لیلا مهداد- شهروند| دوباره بوی پاییز شهر را پر کرده؛ فصلی که برای همه آدمها شاعرانه نیست، چون سالهاست شهرها به فضایی بدل شدهاند برای تردد خودروها و آدمهایی که باشتاب رفتوآمد میکنند و دیگر قدمزدن در شهر به خاطرهای دور برای شهروندانش بدل شده است؛ شهروندانی که بخشی از آنها به مرور زمان از شهرها حذف شدهاند، چون دیگر توان همراهی با سرعت بالای شهرها را ندارند. بخشی از جامعه که پاییز چندسالی میشود برایش تداعیگر روزهایی است که رسانه ملی رفتوآمد را برای حفظ سلامتش محدود میکند. «به دلیل آلودگی هوا از تردد در سطح شهر خودداری کنید» خبری است که سالمندان را مخاطب قرار میدهد؛ جوانانی که دیروز به کشور خدمت کرده و مالیات و عوارض و ... خود را پرداختهاند اما با رسیدن به دوران سالمندی در بیشتر موارد نادیده گرفته شدهاند و محرومیت از خدمات شهری عایدشان شده؛ محرومیتی که برای آنان خانهنشینی و انزوا را در پی داشته است.
تجربهای ناگزیر
سالمندی؛ دورانی ناگزیر است که سرنوشت محتوم تمام شهروندان بوده و بیشک آن را تجربه خواهند کرد. دورانی که به فراخور شرایط حاکم بر آن مسائلی را در خود دارد. قشری از جامعه که با پشتسر گذاشتن جوانی از نظر جسمی مشکلات و ناتوانیهایی را دارد و حالا در ترددهای شهریاش بیشتر نیازمند سرویسهای بهداشتی است و دیگر تاب کلافگیهای حاکم بر شهر را ندارد. درصدی از جامعه که دیگر نمیتواند پابهپای جوانترها در هجوم واگنهای مترو سوار و پیاده شود، اگرچه بیآرتیها نیز شرایط بهتری برای آنها ندارد و این درحالی است که پیادهروها و ساختمانهای عمومی بیآسانسور با پلههای طولانی نیز بخشی از دردسرهای آنان است. البته ترافیک نیز در مشکلات این قشر دست دارد؛ ترافیکی که فارغ از آلودگیهای صوتی و هوا که خود به تنهایی معضل بزرگی است، موجبات این را فراهم آورده تا برخی گذرگاههای شهر به تناسب حجم ترافیک چراغسبزهای خود را تنظیم کند؛ چراغهایی که در برنامهریزیهای خود گامهای سالمندان را نادیده گرفته؛ گامهایی که گاه آهستهتر عرض تقاطع را طی میکنند. واقعیت شهر این است که سالمندانش نمیتوانند به راحتی وارد اجتماع شوند و از اماکن فرهنگی و هنری، بانکها و... استفاده کنند؛ اماکنی که تنها با بکارگیری یک سیستم نوبتدهی جداگانه میتواند به برطرفکردن دغدغه سالمندان کمک کند، اگرچه پارکها و معابر و خیابانها نیز برای آنان مناسب نیست و در مورد مکانهای تفریحی باید تنها سکوتی معنادار کرد. مشکلاتی که میتوانند با یک اطلاعرسانی آسان یا بلیتهای نیمبها برطرف شوند.
