حسین جمشیدی| ورزشکاران جانباز و معلول کشورمان بار دیگر با افتخار از مسابقات بینالمللی بازگشتهاند و اینبار در بازیهای پاراآسیایی خوش درخشیدند. شاید یکی از نقاط مشترک ورزش المپیکی و پارالمپیکی اقتدار وزنهبرداران فوق سنگین کشورمان در دنیاست. بعد از بهداد سلیمی که در بازیهای آسیایی درخشید، اینبار نوبت به هرکول وزنهبرداری معلولان رسید تا مقتدرانه مدال طلا را کسب کند. در ادامه گفتوگوی «شهروند» را با سیامند رحمان میخوانید.
همه انتظار این را میکشیدند که علاوه بر کسب مدال طلا در اینچئون بالاخره رکورد 300 کیلوگرم را بزنی اما به این وزنه حمله نکردی.
تصمیم مربیانم بود که من بیشتر از این به خودم فشار نیاورم. با بالا بردن وزنه 292 کیلوگرمی 3 بار رکورد دنیا را جابهجا کردم اما همچنان هدفم زدن وزنه 300کیلوگرم است و بارها در تمرینات حتی 5کیلو بالاتر از آن را هم بالای سر بردهام. فکر میکنم در پارالمپیک برزیل این رکورد را میزنم تا سالها ماندگار بماند. البته چیزی را نمیشود در ورزش پیشبینی کرد اما اگر آمادگی الانم را داشته باشم، 300 کیلو را مثل آب خوردن بالا میبرم.
به نظرت چرا همیشه وزنهبرداران فوق سنگین ایران چه در بخش سالمها و چه در بخش معلولان فاصله زیادی با حریفان دارند؟
این اتفاق از سالها قبل رخ داده و باعث افتخار ما ایرانیان است. فکر میکنم الان تمام وزنهبرداران دنیا از من و بهداد سلیمی میترسند و امیدوارم تا همیشه رکورد دسته فوق سنگین وزنهبرداری در دست ایرانیان بماند. البته مقایسه امکانات ورزشکاران معلول و سالم زیاد درست نیست زیرا شخصا در استان آذربایجانغربی بسیار امکانات محدودی دارم.
هیچوقت فکر کردهای که اگر سالم بودی و اینقدر قدرتمند وزنه میزدی، شهرتت خیلی بیشتر از این بود؟
هدف اصلی من کسب افتخار برای مردم است، حالا چه سالم باشم و چه معلول. خدا خواسته که من اینطور باشم و استعداد من را در این بخش قرار داده است. حتی شاید اگر سالم بودم، اینقدر قدرتمند نمیشدم. البته همین الان نیز مردم به من لطف زیادی دارند و بارها در نظرسنجی سایتها از نظر محبوبیت بهعنوان نخست رسیدم و بالاتر از ورزشکاران دیگری مثل بهداد سلیمی که در بخش سالمها رقابت میکند، ایستادم. هر کسی برای یک کاری ساخته شده است و هیچوقت حسرت این موضوع را نمیخورم.
پیش از این گفتی مقایسه ورزشکاران سالم و معلول درست نیست، چرا چنین طرز فکری وجود دارد؟
منظورم این بود که با توجه به رسیدگی بیشتر به ورزش سالمها این مقایسه درست نیست. البته باید به کل ورزش نگاه بهتری شود و مورد حمایت بیشتری قرار گیرد اما در مورد ورزشکاران معلول این امر بیشتر صدق میکند. همین که ما میتوانیم پرچم کشورمان را در میادین بینالمللی به اهتزاز دربیاوریم، پس درجهمان با سالمها یکی است اما شرایط قطعا سختتری داریم. برخی فکر میکنند الان 150 سکه پاداش برای یک معلول زیاد است اما نمیدانند با چه سختی 4سال تمرین میکنم تا این مدال طلا را به دست آورم.
نتیجه کلی کاروان با کسب 10 مدال طلا بیشتر از دوره قبل کاملا قابل قبول بود اما باز هم با یک طلا کمتر چهارم شدیم.
متاسفانه شرایط آب و هوایی اینچئون طوری بود که ورزشکاران ایرانی برخلاف شرق آسیاییها به آن عادت نداشتند. همچنین ناداوریهایی وجود داشت که اگر این مسائل نبود قطعا میتوانستیم سوم باشیم. با این وجود همه تلاش خودشان را کردند و مطمئنم در پارالمپیک ریو میتوانیم نتیجه فوقالعادهای بگیریم. به نظرم میتوانیم مقام یازدهمی دوره قبلی را تکرقمی کنیم تا یک افتخار بزرگ نصیبمان شود.
گفتی که در استان امکانات لازم را نداری اما در مصاحبههایت همیشه از خسرویوفا تمجید کردی؟
از روزی که وارد ورزش شدم، خسرویوفا به من کمک کرد. فقط به خاطر رئیس فدراسیون بودنش نیست که از او تمجید میکنم بلکه خسرویوفا بهعنوان یک دوست کنار ورزشکاران جانباز و معلول است. او هیچوقت نگذاشته حتی من در استان خودم از کمبودها رنج ببرم و هر امکاناتی که خواستم برایم فراهم کرده است.
بهعنوان سوال پایانی به نظرت چه عاملی است که باعث شده تا ورزش معلولان ایران با وجود کمبود امکانات و بودجه به موفقیتهای زیادی برسد؟
شاید برخی فکر کنند که سیامند رحمان شب خوابیده و وقتی صبح از خواب بلند شده، به صورت خودکار قدرتمند شده تا این وزنهها را بالای سر ببرد. خیر، اینطور نیست و دلیل موفقیتهای زیاد ورزشکاران معلول هم تلاش و کوشش آنهاست. این مدالها به سادگی به دست نیامده و شاید اگر ورزش معلولان نیز مثل برخی از رشتههای آقایان پولی بود، خیلی از این ورزشکاران معلول به سمت ورزش هم نمیآمدند. ما برای شهرت ورزش نمیکنیم و دلیل موفقیتمان نیز همین است.