| نیما صائب |
براساس جدیدترین گزارش صندوق جهانی حیاتوحش، قاچاق حیواناتوحشی بهعنوان چهارمین بازار غیرقانونی پس از قاچاق موادمخدر، جعل و قاچاق انسان شناخته شده که 19میلیارد دلار در سال درآمد دارد. تجارتی که به هیچ موجود زندهای رحم نمیکند و هر موجودی به هر حال خریداری در یکی از نقاط جهان دارد. همین چند وقت پیش بود که رویترز گزارش از کشف چندین مار و عقرب سمی و حتی لاکپشت و مارمولک در داخل بستههای پستی ماموران اداره پست برزیل داد. بستههایی که قرار بود با چند برابر قیمت در اروپا به فروش برسند. فروش حیوانات جنگل آمازون که به تنهایی دارای 15درصد کل گونههای گیاهی و حیوانی جهان است و از اینرو یکی از مستعدترین مناطق دنیا برای قاچاق حیوان است.
ایران نیز از این قاعدهمستنثا نیست. ظاهرا خریداران دست بهنقدی هم دارند حیوانات زبانبسته. در این میان شیر و پلنگ و حیواناتوحشی بزرگجثه و همینطور مار و انواع پرندگان تزیینی بنابه گفته مدیرکل محیطزیست استان تهران بیشترین خریدار را دارند و اکثرا هم از مرز سیستانوبلوچستان وارد میشوند. ایران اما تنها یک واردکننده نیست که از قضا یک صادرکننده قاچاق هم است. به گفته این مقام مسئول کشورهای عربی بزرگترین مشتری جانوران قاچاق ایرانی هستند و شاهین و گونههای نادر پرندگان شکاری نیز بیشترین محبوبیت را در بین امیرنشینان ثروتمند به خود اختصاص دادهاند، البته تازگیها متاسفانه علاقه عربها به آهو نیز زیاد شده است،البته پرندهای به نام هوبره که غذای پرندگان شکاری محسوب میشود. یعنی اعراب بهرغم اینکه شاهین را به صورت قاچاق میخرند که غذایش را نیز به صورت قاچاق وارد میکنند.
علاوه بر این صادرات و واردات، چندسالی است که فروش حیوانات قاچاق در ایران علنی شده است. شاید اگر به گزارشهای پیدرپی خبرنگاران از حاشیه بازار پرندگان آزادگان تهران رسیدگی میشد و مسئولان محیطزیست با کمک نیروی انتظامی و یگان حفاظت قاطعانه با فعالان غیرقانونی این بازار برخورد میکردند دیگر شاهد فاجعهای که در فریدونکنار افتاد، نمیبودیم. فاجعهای که هرلحظه ممکن است نام ایران را بهعنوان قتلگاه پرندگان مهاجر در دنیا مطرح کند.
همین چندماه پیش بود که خبرنگار روزنامه اعتماد به میان فروشندگان حیوانات قاچاق در حاشیه بازار اتوبان آزادگان بعد از خلیجفارس آمد و پرده از واقعیت تلخ خریدوفروش حیوانات کمیاب برداشت. درست بغل گوش ما در پایتخت ایران. از شیر و خرس و فیل و عقاب و اورانگوتان گرفته تا مار و سوسمار در این بازار معامله میشود.
در بازار مولوی هم همه گونه حیوانی معامله میشود. تولهشیر با قیمت 9میلیون تومان و حتی روباه و افعی. حال این را که حیوانات به چه درد صاحبانشان بخورند و به چه کار میآیند باید تحلیل کرد اما این واقعیتی است که در ایران رو به گسترش است و هنوز با آن مقابله نشده است. کار بهجایی رسید که در یکی از فروشگاههای اینترنتی داخل ایران یک کانگوروی 20روزه را به قیمت 15میلیون به یک فرد حقیقی فروختند. نوزادی که به مراقبت ویژه پزشکی نیاز دارد و وقتی که بزرگ میشود قاعدتا نمیتواند در فضاهای بسته زندگی کند و زیستش دچار مشکل و مخاطره میشود. تقریبا هیچ حیوانی نیست که در بازارهای خریدوفروش حیوانات قاچاق که دیگر علنا و بدون مزاحمتی فعالیت میکنند، معامله نشود. از سنجاب ایرانی که پستاندار زیبای جنگلهای بلوط زاگرس است، گرفته تا سمندر در حال انقراض ایرانی. از طوطی سخنگوی 850هزار تومانی تا جوجه عقاب یک میلیونی . از شیر، سلطان جنگل تا تمساح، سلطان مرداب. روزبهروز هم بازارشان گستردهتر میشود. برای خودشان سایت دارند، فیسبوک دارند، تبلیغات میکنند، به فروش میرسانند، حتی با پیک رایگان در منزل هم تحویل میدهند. کسی هم جلودارشان نیست. گیر هم بیفتند با یک جریمه نقدی اندک رها میشوند. از هر صدبار قاچاق و معامله یک بار گیر بیفتند که چیزی از آنها کم نمیشود و سودشان را بردهاند و بهرهشان را کردهاند. از مسئولان سازمان پاسخ میخواهی کمبود نیرو و بودجه را بهانه میکنند، از دولت سوال میکنی، میگوید کارها در حال انجام است، از نیروی انتظامی سوال میکنی، میگوید در قانون برایش تعریفی در اینباره نشده است، از یگان حفاظت سوال میکنی... خلاصه اینکه نهتنها در برهمان پاشنه دارد میچرخد که وضع روزبهروز وخیمتر هم میشود. آنچه واضح و مبرهن است این است که مبارزه و مقابله جدی با قاچاق حیواناتوحشی و خریدوفروششان به یک عامل اصلی بستگی دارد؛ اراده ملی. اراده ملی هم زمانی ایجاد میشود که دغدغه ملی وجود داشته باشد. هرگاه مسئولان و مدیران عالیرتبه کشور از هر سه قوه به شکار غیرقانونی و خریدوفروش حیوانات کمیاب قاچاق به چشم یک معضل و نابهنجاری ملی و مهم نگاه کردند آنگاه این موضوع تبدیل به دغدغه مهم آنها میشود و آنگاه است که اراده ملی به وجود میآید و آنوقت هم بودجه برایش تصویب میشود، هم نیروی نظامی و انتظامی برایش در نظر گرفته میشود و هم برای مقابله و ریشهکن کردن این معضل برنامهریزی میشود اما اگر اینها بهوجود نیاید حرف آقای رئیسجمهوری که گفت «محیطزیست دغدغه اول دولت است»، هیچوقت محلی از اعراب نمییابد. باید دید چگونه میتوان کشتار و رفتارهای غیرانسانی در حیاتوحش را تبدیل به یک دغدغه ملی کرد.