الهه محمدی - شهروند| نه هنوز ایده خاصی برای تشکیلش داشتند و نه رئیسی برای آن در نظر گرفته بودند؛ فقط میگفتند ما «دولت» میخواهیم؛ آن هم «دولت در سایه». واژهای نهچندان مرسوم در میان مردم اما مورد استقبال عموما بازندگان انتخابات. مدتی است که بعضی از اعضای اردوگاه راستها دم از تشکیل دولت در سایه میزنند. میگویند میخواهیم ناظر عملکرد دولت باشیم و نقد کنیم. اما مثل اینکه حالا ماجرا وارد فاز جدیتری شده؛ اینبار این اعضای فراکسیون ولایی مجلس هستند که دم از تشکیل دولت در سایه میزنند؛ دولتی که به گفته ابوالفضل حسنبیگی، عضو شورای مرکزی این فراکسیون، قبل از جلسات رأی اعتماد برای بررسی برنامههای وزرای دولت تشکیل شده تا میزان پایبندی آنها به برنامههای اعلامی را بسنجد و نکات لازم را یادآوری کند.
آنطور که حسنبیگی گفته، جلسات این فراکسیون در این راستا هفتهای یکبار تشکیل خواهد شد که به نظر میرسد حالا اصولگرایان جدیتر از همیشه وارد گود شدهاند؛ آنها که چند سالی است طعم شکست را در انتخاباتهای سالهای گذشته چشیدهاند، میخواهند پیشقراول تشکیل دولتی باشند که هرچند وجهه رسمی ندارد، اما میتواند برای نخستینبار پای آن را در دنیای سیاست ایران باز کند.
قصه از کجا شروع شد
اگر سری به ادبیات سیاسی انگلیس بزنید، میبینید که «دولت در سایه» واژهای پرکاربرد در این کشور است؛ آن هم بدینگونه که حزبی که قدرت را در دست ندارد، دولت سایه تشکیل میدهد و همه اجزای آن هم مانند دولت مستقر است و در کشورهای دموکراتیک اروپایی پس از برگزاری انتخابات برای بهتر اداره شدن کشور تشکیل شده و البته هدف آن نه تخریب دولت که اعلام آمادگی برای ورود به انتخابات بعد از پایان دولت است.
هرچند تاکنون ما در ایران دولت در سایهای ندیدهایم که بخواهد ناظر بر عملکرد رئیسجمهوری و وزرای کابینه باشد، اما ایده تشکیل آن هم به بازندگان انتخابات امسال یا فراکسیون ولایی مجلس دهم نمیرسد.
انتخابات ریاستجمهوری پرسروصدای سال 84 که تمام شد، اینبار این اصلاحطلبان بودند که میدان مبارزه را واگذار کرده بودند؛ محمود احمدینژاد از ساختمان بهشت به پاستور رفته و اردوگاه چپها به فکر تشکیل دولت در سایه افتاده بود تا عملکرد رئیسجمهوری وقت و وزرایش را زیر نظر بگیرد، اما همان زمان واکنش اصولگراها به این موضوع آنقدر تند بود که مدعی شدند اصلاحطلبان میخواهند با تشکیل دولت در سایه، نوعی براندازی انجام دهند و آنها را متهم به خیانت کردند. همین هم شد که اصلاحگراها همان زمان عطای تشکیل این دولت را به لقای آن بخشیدند و دیگر تا پایان 8سال پاستورنشینی احمدینژاد از تشکیل این دولت دم نزدند.
اما این پایان ماجرا نبود؛ بعد از انتخابات پرمناقشه سال 88 بود که اینبار نامزد اصولگرای بازنده انتخابات از لزوم تشکیل این دولت میگفت؛ محسن رضایی حتی قبل از برگزاری انتخابات آن سال از تشکیل دولت در سایهای گفت که به قول خودش شامل اتاق فکر با حضور سابقون بود. هرچند او هم مغموم این ماجرا بود و یاران اصولگرایش از او حمایت نکردند تا این ایده رضایی هم روی زمین بماند.
