شماره ۴۱۸ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۱ آبان
صفحه را ببند
انتقاد ایران از سیاست یک بام و دو هوای عربستان در روابط دو جانبه
معاون وزیر خارجه : عربستان باید تصمیم بگیرد که به مسیر مذاکره پایبند است یا به اظهارات غیرسازنده رسانه ای

|آرمین منتظری| روز گذشته معاون عربی‌آفریقایی وزیر امور خارجه کشورمان از رفتار متناقض عربستان در روند مذاکره با جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد. حسین امیرعبداللهیان در انتقاد به سخنان اخیر وزیر خارجه عربستان گفت: «در مذاکرات وزرای خارجه دو کشور در نیویورک و در سفر بنده به جده گفت‌وگوهای سازنده‌ای داشتیم و حرف‌های خوبی از وزیر خارجه عربستان شنیدیم اما متاسفانه آقای سعود الفیصل چند روز پس از هر مرحله از مذاکرات با اظهارات منفی و غیرسازنده رسانه‌ای که با فضای گفت‌وگوهای دیپلماتیک و مسیر طراحی شده روابط و مذاکرات دو طرف در تعارض است، رفتار کرد. معاون وزیر امور خارجه تأکید کرد: در موضوع تداوم مذاکرات دیپلماتیک اکنون این عربستان است که باید تصمیم بگیرد به مسیر مذاکره پایبند است یا به اظهارات غیرسازنده رسانه‌ای.
اواسط اردیبهشت‌ماه ‌سال‌جاری بود که عربستان‌سعودی اعلام کرد آمادگی دارد تا مذاکرات رسمی با ایران را آغاز کند. مقامات طرفین نیز چندین‌بار ملاقات‌هایی علنی داشتند. البته در اکثر این ملاقات‌ها از طرف ایران حسین امیرعبداللهیان معاون وزیر امورخارجه و از طرف سعودی‌ها، سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان حضور داشت که آخرین دیدار نیز مربوط به سفر غیرمنتظره امیر عبداللهیان به عربستان در مردادماه‌ سال جاری بود. اخیرا اما وزیر خارجه عربستان با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد دیدار و گفت‌وگو کرد.
در آن زمان اینگونه احساس می‌شد که تهدیدی مشترک به نام داعش موجب شده است تا طرفین به دنبال زمینه‌های مشترکی برای همکاری درخصوص امنیت منطقه باشند. اما ظاهرا این برداشت بیش از آن‌که واقع‌بینانه باشد، خوشبینانه بود. چراکه ماه گذشته، وزیر خارجه عربستان در سخنانی غیرمنتظره انتقادات بسیار تندی علیه ایران مطرح کرد. فیصل، ایران را متهم کرد که سوریه، عراق و یمن را اشغال کرده است. او حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی شد ایران ریشه اصلی مناقشات منطقه است و اگر تهران می‌خواهد بخشی از راه‌حل بحران سوریه باشد ابتدا باید نیروهایش را از سوریه و دیگر مناطق خارج کند.
طبیعتا واکنش ایران به این سخنان، واکنشی همراه با تعجب بود. امیر عبداللهیان در پاسخ به سخنان فیصل گفت: «اگر آقای فیصل این سخنان را بر زبان آورده باشد، می‌توان گفت که عربستان خلاف فضای موجود عمل می‌کند و ما به عربستان پیشنهاد می‌کنیم که مراقب توطئه‌های دشمنان باشد و فرصت‌ها را برای برعهده گرفتن نقش مثبت در منطقه از دست ندهد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی و برخی دیگر از چهره‌های سیاسی و روحانی نیز در سخنانی، ادعاهای فیصل را محکوم کردند. در همین حین، دادگاه عربستان‌سعودی «شیخ نمر النمر»، رهبران شیعیان معترض عربستان را به اعدام محکوم کرد. صدور این حکم اعدام تنش میان تهران و ریاض را دوچندان کرد چراکه مقامات کشورمان به‌شدت به این حکم اعتراض کردند.
اما چرا عربستان به ناگاه سیاست‌هایش را در قبال ایران در کمتر از دو ماه تغییر داد؟ به این منظور باید تحولات منطقه را از دریچه نگاه سعودی‌ها ببینیم. واقعیت این است که عربستانی‌ها در هر صورت نگاهی دوستانه به ایران ندارند. آنها معتقدند که اگر هم قرار باشد مذاکراتی با ایران صورت بگیرد این مذاکرات باید از موضع قدرت رخ دهد و توافقاتی نیز که در این مذاکرات حاصل می‌شود، نمی‌توانند دایمی باشند.
عربستان البته با مشکلی اساسی مواجه است. نخست این‌که این کشور نمی‌تواند از موضع قدرت با ایران وارد مذاکره شود. چراکه درحال حاضر عربستان دست برتر را در منطقه ندارد. درحال حاضر ایران در عرصه بین‌المللی عامل برقراری ثبات سیاسی و امنیتی در عراق شناخته می‌شود. علاوه بر این، ایران و غرب مذاکرات هسته‌ای را تا بدانجا پیش‌ برده‌اند که برای توافق نهایی تنها به یک تصمیم نیاز دارند. در مسیر این مذاکرات نیز ایران توانسته است پوسته انزوا را شکسته و روابط خود را با جامعه بین‌المللی احیا کند. سعودی‌ها اما امروز بیش از هر زمان دیگری زیر تیغ انتقادات جهانی هستند. جهان، عربستان و ایدئولوژی سعودی را عامل اصلی به وجود آمدن گروه‌های تروریستی نظیر القاعده و داعش می‌داند.