بایدهای محتوم
بالاوپایینکردن آمارها از پیشبینیهایی میگوید که خبر از افزایش سالمندان دارد؛ خبری که میطلبد بازنگری بر کوتاهیهای دیروز و بایدهای فردا داشته باشیم؛ بازنگری در ساختار نظام جامع رفاه و تامیناجتماعی با هدف تضمین امنیت همهجانبه سالمندان. اگرچه بایدها نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارند و روایتگر این مهم هستند که راهی طولانی در پیش داریم؛ راهی که شاید با درنظر گرفتن سالمندان در سیاستگذاریهای کلان کشور و سیاستهای اجتماعی نخستین گامش را باید در مناسبسازی محیط برای سالمندان شروع کند و از نظر دور نداشته باشد که برای اوقات فراغت سالمندان برنامهریزی داشته باشد و در کنار آن از تغذیه این قشر برای بیماریهای احتمالی آینده جلوگیری کند، اگرچه در این راستا سلامت جسمی، روانی و اجتماعی باید موردتوجه قرار بگیرد و شاخصهای آن جابهجایی مثبتی به خود ببیند؛ شاخصهایی که درنهایت بالا رفتن کیفیت زندگی این قشر را دربرداشته باشد؛ کیفیتی که خدمات شهری موردنیاز را به خود ببیند. این مهم تا جایی است که محمدعلی نجفی، شهردار پایتخت نیز به آن ورود کرده و نقش سازمانها و نهادهای مختلف برای فراهمآوردن آسایش و آرامش برای سالمندان را گوشزده کرده است و از آینده گفته است: «سالمندان بهعنوان گنجینهای از تجربه حضور دارند و ما بر این باوریم که تهران باید شهری برای زندگی همه اقشار جامعه باشد و قطعا سالمندان سهم بسزایی دارند و به همینمنظور در آینده شهروندان سالمند از تعداد گستردهتری از مراکز تفریحی، فرهنگی و خدماتی بهرهمند میشوند و همچنین ناوگان حملونقل عمومی به واسطه کارت منزلت خدماتدهی مطلوبی خواهد داشت.»
پیشینه
کارتهای ویژه
در برههای، خبری مبنی بر کارت منزلت در رسانهها منتشر شد؛ خبری که از ارایه خدماتی جدید به قشری از سالمندان حکایت داشت؛ طرح کارت منزلت ویژه شهروندان برای ارایه تخفیف 90درصدی کارتهای الکترونیک مدتدار مترو و اتوبوس تنها به کسانی تعلق میگیرد که دارای 65سال یا بیشتر هستند. اگرچه شرط سنی برای بازنشستگان برداشته شد. کارتی که برای بازنشستگان این امکان را فراهم میآورد تا به صورت رایگان در کتابخانههای دولتی و وابسته به دستگاههای دولتی عضو شوند، البته بنابر این بود که این قشر از جامعه بتوانند به واسطه همراه داشتن این کارت بتوانند از امکانات ورزشی در اختیار وزارت ورزش و جوانان و دستگاههای اجرایی وابسته به دولت بهصورت نیمبها استفاده کنند، البته دیدار از مسابقات ورزشی در داخل کشور نیز به صورت نیمبها برای این گروه سنی مهیا شد. یکی دیگر از پیشبینیهایی که در نظر گرفته شد این بود که سالمندان بتوانند با همراه داشتن این کارت از آثار باستانی و کاخموزهها به صورت رایگان یا بهره بردن از تخفیفهای ویژه بهره ببرند. کارتی که گویی به مرور زمان کارایی خود را از دست داده و به همان حملونقل محدود شده است. البته کارت دیگری نیز صادر شد تا خدماتی به سالمندان ارایه بدهد آن هم در حوزه سلامت و بر همین اساس کارت سلامت نامیده شد؛ کارتی که بازنشستگان بتوانند با در اختیار داشتن آن به 550بیمارستان دولتی و غیردولتی طرف قرارداد سازمان بیمهگر و 1550مرکز غیربیمارستانی برای دریافت خدمات سرپایی مراجعه کنند؛ انواع اعمال جراحی تخصصی و فوقتخصصی بدون سقف و بدون محدودیت در پرداخت، البته خدمات این کارت برای سالمندان به اینجا ختم نمیشد، چون این قشر میتوانستند با داشتن کارت سلامت از داروهای تخصصی، انواع آزمایش و سایر خدمات سرپایی مرتبط با بیماریهای خاص و انواع بیماران سرطانی رایگان و بدون محدودیت در پرداخت بهره ببرند.
