پیروزی خونین در مگنتا «Magenta» دروازههای شهر میلان را به روی ارتش فرانسه گشوده و جوشوخروش و هیجان ایتالیاییها را به اوج رسانده بود.
شهرهای پاویا (Pavia)، لودی (Kidt)،کرمونا (kreniba) متوجه نزدیک شدن منجیان خود شده بودند و با شور و شعف از آنها استقبال میکردند. اتریشیها از خطوط خود در آدا (Adda)، اوگلیو (Igkio) و شیز (Cguese) عقبنشینی کرده بودند و برای گرفتن انتقامی سخت از شکستهای پیشین عزم خود را جزم کرده، در کنارههای مینیسیو(Minicio) قوای زیادی به رهبری قاطعانه امپراتور جوان و شجاع اتریش جمع کرده بودند.
در هفدهم ژوئن پادشاه ویکتور امانویل
(Victotr-Emmanuel)واردبرسیا
(Breccias) شد و مورد استقبال گرم مردمی قرار گرفت که 10سال ستم کشیده بودند و پسر چارلز آلبرت را قهرمان و ناجی خود میدانستند. فردای آن روز ناپلئون فاتحانه و در میان شور و شعف مردم به همان شهر وارد شد. همگان در فرصت بهدست آمده برای قدردانی از فرمانروایی که آمده بود تا به آنها کمک کند آزادی و استقلال خود را بازپس بگیرند، شادی میکردند.
در بیستویکم ژوئن امپراتور فرانسه و پادشاه ساردینیا (Sardinia) یک روز پس از ارتشهایشان برسیا را ترک کردند. در روز بیستودوم، لوناتو(Lonato)، کاستنهدولو (Castenedolo) و مونتهچیارو (Montechiaro) اشغال شدند و در بعدازظهر بیستوسوم، امپراتور در مقام فرمانده کل قوا دستور صریح حمله به پوزولنگو (pozzolengo) را برای صبح روز بیستوچهارم صادر کرد.
ادامه دارد
*کتاب «خاطرات سولفرینو» نوشته هانری دونان است که به زبانهای گوناگون ترجمه و تجدید چاپ شده است. کتابی که از سال 1862میلادی اسباب برپایی نهضتی جهانی را فراهم آورد، 189جمعیت ملی صلیبسرخ و هلالاحمر در سراسر جهان با میلیونها عضو بر مبنای اصول بشردوستانه آن بهوجود آمده است. در ایران، محمدابراهیم توکلی کارشک
این کتاب را ترجمه کرد و از سوی نشر آژند در سبزوار منتشر شد.