرکدام از افراد در هر حوزه و حرفهای که هستند سعی میکنند بهترین کار ممکن را ارایه دهند اما باور غالب در ذهن ما مردم ایران آن است که نهگفتن به دیگران فینفسه کار بدی است و به اصطلاح خودمانی گناه دارد. من بهعنوان یک فرد از افراد جامعه ایران، این اشتباه را مرتکب میشوم و باید بگویم تا امروز آنگونه که بایسته است، نتوانستهام روابط کاری و عاطفی زندگی را از هم تفکیک کنم. خیلی از افراد در طول سالهای فیلمسازیام نزد من آمدند و از من خواهش کردند برایشان نقشی دستوپا کنم اما پس از گذشت مدت اندکی همان افراد بهنوعی، به معضل کار تبدیل شدند و در مسیر ارایه یک کار حرفهای، کارشکنی کردند.
فقدان توانایی برای نهگفتن برای شخص من مشکلات فراوانی در زمینه کاری و شخصی به وجود آورده است، بهطوری که هماکنون بارها با خودم نهگفتن را تکرار میکنم تا بتوانم این اشکال بزرگ را در پوران درخشنده حلوفصل کنم. احتمالا ناتوانی در نهگفتن برای شمایی که خواننده این ستون هستید هم مشکلاتی را به وجود آورده است. فهم این موضوع و تمرین برای نهگفتن در موارد لزوم به ما میآموزد که کارمان اهمیت فراوانی دارد و نباید مو رد تهدید قرار بگیرد. «نه» را بهموقع بگویید تا از بروز اتفاقات بد جلوگیری کنید. من هم این کار را انجام خواهم داد.