سوشیانس شجاعیفرد طنزنویس [email protected]
در تحریریه شهرونگ نشسته بودیم و داشتیم درباره تیتر صحبت میکردیم که حرفمان رسید به این بدل لئو مسی، جناب رضا پرستش و واکنش مسی به او که تقریبا شبیه تخم بادمجان بود و گرم صحبت بودیم که نازنین جمشیدی گفت: «خوبش شد! بدل مسخره! این چه کاریه که کرد آخه!» من که تا حالا ندیده بودم نازنین با کسی غیر از قالیباف مخالفت کند، جواب دادم: «ای آقا! یکجوری میگی که انگار بار اولمونه!» نازنین گفت: «اوا شما بار اولتون نیست؟!» هادی حیدری از آن گوشه زد زیر خنده! گفتم «نه خواهر من! این قبیله سالهاست که با گرگ و بدل گرگ آشناست!» مونا زارع که در سکوت داشت نقاشی شوهر آیندهاش را میکشید، همینطور که چشم روی نقاشی داشت، گفت: «آقا سیاسیاش نکنید! پسره از قابلیتش استفاده کرده، اونقدر که پاش به بارسلون باز شده، شما پات به بارسلون باز شده؟! آها شما که باز شده، ولی کلا میگم! هر کی یه راهی برای پیشرفت داره، خدا رو چه دیدی، شاید به زودی بدل رضا پرستش هم رونمایی بشه! اونوقت بدلِ بدلِ تو، میشه اصل!»
گفتم: «آره! مثلا همین مهناز افشار! موقعی که اومد توی سینما، بهعنوان بدل اومد! بعد کمکم خودش رو از آب و گل کشید بیرون! الان شده سفیر صلح یا سفیر کودکان یا همچین چیزی!» محسن پوررمضانی گفت: «اصلا اونموقع که مهناز افشار شد گوگوش بدلی، دوره رونق بدلیجات بود! خشایار اعتمادی مگه بدل نبود؟ مگه بدل آقامون ابی رو بهش مجوز ندادند؟! مگه...» مهدی حسنی از سرویس عکس روزنامه گوشهایش تیز شد و پرسید: «محسن تو واقعا خشایار اعتمادی و داریوش گوش میدی؟! محسن گفت، نه بابا! این دیالوگها رو گذاشتند واسه من! خودمم نمیشناسم اینارو!» سریع آمدم وسط و بحث را جمع کردم و گفتم: «چون نیک بنگری، همه بدل میکنند! شما صنعت ما رو ببین! کلش بدلیه! مثلا داریم ادای بنز رو درمیاریم! ادعا و برو و بیا و خرج و مخارج بنز رو داریم، ولی پژو405 با موتور پیکان میدیم بیرون! حتی سازمان استانداردمون هم بدلیه! شما فکر کن بنز و بیامدبلیو و تویوتا میخواد وارد بشه، باید از سازمان استانداردی مجوز و تاییدیه بگیره که پراید و وانت پیکان و نیسان آبی داره اون استانداردها رو پاس میکنه!» نازنین جمشیدی که انگار بعد از قالیباف، دوباره چیزی نظرشو جلب کرده، ادامه حرف من را گرفت و گفت: «اصلا شما چرا دموکراسی بدلی ما رو نمیگی؟! حالا نمیخوام در ایام نمایشگاه مطبوعات که بدل جشن آزادی و بدل دموکراسی حقیقی است، یک حرفی بزنم که اوقات کسی تلخ بشه! ولی شما ببین آخه!» گفتم: «حالا وسط این همه بدلیها، من نمیدونم چرا مسی و رونالدو؟! چرا مثلا بدل مونیکا بلوچی نداریم؟! چرا بدل شکیرا و کیم کارداشیان و امبر هیرد نداریم! چرا یکی بدل جنیفر لوپز نمیشه؟!» مونا زارع یک نگاه عاقل اندر هوسران به من کرد و گفت: «اصلا چرا نمیگید بدلِ دولتآبادی؟ بدلِ شاملو، بدلِ مارکز، بدلِ انیشتین، بدلِ هر چیزی که زحمت و سواد بخواد!
گفتم: آفرین، خوشا به حال همسر آیندهات! حالا بده ببینیم کیو کشیدی؟!... مونا؟! ممد گلزار آخه؟!