نگاه موافق
اتفاقات خوبی افتاده
محسن پیرهادی- عضو شورای شهر چهارم| امن یا ناامن بودن شهر برای سالمندان از آن دست مسائلی است که نمیتوان بهطور قطع به آن جواب داد و شاید بهتر باشد برای پاسخ دادن به آن کارهای انجام شده و نشده را در کنار هم دید. محسن پیرهادی، عضو شورای شهر چهارم در ادامه صحبتهایش میافزاید: در دهههای گذشته بهخصوص دهه اخیر اتفاقات خوبی را در حوزه سالمندان و کودکان شاهدیم. درواقع وضعیتمان به تناسب گذشته خیلی بهتر است. بهعنوان شهری که در خدمت کودکان و سالمندان باشد. به اعتقاد من مسائل مربوط به این دو قشر را هم میتوان به شکل جداگانه و همچنین در کنار هم دید و شهرداری میتواند در قبال آن یک رویکرد داشته باشد؛ مناسبسازی برای سنین مختلف. پیرهادی بر این باور است که بیشک کارهایی در این عرصه صورت گرفته که برای دنیای امروز ناکافی است و نیازمند کار بیشتری است؛ کارهایی که حملونقل عمومی، مناسبسازی در استفاده از فضای مبلمان شهری و... را شامل میشود. در حقیقت ما کارهای زیادی انجام دادهایم ناکافی نیست. این عضو شورای شهر چهارم معتقد است در عرصههای مختلف مربوط به مسائل شهری کارهای زیادی انجام شده است و میگوید: در مقوله مناسبسازی در معابر عمومی کارهایی صورت گرفته است، چون تاریخ این شهر نشان میدهد که در 10سال گذشته حریم پیادهراه و موتورسوار از هم تفکیک نشده بود، مسألهای که این روزها مرتفع شده و پیادهراه روشندلان، معلولان و عابران کاملا مشخص است و به واسطه مناسبسازی که صورت گرفته موتورسواران در پیادهراهها دیده نمیشوند و این مسأله درحال نزدیک شدن به نقطه صفر است. در مورد فضای سبز نیز ما بهبود شرایط را داریم، چون امروز طراحان فضای سبز صندلیها و نشیمنگاهها را در طراحی اولیه در نظر دارند اما هنوز تا شرایط ایدهآل فاصله دارد. در حملونقل عمومی ما جایگاه سالمندان را تعریف کردهایم، اگرچه کوتاهی نیز از سوی عامه مردم میبینیم. پیرهادی اذغان میکند: اتفاقات مثبت زیادی در شهر افتاده و شهر در این فضا آماده است. یکی از فاکتورهایی که نشان از شهر سالمنددوست دارد، وجود فضای سبز مناسب و تفرجگاههاست که در این مورد نیز باید گفت یکوهفتدهم به نسبت گذشته رشد را به خود دیده است، درواقع رشدی نزدیک به دو برابر. فضاهایی که اگرچه برای عموم مردم است اما سالمندان به دلیل فراغت بیشتر به تناسب اقشار دیگر بهره بیشتری میبرند. در حملونقل عمومی نیز با درنظر گرفتن مزایایی به مدیریت هزینه سالمندان کمک میکند. در حوزه تفریح نیز کارهایی صورت گرفته که نباید از آنها چشمپوشی کرد، بهعنوان مثال کارتهای منزلت یکی از این موارد است. البته تمام این موارد نشان از کافیبودن نیست و این حوزه به فعالیت بیشتری نیاز دارد، چون درحالحاضر سالمندان مطالبات و دغدغههای بیشتری دارند. این عضو شورای شهر چهارم تکتک این مسائل را در سختافزار دستهبندی کرده و بر این باور است که بخش نرمافزاری نیز طالب کارهایی است که مدیریت شهری جدید باید آن را در برنامههای خود بگنجاند و دراینباره میگوید: ما چقدر توانستهایم از تجربه سالمندان در حوزههای مرتبط با حوزه مدیریت شهری بهره ببریم. این از مواردی است که میتوان گفت تقریبا کاری انجام نشده است. ما نیازمند تکمیل بخش سختافزاری هستیم، بخشی که درصد قابلتوجهی از آن انجام شده است اما کافی نیست. در بعد نرمافزاری نیز باید گامهایی برداریم، چون مسأله هویتی است و هویت مجربی و کارآمدی باید در سطحی جدید بروز کند؛ بروز کارآمدی زمانی است که ما فرآیندی را در نظر بگیریم که نسل جدید بتواند از تجربیات بهره ببرد. ما اصطلاحا میگوییم تجربه پدر علم است. مسألهای که در ارتباط با انتقال تجربه سالمندان میتواند تحقق بیابد. در این مسیر میتوان از ظرفیت سازمانها، انجیاوها، مساجد و پایگاههای بسیج بهره برد. همچنین میتوانیم برخی فعالیتها را در عرصه محلی که میتواند بحث نظارتی دارند، به سالمندان بسپاریم؛ رویهای که در کنار مزایای مختلف خود در کاهش هزینههای اداره شهر نیز تاثیرگذار باشد، اگرچه در این حالت جامعه نیز به سالمند بیتفاوت نخواهد بود.
