سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعطای ویزا به هیأت دیپلماتیکی از عربستانسعودی را برای سفر به ایران تأیید کرد. قاسمی همچنین از سفر هیأتی از ایران به عربستان خبر داده است. بهرام قاسمی البته گفت که تبادل هیأت میان ایران و عربستان صرفا برای بازدید از اماکن دیپلماتیک طرفین پس از قطع روابط صورت میپذیرد.
قاسمی گفت: «هیأت سعودی صرفا برای بازدید از ساختمانهای دیپلماتیک میآید؛ زیرا پس از قطع روابط دوکشور، این ساختمانها خالی بوده است. درعین حال، ما هم از ساختمانهای خود در عربستان بازدید خواهیم کرد. این توافقی دوجانبه بوده که هیأتهای ایرانی و عربستانی برای بازدید از اماکن دیپلماتیک خود در ریاض و تهران به کشورهای مقابل سفر کنند». قاسمی افزود: ویزای طرف سعودی مدتهاست صادر شده ولی بنا به دلایلی که مرتبط با خود آنهاست، تاکنون نیامدهاند و احتمالا سفر آنها به بعد از ایام حج موکول شده است. سخنگوی وزارت امور خارجه تأکید کرد: خبر برخی رسانهها درباره غرامت بیاساس و اشتباه است و این سفر ربطی به بحث غرامت ندارد و تاکنون در این خصوص صحبتی نشده و چنین بحثی مطرح نیست.
مدتهاست که در رسانههای عربی بحث تمایل عربستان برای مذاکره با ایران مطرح میشود. نقطه آغاز ماجرا، مصافحه جواد ظریف با عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان در حاشیه نشست سازمان همکاریهای اسلامی بود. البته ظریف در آن زمان اعلام کرد که این دیدار و احوالپرسی امری عادی بوده است که معمولا رخ میدهد، اما خاطر رسانههای خبری به یاد ندارد که در مدت زمان یکسال گذشته چنین اتفاقی میان ظریف و جبیر افتاده باشد. بعد از آن مقتدی صدر و وزیر کشور عراق به صورت جداگانه به عربستانسعودی سفر کردند. در آن زمان این بحث مطرح شد که احتمالا عراقیها در تلاش برای میانجیگری میان ایران و عربستان هستند. به فاصله کوتاهی پس از این سفرها، یکی از مقامات رسمی دولت عراق اعلام کرد که بن سلمان از عراق خواسته است تا میان ایران و عربستان میانجیگری کند. اگرچه این خبر با تأیید و تکذیبهایی روبهرو شد اما به نظر میرسد که اصل خبر درست باشد و تنها در شیوه رسانهایشدنش ایراداتی وجود داشته است. این اقدامات همزمان شد با درخواست محمدعلی الحوثی از سعودیها در مورد آتشبس موقت برای فراهمشدن شرایط حضور یمنیها در حج.
مسأله قابل توجه آن است که ریاض تمایل زیادی به رفع تشنجها در روابط خود با تهران دارد و این در تناقض با سخنان صریح بن سلمان در ماه مه گذشته است که طی آن ایران را متهم به تلاش برای سیطره بر مکه و مدینه کرده بود. به نظر میرسد که ایران به خوبی متوجه نیاز سعودیها به تغییر قواعد بازی در منطقه شده است، آن هم پس از آنکه سیاستهای اخیرش در ایجاد درگیریهای مختلف در منطقه با شکست مواجه شد.
چه بسا علت این چرخش سعودیها در مورد دشمن سرسختشان ایران، خروج منطقه خلیجفارس از سیطره آلسعود و شکست آنها در همراهکردن دوحه است، بهویژه پس از آنکه قطر از یک همبستگی بینالمللی و منطقهای و حتی همراهی ترکیه برخوردار شد، دولتی که سعودیها آن را رقیب اسلامی و منطقهای برای خود میدانند. با اوجگرفتن این بحران، ریاض تصمیم گرفت ایران را از درگیری کنار بزند تا بدین ترتیب آن را از دوحه و طرفداری از این دولت عربی دور کند. از دیگر عوامل تغییر موضع عربستان، شکستهای پی در پی آن در یمن و رسیدن موشکهای حوثیها به عمق جنوبی عربستانسعودی و دورماندن حکومت منصور هادی از صنعا و حتی عدن است. از اینرو، تنها راهحلی که میتواند آبروی عربستان را حفظ کند، عقد توافقی با تهران است. شکست سعودیها در یمن همزمان با شکست آنها در سوریه صورت گرفت؛ به این ترتیب که نقش سعودیها در این کشور کمرنگ و نظام سوریه با ریاست بشار اسد از نظر سیاسی و مادی تقویت شد، درحالی که عربستان از بارزترین موافقان برکناری وی بود.