از سوی دیگر مشکل دیگری که عربستان با ایران دارد، مدل حکومتی است که ایران پس از انقلاب اسلامی
 ‌سال 57 در منطقه عرضه کرد. بزرگترین بیم و ترس اعراب منطقه، پس از انقلاب ‌سال 57، مدل حکومتی دین‌سالار- دموکراتی بود که ایران عرضه کرده بود و آنها تمام تلاش خود را برای ممانعت از صدور این مدل حکومتی از سوی ایران به دیگر کشورهای منطقه به کار گرفتند. اما ناآرامی‌ها و خیزش‌های عربی که از‌سال 2011 در کشورهای عربی آغاز شد اتوکراسی اعراب را رفته‌رفته در خود ذوب کرد. البته خیزش‌های عربی هنوز نظام‌های پادشاهی کشورهای عربی را سرنگون نکرده است اما نمی‌توان منکر این مسأله شد که پس از بهار عربی، پادشاهی‌های عربی فشار فزاینده‌ای را برای اجرای برخی اصلاحات تحمل می‌کنند و عربستان‌سعودی نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی برخی از فشارهایی که خاندان سعودی برای اصلاحات متحمل می‌شود از جانب برخی چهره‌های خاندان است.  برای مثال یکی از تاثیرات بهار عربی بر عربستان‌سعودی و دیگر کشورهای عربی این بود که فضای مناسب‌تری برای نقش‌آفرینی ایران در منطقه ایجاد کرد. سعودی‌ها امیدوار بودند که جنگ داخلی در سوریه ضربه‌ای سخت به ایران و نفوذش در منطقه وارد خواهد آورد. اما در عوض، نوک پیکان بحران سوریه به سمت عربستان تغییر جهت داد. سعودی‌ها همچنین امیدوار بودند که ظهور پدیده‌ شومی به نام داعش، نفوذ ایران در عراق و سوریه را محدود کند اما در عوض داعش به تهدیدی برای خود عربستان تبدیل شد. دیگر ضربه‌ای که عربستان متحمل شد از سوی آمریکا بود. آمریکا صراحتا به خاندان سعودی نشان داد که علاقه‌ای به حمایت از خواسته‌های عربستان برای تغییر رژیم در سوریه ندارد.
درحالی‌که عربستان تمام تمرکز و توجه و توان خود را برای محدود کردن حوزه نفوذ ایران به کار برده بود، در یمن که درست در جنوب عربستان واقع شده است، تحولات مهمی رخ داد و شیعیان حوثی یمن که ایران صراحتا حمایت خود را از آنها اعلام کرده است از فاز یک گروه شورشی خارج شده و به یک بازیگر سیاسی در تحولات یمن تبدیل شد. این گروه توانست با موفقیت در اواسط شهریورماه صنعا را به تصرف خود درآورد و خواسته‌های خود را به دولت وقت یمن دیکته کند و امروز هم در یمن از قدرت کافی برخوردار است.  تمامی آنچه که ذکر شد می‌تواند دلایلی باشد مبنی بر این‌که عربستان به ناگاه در طول دو ماه گذشته سیاستش را در قبال ایران تغییر داده است. عربستان بر این عقیده است که از طریق دیپلماسی نمی‌تواند ایران را محدود کند. البته عربستان از طریق اقدامات سخت نیز نتوانست ایران را محدود کند چه این‌که
هر چه کرد به نفع ایران تمام شد و در مقابل این ایران بود که توانست موضعش در عراق و سوریه را تثبیت کند. احتمالا خاندان سعودی به این نتیجه رسیده است که تهران به تمایل ریاض برای مذاکره به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف می‌نگرد. از این جهت ریاض ترجیح می‌دهد قبل از این‌که با ایران بر سر میز مذاکره بنشیند، ابتدا موقعیت استراتژیک خود را بهبود ببخشد .  واقعیت این است که سعودی‌ها درخصوص ایران مرتکب اشتباه محاسباتی شده‌اند. خیلی از مسائل طی چند ماه گذشته تغییر کرده است. شکافی که میان ایران و آمریکا در مذاکرات هسته‌ای در تیرماه وجود داشت امروز وجود ندارد و طرفین در هفته‌های گذشته پیشرفت‌های خوبی در مذاکرات داشته‌اند. علاوه بر این، تحرکات داعش، آنچنان که برخی تصور می‌کردند، نتوانسته است ایران و عراق را تضعیف کند.
از این جهت ممکن است عربستان برای بهبود موقعیت خود دست به کارهای خطرناکی بزند. این امکان وجود دارد که عربستان در یمن وارد درگیری با حوثی‌ها شود و حمایت خود را از گروه‌های مسلح مخالف اسد در سوریه دوچندان کند. اما در این رویکرد عربستانی‌ها بر سر یک دوراهی قرار دارند. چراکه عربستان هنوز نتوانسته است به راه‌حلی برای مقابله با ایران برسد که این راه‌حل به تقویت گروه‌های تندرو مسلح نظیر القاعده و داعش منجر نشود. درواقع هر زمان و هر کجا که عربستان علیه ایران دست به اقدام عملی زد، نتیجه‌اش ظهور گروه‌های تندرو مسلح بود که درنهایت به تهدیدی برای امنیت ملی عربستان تبدیل شدند.  کوتاه سخن این‌که تا اطلاع ثانوی نباید انتظار مذاکرات میان ایران و عربستان را داشت. تنها در دو صورت امکان آغاز مذاکرات وجود دارد. نخست این‌که عربستان احساس کند در موضعی آن‌قدر قدرتمند قرار دارد که وقتش باشد با ایران بر سر میز مذاکره بنشیند و دوم این‌که ریاض آن‌قدر احساس درماندگی و ضعف کند که چاره‌ای جز مذاکره با ایران نداشته باشد.


تعداد بازدید :  187