نگاه مخالف
شهر ماشینوند
نیره توکلی- جامعهشناس| شهر تهران از گذشته خود فاصله زیادی گرفته، چون سالهای طولانی است که از شکل و شمایل سنتی خود فاصله گرفته و بیشتر به شهر خودروها بدل شده است تا شهروندان. نیره توکلی، جامعهشناس در ادامه صحبتهایش میافزاید: این شهر حالا شهری ناامن برای سالمندان، معلولان و افراد کمتوان به حساب میآید. افرادی که متاسفانه و در کمال تعجب در برنامهریزیها دیده نشدهاند. واقعیت این شهر این است که شهر موجود، شهر خودروهاست و شهروندان بهخصوص سالمندان آن به حاشیه رانده شدهاند، چون نگاهی گذرا به شهر نیز خبر از این دارد که دیگر کودکان و سالمندان را در کوچه و خیابانها نمیبینیم؛ دیدهنشدنی که به معنی نبود این اقشار نیست، بلکه نشان از محدودیتهای موجود برای آنها دارد، چون تردد در سطح شهر برای آنها مشکلات عدیدهای دارد. توکلی اشارهای به پیادهراهها میکند و میگوید: پیادهراهها نخستین حقوق شهروندان است که بتوانند با خیالی آسوده در آن تردد کنند؛ پیادهراههایی که مسطحبودن آنها نخستین شرطی است که در تهران نادیده گرفته شده است. بهعنوان نمونه پیادهراه سعدآباد که روزگاری مسطح بود با عملیاتیشدن ارگ تجاری ویژگی خود را از دست داد، چون تبدیل شده به ملک ارگ، زیرا موانعی برای ممانعت از تردد به چشم میخورد. این جامعهشناس بر این باور است که حملونقل ریلی نیز برای این قشر از جامعه مساعد نیست. یکی از ویژگیهای این نوع از حملونقل گستردگی در سطح شهر است تا دسترسی را تسهیل کند، اگرچه در کنار این ویژگی باید داشتن پلههای برقی و آسانسور و مسطحبودن سطوح را نیز به خود ببینند تا سالمندان و افراد کمتوان بهراحتی بتوانند از این خدمت بهره ببرند. درواقع باید درخصوص این خدمت شهری پرسید که آیا مترویی را سراغ دارید که سالمندان بتوانند بدون عبور از پلههای متعدد در آن تردد کنند، چون حتی با وجود پلهبرقی و آسانسور در ورودی و خروجی آنها تعدادی پله وجود دارد که تنها افراد سالم میتوانند از آنها استفاده کنند. توکلی شرایط آبوهوایی را نیز یکی دیگر از مشکلات این قشر از جامعه میداند و ادامه میدهد: آلودگیهای صوتی و هوا یکی از بخشهای لاینفک این شهر شده است؛ بخشی که با گذر زمان به شدت آن افزوده شده و این درحالی است که لزوم هوای پاک در شهرها وجود دارد بهخصوص برای قشر سالمند. این جامعهشناس بر این باور است که با رویهای که این شهر در پیش گرفته تنها این بخش از جامعه را به حاشیه رانده؛ قشری که از ترددهای گاها الزامی در شهر محروم است، چون حالا فضای شهر بهگونهای است که به تناسب جمعیتی که در دل خود جای داده، فضای سبز به خود نمیبیند. حالا ما با شهری روبهرو هستیم که در برنامهریزیها و سیاستهای کلان خود از موارد بسیاری غافل بوده و حالا از کمبود فضای سبز، معابر مناسب برای تردد و... رنج میبرد. توکلی اشارهای به بوستانهای بنا شده در دوران شهرداری قالیباف میکند و