از نشانههاى نادانى، جدل با بىفكران است.
امام حسین (ع)
خاک سر کوی
شامش از صبح فروزنده درآویخته است
شبش از چشمه خورشید برانگیخته است
گوئیا آن که گلستان رخش میآراست
سنبل افشانده و بر برگ سمن ریخته است
یا نه مشاطه ز بیخویشتنی گرد عبیر
گرد آئینه چینش به خطا بیخته است
تا چه دیدست که آن سنبل گلفرسا را
دستها بسته و از سرو درآویخته است
نتوان در خم ابروی سیاهش پیوست
آن که پیوند من سوخته بگسیخته است
تا زدی در دل من خیمه به اقبال غمت
شادی از جان من غمزده بگریخته است
جان خواجو ز غبار قدمت خالی نیست
زانک با خاک سر کوت برآمیخته است
خواجوی کرمانی