آنجا که آتشنشان و امدادگر اورژانس کوچهبهکوچه دنبال پلاکی میگردند که نیست یا کوچهای که نامی مشابه کوچه دیگر در همان محل دارد، ثانیههای نجات از دست میرود. زمانی که نیروی انتظامی نمیتواند بهطور دقیق مجرمان را ردیابی کند و مرسولات پستی نیز به دست صاحبانشان نمیرسند، امنیت جان و مال شهروندان به خاطر معابر بینشان و همنشان کرج به خطر میافتد که باید برای آن چارهاندیشی کرد.
بهگزارش مهر، وارد شهر کرج که میشوی اگر برای نخستین بار باشد و باید کفش پولادین به پا کنی و باک بنزینت را پرکنی و کمر همت ببندی به نشانیهایی سخت و تابلوهایی که کمتر مسیر مستقیم را نشانت میدهند.
این عبارت را اغلب میهمانان ساکنان شهر کرج بهخوبی تجربه کردهاند. نامهایی که ساکنان اغلب به اسم قدیمیتر آن میشناسند و مسافران و رهگذران در پی نامهای جدید آواره خیابانها میشوند، از سوی دیگر ثانیههای نجات و امنیت نیزبه کندی میگذرند و مأموران اورژانس و آتشنشانی و امداد و نجات و امانتداران پستچی سرگردانی بیشتری را در این شهر تجربه میکنند.
به راستی علت این همه بینظمی و سردرگمی در نشانیهای این شهر چیست؟
اساسا هدف از نامگذاری، راهنمایی افراد به سمت مقصد یا کالایی مشخص است که براساس نام به شخصیت و شأن افراد حال و هوای یک محل و یا محتوی کالای موردنظر پی خواهیم برد. حال این هدف هوشمندانه و ضروری چهطور در طول تاریخ به بیراهه رفت و نامها نامربوط شدند یک سوی گرفتاریها و آشفتگی آدرسها و سردرگمی مسافران سوی دیگر است.
این روزها به شنیدن نامهای عجیب و غریب و بیربط روی مغازهها و تولیدات کالا و کودکان عادت کردهایم اما عادت کردن به سردرگمی در یافتن پلاک یک منزل یا نام یک خیابان در محلی که چندین نام تکراری دارد یا اصلا نام ندارد امکانپذیر نیست.
سیمین بهمنپور مشاور مدرسه میگوید: از آنجا که بهصورت دورهای موظف به سرکشی و بررسی محل زندگی برخی دانشآموزان هستیم بارها و بارها اشتباهات نشانی یا تشابهات اسمی کوچه و خیابان را تجربه کردهایم.
وی میگوید: وقتی در یک خیابان 100 متری حصارک 3 تا کوچه شهید محمدی وجود دارد و هیچکدام پلاکگذاری با حساب و کتابی ندارند، اسامی و پلاکها مشکل ما را در یافتن آدرس موردنظر یاری نمیکند.
شهروند دیگری میگوید: در گذشته بافت و حال و هوای محلات قدیم بهگونهای بود که هم محلهایها یکدیگر را میشناختند و نام محله و کوچه از 50سال پیش هرچه که بود عوض نمیشد و با فرهنگ و روحیه و آدمها و خاطرات آنها ربط داشت و تکراری نبود.
سرخوش میگوید: به واسطه خلوت بودن محلهها اگر آدرسی را پیدا نمیکردی با گفتن نام فرد موردنظر امکان پیدا کردنش وجود داشت اما با ساخت و سازهای بیرویه و آپارتماننشینی، دیگر همسایه بغلدستی و اهالی هم نام و نشانت را نمیشناسند. مرضیه قورچی ساکن یکی از محلههای کرج میگوید: همسر من نامهرسان است و بارها از تداخل نام و تعدد پلاکهای نصبشده روی دیوار یک منزل دچار سردرگمی و دردسر شده است و این شیوه نادرست آدرسها که هر چندسال یک بار تغییر میکند و پلاک جدید کنار پلاک قدیم نصب میشود همه را دچار مشکل کرده و باید مدیریت قانونمندی برایش در نظرگرفته شود.
جمال جنانی روانشناس میگوید: اصولا بینظمی و آشفتگی تأثیرات عمیق و جدی را بر روان انسان میگذارد. وقتی ساختار یک شهر از بینظمی و بیبرنامگی رنج میبرد، تاریخ و روحیات مردمش فراموش میشوند، نمادهای بومی در آن دیده نمیشوند و برای یک میهمانی ساده یا مراجعه به پزشک یا قرار با یک دوست، دقایق زیادی را سردرگم یافتن جای پارک و نشانی و پلاک میشوند و عدم نصب تابلوی مناسب یا نام تکراری، اضطراب وقت و عصبانیت را ایجاد میکند، نهتنها ازملاقات و میهمانی لذت نمیبرند و آرامش افراد بر هم میخورد، سیری غیرطبیعی و زیرپوستی و روزانه نهادینه میشود که تمام روابط روزمره را با دیگران تحتتأثیر قرارخواهد داد.
از نگاه شهردار کرج، اساسیترین دغدغه مدیریت شهری و کمیسیون فرهنگی شورای شهر و کمیته نامگذاری همواره ساماندهی معضلات این چنینی بوده است.
علی ترکاشوند با اشاره به تقسیمبندیهای مستقل قدیمی در منطقه که زمینهساز این آشفتگیها بوده است میگوید: با توجه به اینکه در گذشته فردیس و حصارک و گوهردشت و دیگر مناطق، شهرداریهای مستقلی داشتهاند که هرکدام نامگذاریهای جداگانهای را انجام دادهاند، تداخل و تشابه اسمی بسیاری را به وجود آورده است و با توجه به عدم وجود سیستمهای کدگذاری و نظام یکپارچه و نرم افزاری مشکلات متعددی به وجود آمده است.