میگوید: شهرداری طی یکدهه گذشته بوستانهایی را برای شهر در نظر گرفت؛ بوستانهایی که سالن زیباسازی، باشگاههای ورزشی، مهدکودک و... را در دل خود میبینند و نمیتوان گفت فضای مناسبی برای بهره بردن شهروندان است. شهر امروز ما شهر ماشینوندان است، نه شهروندان و تنها چیزی که در برنامهها در نظر گرفته شده ساختن مستقلات بوده، درواقع این شهر دغدغه ساختن مستقلات داشته تا اندیشیدن به شهروندانش.
نگاه کارشناس
به فعالیتهای اجتماعی دعوتشان کنیم
محمد عامریان- کارشناس شهرسازی| در علم جامعهشناسي درخصوص مسأله سالمندان، گرچه در بیشتر پژوهشها مولفههای فيزيكي، مادي و عاطفى سالمندان مورد بررسی قرار گرفته، اما وجوه تشابه و تمایز در شرایط اجتماعي و فرهنگي مربوط به اين جامعه نيز از مواردی است که نباید مغفول بماند. در حالي كه بعضي از گروههای اقتصادی و اجتماعی به واسطه داشتههای خود، آسايش و آرامش بيشتري براي سالمندان خود فراهم ميآورند، ناتوانی گروههای دیگر موجب فراهم آمدن نارضايتي سالمندان شده است. محمد عامریان، کارشناس شهرسازی در ادامه صحبتهایش میافزاید: نظر به کاهش زاد و ولد در سطح ملی و پیرتر شدن جامعه شهری ایران مسأله سالمندان در همه شهرهای ایران از اولویتهای مهم اجتماعی است. در این بین تهران نیز بهعنوان مهمترین کلانشهر كشور در مقایسه با سایر نواحی شهری ایران از وضع بهتری درخصوص ارایه خدمات به سالمندان برخوردار است. سالمندان در این شهر از امكانات بيشتري چون سراهاي سالمندان، پارکهای تفریحی و ... برخوردار هستند. براساس پژوهشهای صورت گرفته در سطح گروههاى مختلف سنى سالمندان، تفاوتهاي معنیداری در شرایط زندگي سالمندان مرد و زن به چشم ميخورد و اين تفاوتها معلول عواملي نظیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و از این دست است.
عامریان بر این باور است که براساس پژوهشهاي صورت گرفته و از ديدگاه اجتماعي و اقتصادي، سالمندانی که از تمکن مالی بهتری برخوردار هستند تا جايي كه به مسائل مراقبتي و شرايط زندگي آنها مربوط باشد، در اين دوره با چالشهای عدیدهای مواجه نیستند. آنها عمدتا دارای شرايط بهتري از حیث مراقبتها و توجهات اعضاى خانواده هستند و فرصتهای تفریحی و بازیابی روحی بیشتری در اختیار دارند. در مقابل، سالمندان با موقعيت اجتماعي و اقتصادي نامناسب، با مشكلات جدی و فراواني روبهرو ميشوند و همین مسأله ضروریت احداث مراكزي كه بتواند نيازهاي مادی و غیرمادی اين جمعيت را اعم از تغذیه، سکونت و... پاسخگو باشد، بیش از پیش هویدا میکند. این کارشناس شهرسازی میافزاید: در این خصوص ضروری است تا نگرش منفي جامعه را نيز نسبت به مراكز نگهداري از سالمندان به شیوهای مناسب تغییر داد. نظر به آنچه گفته شد عمده مسائلی که سالمندان در شهر تهران با آن مواجه هستند را میتوان در دو حوزه اصلی یعنی نیازهای مادی و مشخصا اسکان و نیازهای اجتماعی و انزوای روحی تبیین کرد.
