ناصر چرخساز معاون عملیات امداد و نجات سازمان امداد و نجات هلالاحمر
کشور ما در مقابل برخورد با بحران دارای مزایا و در برخی موارد معایبی است که چرخه مدیریت بحران را درگیر میسازد. مهمترین مزیت در برخورد با بحرانها، ایجاد روحیه همدلی و همیاری است که در فرهنگ و تفکرات هر ایرانی نهادینه شده است. به عینه دیدهایم که مردم برای یاریرساندن به هموطنان آسیبدیده ناشی از حوادث و اتفاقات زیستی و طبیعی با یک جوشش درونی درصدد یاریرساندن به آنها برآمدهاند. این درحالی است که برخی از کشورها در برخورد با بحران و بحرانزدگان هیچ عکسالعمل انساندوستانهای از خود نشان نمیدهند. این مهمترین مزیت کشور ما با حضور مردمی است که علاوهبر آموزههای دینی برای کمک به برادران دینی یا غیردینی در سرتاسر دنیا همواره داوطلب یاری و امدادرسانی بودهاند، بهخصوص اگر این اتفاق در داخل کشور و برای هموطنانشان رخ دهد، مسلما از هیچ کمک و امدادی دریغ نمیکنند. با نگاهی به نحوه مدیریت بحران در کشور طی سالهای اخیر به این مهم میرسیم که برای رسیدن به یک مدیریت همهجانبه که تمامی حوزهها و زیر بخشهای درگیر، با هماهنگی کامل در این مسیر گامهای جدی و سازندهای را بردارند، در ابتدای راه بوده و باید به یک وحدترویه در مدیریت بحران در مقابل بلایای طبیعی و حوادث غیرمترقبه برسیم. در کشور ما به نسبت کشورهای پیشرفته، برنامههای مدون و زیرساختی و ارتباطات بینسازمانی در برخی موارد کمرنگتر است. این همکاری نیاز به تقویت برنامههای هماهنگ با نیازهای مقابله با بحران دارد که هر سازمانی با توجه به نحوه مدیریت و هدایت سازمانی میتواند، سهمی در آن داشته باشد. اما اکنون شاهد موازیکاریهایی در مدیریتبحران از سوی برخی سازمانها هستیم که متاسفانه روند مدیریت عملیاتی ساختن برنامههای مقابله با بحران را با مشکل مواجه ساخته است.
ایجاد وحدترویه در ساماندهی بحران از سوی دستگاهها و سازمانهایی که در اجرای برنامههای مقابله با بحران و پس از وقوع آن درگیر هستند، میتواند روند امدادرسانی را سرعت بخشد. اما متاسفانه تاکنون در بسیاری از بحرانها به یک اجماعجمعی در برنامهریزی و سازماندهی آن نرسیدهایم. بهعنوان مثال در برخورد با انسداد جادهای بینشهری هنوز نمیدانیم کدام سازمانها باید در محل حادثه حاضر باشند و نیازی به حضور سایر دستگاهها در محل وقوع حادثه نیست. زیرا هنوز برای آن ساختار مدونی تعریف نشده است. حتی در امداد و نجات دریا، کوهستان و حوادث طبیعی هم وظایف هرکدام از سازمانها بهروشنی تعریف و تبیین نشده و بار حقوقی وظایف سازمانها هم از سوی قانونگذار به خوبی مشخص نشده است و باز شاهد موازیکاری سازمانها در برخورد با بحرانها هستیم.
اگر به نحوه عملیات نجات و کمکرسانی به قربانیان بحرانها و حوادث نگاهی بیندازیم، مشاهده میکنیم که در ساعات اولیه بحران، سازمانهایی که نباید در محل حاضر باشند و باید در جای دیگر به کارهای مرتبط به خود برای سرعت بخشیدن به روند امدادونجات بپردازند، به اشتباه در محل حاضر شده و مسیر امدادرسانی را با مشکل مواجه میسازند. زیرا همگی میخواهند با نوع مدیریت خود این واقعه را ساماندهی کنند. مدیریتبحران در شکل و ماهیت تشکیلاتی بهخصوص در سطح کلان وظایف هرکدام از سازمانها را به خوبی مشخص نکرده است. درحالیکه میتوانستیم چشمانداز بسیار بلندمدت و موفقی برای کارهای امدادونجات و مقابله با بحرانها
داشته باشیم.
