وزارتخانه علوم و تحقیقات، شاید تنها وزارتخانهای باشد که از ابتدای دولت روحانی تاکنون به همت نمایندگان مجلس دستخوش تغییرات زیادی شده است. حتی اگر بگوییم این وزارتخانه به دلیل وزارت کوتاهمدت وزیران و سرپرستان دچار نوعی بیثباتی شده است، چندان اغراق نکردهایم. بهارستاننشینان که تاکنون به 2وزیر این وزارتخانه رأی اعتماد ندادهاند و یک وزیر را هم استیضاح کردهاند. در یک سوی ماجرا قرار دارند و رئیس دولت هم با تأکید بر مواضع خود درخصوص دانشگاهیان و دانشگاهها در یکسوی دیگر ماجرا قرار دارد. با این حال عدماعتماد بهارستاننشینان به وزرای معرفی شده روحانی برای وزارتخانه علوم و تحقیقات، نوعی چالش را در روابط این دو قوه ایجاد کرده است. در همین راستا عبدالله ناصری، مدیرعامل اسبق ایرنا و از فعالان سیاسی معتقد است که نمایندگان مجلس با تکرار اقدامات اینچنینی موجب ایجاد نوعی تیرگی در رابطه این دو قوه میشوند اما او در عین حال نقدهایی هم به دولت دارد و معتقد است که نحوه تعامل و گفتوگوی مشاوران، مدیران و تیم رسانهای دولت با نمایندگان مجلس هم اهمیت بسزایی دارد که این روزها چندان به آن توجه نمیشود. مشروح گفتوگوی عبدالله ناصری با «شهروند» در پی میآید.
آقای ناصری شما نحوه تعامل دولت و مجلس را تاکنون چطور دیدهاید؟
دولت برای تعامل با مجلس تمام تلاشش را میکند اما اینکه چقدر موفق بوده و چه نقطهضعفهایی داشته بحث جدایی است. از طرفی هم فکر میکنم آنچه بیشتر باید در نظر گرفته شود نحوه رابطه و تعامل مجلس با دولت است. در این زمینه هم فکر میکنم که واقعا رابطه خوبی نبوده است و برداشت من این است که بهرغم تلاشهای دولت، تعامل خوبی از سوی نمایندگان مجلس شکل نگرفته است.
علت اینکه تعامل رضایتبخشی از سوی نمایندگان شکل نگرفت، چیست؟
البته بخشی از این تعامل هم به دولت بازمیگردد ولی اصل ماجرا نمایندگان مجلس هستند. در هر صورت عدمتعامل خوب این مجلس و دولت چند علت دارد. اول اینکه ستاد آقای روحانی که در زمان ریاستجمهوری هم فعالیت داشتند و الان هم در بخشهای مختلف فعال هستند، هیچ برنامهای ندارد. یعنی اینکه باید برنامهای دقیق و پیوسته برای گفتوگو با مجلسیها از سوی دولت وجود داشته باشد که متاسفانه الان وجود ندارد و خلأ آن کاملا حس میشود. دوم اینکه این مجلس، مجلسی است که اکثریت آن اصولگرا و بخش اندکی از آن، اصولگرایان تندرو هستند. این تندروهای اصولگرا، خارج از مجلس امکانات زیادی دارند و میتوانند بر روند تعامل دولت و مجلس اثر بگذارند. این اقلیت اصولگرای تندرو، اقلیتی نیست که تعامل را با دولت و تیم روحانی بپذیرد. آنها پیرو گفتمان مقاومت در برابر دولت هستند و انتخابات ریاستجمهوری قبل را هم از دست دادهاند، بنابراین این گروه خود عاملی بهعنوان برهم خوردن تعادل و تعاملی منطقی بین دولت و مجلس هستند. ولی با این حال این نکته قابل ذکر است که تعداد قابل توجهی از نمایندگان هستند که میتوانند بر چرخه تعامل و واقعبینیها قرار بگیرند. مورد سوم هم اینکه مجرای ارزیابی تعامل بین مجلس و دولت در مورد پدیدههای شاخصی است. مثلا اینکه چون سه وزیر از یک وزارتخانه رأی نیاوردند عدم تعامل بین این دو قوه را تقویت میکند. نباید فراموش کنیم که وزارت علوم برای جریان اصولگرای تندرو پایگاه مهمی است و 8سال روی آن سرمایهگذاری کردهاند. الان هم تحت هیچ شرایطی حتی به همت کند شدن چرخه آموزش و حتی خدشهدار شدن نظام آموزشی، تا به هدف و فرد موردنظر خود نرسند، کوتاه نمیآیند.
نزدیک به 2سال تا اتمام این مجلس فرصت باقی است. فکر میکنید در همین فرصت باقی مانده دولت باید چه اقدامی در جهت تعامل بیشتر و بهتر انجام دهد؟
دولت باید سطح تعامل و گفتوگو را با مجلس افزایش دهد و حوزه معاونت پارلمانیاش را تقویت کند. دولت باید نقاط ضعف خود را با مجلس شناسایی و آنها را رفع کند. عدمحضور رئیسجمهوری در استیضاح فرجیدانا نقطهضعف کارنامه روحانی است. علاوه بر آن معرفیکردن نیلیاحمدآبادی و ترک مجلس کار درستی نبود. رئیسجمهوری میتوانست در مجلس بماند و با نمایندگان گفتوگو و صحبت کند. گفتوگو هم بخشی از تعامل با نمایندگان است. متاسفانه افکارسازی نمایندگان مجلس توسط دولت را جدی نمیبینم و یکی از دلایل آن هم عدمانسجام در حوزه ستادی روحانی و نهاد ریاستجمهوری است. 2سال زمان کمی نیست و دولت باید روی آن سرمایهگذاری جدی کند. ضمن اینکه دولت که موضعش درخصوص دانشگاه مشخص است و اتفاقا موضع تندروها نیز مشخص است. دولت نه میتواند و نه باید از موضع خود کوتاه بیاید، بنابراین تنها راهی که در این میان میماند، پیدا کردن راه گفتوگو است.