درحالي كه بهبود شرايط زندگي اجتماعي و اقتصادي باعث شده تا در عصر حاضر در بسیاری از خانوادههای ایرانی سه نسل مختلف در کنار يكديگر زندگي كنند، زندگي مدرن امروزی و نقش روزافزون تکنولوژی تا حد زيادي این سه نسل به ظاهر پیوسته را از یکدیگر دور و دیوارهای نامرئی فراوانی بین آنها ایجاد کرده است. آنچه صرفنظر از شرایط اجتماعي، قومي، نژادي و... بين سالمندان دیده میشود، همانا ناتواني فیزیکی و بروز دمانس يا زوال عقل در میان آنهاست. انزوا و تنهايي نهتنها براي سالمنداني كه در نقاط مختلف يك شهر پراكندهاند، رخ میدهد، بلكه بسياري از سالمندانی که حتی در مراکز نگهداری از سالمندان هستند نیز دچار این مشکل هستند. كمبود مونس و همدم، تنهايي دایم، ممانعت از ورود به فعاليتهاي اجتماعي، ناتواني در ديدار از خويشان و دوستان و كمبود رضايت از شغل و… همگي موجبات پيدايش تنهايي را فراهم ميآورند، بهجز این موارد مسکن مربوط به سالمندان در شهر تهران نیز مناسب نیست. بسیار مهم است که سالمندان در سنین بالا احساس مفیدواقعشدن داشته باشند و این مفیدبودن در گروی واگذاری بخشی از فعالیتهای اجتماعی به ایشان است. مواردی نظیر اطلاعرسانی به نهادهای امنیتی در صورت مشاهده موردی مشکوک در سطح محله با توجه به حضور همیشگی این افراد در مراکز محله ازجمله وظایفی است که میتوان به این افراد واگذار کرد.
تجربه دیگران
بهترینهایی برای 60سال به بالاها
22درصد جمعیت کانادا را سالمندان تشکیل میدهند؛ افراد بالای 60سال. جمعیتی که آمارها میگویند تا سال 2050 به 32.4درصد میرسد. با همه این اوصاف میتوان کانادا را بهترین کشور برای زندگی سالمندان در نظر گرفت؛ بخشی از جامعه که انتظار دارند 85سال عمر کنند. درواقع امید به زندگی در این کشور بالاست و شاید این مسأله به امنیت اقتصادی سالمندان کانادا برگردد؛ قشری که براساس آمار 98درصد از آنها از حقوق بازنشستگی بهره میبرند، البته افراد فقیر نیز بین سالمندان کانادایی به چشم میخورد؛ گروهی که تنها 6.8درصد هستند. آلمان نیز با اینکه بهسرعت به سوی پیرشدن جمعیت خود میرود اما بهترین کشور برای زندگی سالمندان است، اگرچه درحال حاضر تنها 27درصد آلمانیها 60ساله یا بیشتر هستند. عددی که در سال 2050 به 40درصد میرسد. سالمندان آلمانی نیز همچون کاناداییها از وضع اقتصادی خوبی برخوردار هستند، البته مضاف بر اینکه از نظر سلامت نیز وضع مساعدی دارند. درحقیقت میتوان گفت سالمندان این کشور از لحاظ مالی و جسمی وضع خوبی دارند. درواقع همه آلمانیهای بالای 65سال حقوق بازنشستگی دریافت میکنند، همچون بهترین کشورها برای سالمندان. سالمندان آلمانی انتظار دارند 18سال از 24سال باقیمانده از زندگیشان را در سلامت به سر ببرند که یکی از بیشترین امید به زندگی سالم در میان کشورهاست. سوئد نیز کشوری است که سالمندان را در میان اقشار مختلف خود میبیند؛ کشوری که بیش از یکچهارم جمعیتش افراد 60ساله