اگر بخواهیم واژه مدیریت بحران را با ماهیت بحران تعریف کنیم، باید به نوع بحران و زمینههای شکلگیری آن توجه ویژهای داشته باشیم. زمانی که بحران خشکسالی یا کمآبی در کشور شکل میگیرد، مسلما دستگاههایی که در حوزه منابعطبیعی و جنگلها فعال هستند و حتی بنگاههای اقتصادی برای ساماندهی بحران بهوجود آمده باید وارد حوزه بحران شوند. اما درصورت بروز آتشسوزی، زلزله و حوادثی از این قبیل دستگاههای دیگری باید در امور دخالت کنند که با نوع تخصص خود میتوانند در امر امداد و نجات کمکهای مثمرثمری داشته باشند.
اکنون در زمینه مدیریتبحران ناشی از حوادثطبیعی 14 کارگروه ایجاد شده است. این کارگروهها تمامی سازمانها و نهادهای مرتبط با امر مدیریتبحران در کشور را شامل میشوند که سال گذشته درمجموع 1308 جلسه استانی و ملی برگزار کردهاند و در این میان کارگروه سیل، مخاطرات دریایی و آب و فاضلاب فعالترین و کارگروه تشکلهای مردمنهاد ضعیفترین عملکرد را داشتهاند.کارگروههای«امداد و نجات» و «خشکسالی، سرمازدگی و مخاطرات کشاورزی» و «تامین سوخت و مواد نفتی» از فعالترین کارگروههای این سازمان هستند.
کارگروههای 14گانه تخصصی سازمان مدیریتبحران کشور شامل امداد و نجات، بهداشت و درمان، تشکلهای مردمنهاد، بیمه و بازسازی و بازتوانی، تأمین مسکن، امنیت و انتظامی، سیل، مخاطرات دریایی و برق، آب و فاضلاب، مخابرات و ارتباطات، مخاطرات زلزله، آموزش و اطلاعرسانی، تأمین سوخت و مواد نفتی، مخاطرات زیستمحیطی، خشکسالی، سرمازدگی و مخاطرات کشاورزی، حملونقل و بلایای جوی و اقلیمی است. بهعنوان نمونه، کارگروه امدادونجات که با همکاری بسیاری از سازمانها ازجمله رئیس سازمان امدادونجات و ارگانهای مرتبط با همکاری صداوسیما، نیروهای مسلح، سازمان امدادونجات و ستاد مدیریت بحران درحال برنامهریزی و ساماندهی به ارگانها و بخشهایی هستند که باید در زمان وقوع بحران با تمامی امکانات و منابع انسانی به یاری آسیبدیدگان بشتابند. همچنین برای بخش آموزش همگانی و اسکان اضطراری، تغذیه و تامین بهداشت و امنیت بحرانزدگان پس از وقوع حادثه هم با کارگروههای مرتبط در تعامل بوده یا شرایط را برای امداد و نجات مناسب فراهم سازند.
متاسفانه کسانی میتوانند عمق فاجعهها را درک کنند که خود درگیر آن شده باشند یا اطرافیانشان به مصیبتی گرفتار باشند، در غیراینصورت بسیاری از افرادی که در بلایای طبیعی و حتی بلایای زندگی درگیر نشده باشند، نمیتوانند با آسیبدیدگان همدری کنند. بر همین اساس در مانورهایی که از سوی سازمانها برای بالابردن آگاهی عمومی مردم ترتیب داده میشود، جنبههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و افزایش زمینه اطلاعات مردم درمقابل سوانح و حوادث مورد توجه قرار میگیرد. اما این مانورها در صورتی میتوانند مردم را در برابر حوادث و بحرانها حساس کنند که از طریق نهادهای مردمی و رسانهها به خوبی پوششخبری داده شود و اطلاعرسانیهای مستمر در اختیار عموم قرار گیرد. برای رسیدن به زمینههای موفقیت در برنامهریزی و ساماندهی مدیریت انواع بحرانها به تجربیات بسیاری از کشورها که در این حوزهها فعالیتهای موفقی داشتهاند، باید دقتنظر
داشته باشیم.
خوشبختانه با حضور در برخی از کشورها که در این زمینه فعال هستند، برنامههای آنها را گرفته و با الگوبرداریهای درست درصدد بومیسازی این برنامهها برآمدهایم. بیشتر برنامههای موفق در کشورهای اروپایی، آمریکا و آسیا موردنظر ما برای رسیدن به الگوی صحیح مدیریتبحران بوده است. تاکنون با بررسی نمونههای قابل اجرا در کشور، ازجمله فرماندهی حادثه، مراکز کنترل و هماهنگی عملیات را بهصورت بومی درآورده و در تشکیلات خود از آن استفاده میکنیم. با این نگاه در بسیاری از بخشها به پیشرفت خوبی دست یافتهایم و در بخش برنامهریزی و ساختار مرکز کنترل هماهنگی عملیات، موفقیتهای چشمگیری کسبکردهایم.