یا بالاتر است. سالمندان این کشور نیز از حقوق بازنشستگی بهره میبرند، البته 5.3درصد این جمعیت فقر را تجربه میکنند اما یکی از نکاتی که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد این است که سالمندان سوئدی جزو سالمترین افراد جهان هستند که انتظار دارند 24سال دیگر عمر کنند؛ افراد 60ساله. با این میزان امید میتوان گفت سوئد سومین نرخ بالای امید به زندگی را دارد. نروژ نیز همچون اکثر کشورهای اسکاندیناوی یکی از بهترینها برای زندگی سالمندان است، بهطوری که افراد 60ساله سوئدی انتظار دارند 24سال دیگر به زندگی ادامه بدهند. سالمندان این کشور را بسیار امن میدانند و برای این مدعی نیز معتقدند که پیادهروی در شب را در کمال امنیت انجام میدهند. یکی دیگر از ویژگیهای نروژ برای زندگی سالمندان داشتن بیشترین امنیت اقتصادی است. سالمندانی که همچون کشورهای مساعد برای سالمندان حقوق بازنشستگی دریافت میکنند. سوییس را نیز میتوان در میان بهترینهای سالمندان دید، بهطوری که 60سالههای سوییسی بهطور میانگین انتظار دارند 25سال دیگر زندگی کنند و از این سالها 19سال را در سلامت کامل به سر ببرند. این کشور نیز همچون سایر بهترینها به سالمندان حقوق بازنشستگی میدهد. درواقع محیط مساعد برای کیفیت زندگی سالمندان در این کشور از اهمیت بالایی برخوردار است، حتی در سیستم حملونقل عمومی رضایت سالمندان در نظر گرفته شده است. البته 93درصد سالمندان از وضع آزادی در زندگیشان رضایت دارند. پیشبینیها حاکی از این هستند در سال2050 بیش از یکسوم جمعیت سوئد سالمند باشند. البته در میان کشورها هستند کشورهایی که بهعنوان بدترین کشورها در لیست جاخوش کردهاند؛ افغانستان، مالاوی، موزامبیک، کرانه باختری، غزه و پاکستان کشورهایی هستند که بهتر است سالمندان آنها را برای زندگی انتخاب نکنند، چون کمترین امید به زندگی در این کشورها به چشم میخورد. در اکثر آنها از حقوق بازنشستگی خبری نیست و بیشتر سالمندان به دوستان و خویشاوندانشان امید دارند تا در زمان نیاز به آنها کمک کنند، البته وجود جنگ در این کشورها به این وضع دامن زده است.
منابع دیگر
در این شماره این پرسش مطرح شده که آیا شهر برای سالمندان امن است؟ پرسشی که نظرات مخالف و موافقی را ارایه داده است. البته لینکهایی که در ادامه آمدهاند، دیده وسیعتری به این مسأله میدهند.
http: //www.bornanews.ir/-4/557378
خبرگزاری برنا
http: //www.magiran.com/npview.asp?ID=3560804
روزنامه اعتماد
http: //journals.sbmu.ac.ir/en-jnm/article/viewFile/6066/5320
مقاله پژوهشی
http: //www.mehrnews.com/news/3783753
خبرگزاری مهر
http: //www.armanshahrjournal.com/article_33257_49d707811abcd39d2c51666fa8050e0b.pdf
مقالهای درباره ارزیابی نیازمندیهای سالمندان در فضاهای شهری
https: //www.civilica.com/Paper
مقالهای در مورد بررسی اهمیت مناسبسازی فضاهای شهری برای سالمندان