اما اگر محسن رضایی به دلیل استقبال نکردن دوستان اصولگرایش دست از پیگیری این ماجرا کشید، اینبار و بعد از انتخابات سال 92 بود که خبر رسید احمدینژاد میخواهد به همراه یاران قدیمیاش دولت در سایهای تشکیل دهد که حسن روحانی و کابینهاش را تحت نظر بگیرد. هرچند تا سال 94 خبر زیادی از این دولت غیررسمی به گوش نرسید تا اینکه خبرهایی در این زمینه منتشر شد که حکایت از تشکیل جلساتی از سوی احمدینژاد و دوستانش در محله محمودیه تهران داشت؛ جلساتی که طبق شنیدهها هرچند به منظور رصد مستمر و دقیق فعالیتهای دولت حسن روحانی تشکیل شده بود، اما در پی شناسایی شیوههای بازگشت به قدرت احمدینژادیها با استفاده از شناسایی و بزرگنمایی نقاط ضعف دولت یازدهم هم بود.
این خبرها درحالی در سال 94 سروصدا به پا کرد که حتی همان زمان خبر رسید که طبق احکامی که از سوی احمدینژاد صادر شده، دولت در سایه او 29 مقام مسئول دارد که هر یک از این افراد مسئولیت رصد و تحلیل فعالیتها و عملکرد مسئولیتهای متناظر خود در دولت یازدهم را برعهده دارند!
هرچند همان زمان سیدمجتبی ثمره هاشمی، دستیار ارشد محمود احمدینژاد در دولت دهم، تشکیل دولت در سایه توسط احمدینژادیها را تکذیب کرد، اما جلسات محمودیه تا مدتها بعد از این تکذیب همچنان ادامهدار بود. بعد از آن هم نوبت به انتخابات امسال رسید و بعد از انتخاب دوباره حسن روحانی اظهارات بعضی از حامیان سیدابراهیم رئیسی درباره تشکیل دولت در سایه، فراخوان سعید جلیلی برای تشکیل دولت سایه، پیام تلگرامی عزتالله ضرغامی برای پیگیری جدی این موضوع و همچنین اظهارات محمدباقر قالیباف بعد از انتخابات مبنی بر پیگیری وعدههای رئیسجمهوری، همگی نشان از عزم جدی بازندگان انتخابات برای تشکیل این دولت داشت و حالا هم با خبرهایی که از تشکیل دولت در سایه در فراکسیون ولایی مجلس به گوش میرسد، به نظر میرسد اردوگاه راستها میخواهند با تشکیل این دولت در پارلمان این موضوع را مانند راه مرسوم آن در کشورهای غربی نمونهبرداری کنند؛ دولتی در دلِ پارلمان.
میخواهیم نظارت کنیم نه مقابله
از همان زمانی که زمزمههای تشکیل دولت در سایه از سوی بعضی از چهرههای اصولگرا مطرح شد تا همین امروز این موضوع مخالفان و البته موافقانی داشته است؛ از محمد شریعتمداری، حسامالدین آشنا و معصومه ابتکار بگیرید که مخالفان این موضوع بودند تا صادق زیباکلام و احمد حکیمی پور که تشکیل چنین دولتی را به نفع توسعه سیاسی کشور میدانستند.
اما سیدجواد حسینیکیا، عضو شورای مرکزی فراکسیون ولایی مجلس در گفتوگو با «شهروند» میگوید گذاشتن نام دولت در سایه بر روی جلسات اعضای فراکسیون ولایی مجلس برای نظارت بر عملکرد وزرا نام درستی نیست.
او با بیان اینکه وظیفه همه نمایندگان مجلس تقنینی و نظارتی است، میگوید: «طبیعی است که نمایندگان بخواهند وعدههای وزرا را رصد کنند. به همین خاطر هم جمعی از نمایندگانِ عضو فراکسیون ولایی مجلس تصمیم گرفتهاند عملکرد وزرایی را که بهتازگی رأی اعتماد گرفتهاند، مورد بررسی قرار بدهند و ببینند آیا عملکرد آنها با برنامههای بالادستیای هم چون برنامه ششم توسعه مطابقت دارد یا خیر. هدف این نمایندگان رصدکردن پیشرفت برنامههای دولت است ولاغیر.»
نماینده مردم سنقر و کلیائی در استان کرمانشاه ادامه میدهد: «نظارت بر عملکرد وزرا را نباید تحت عناوینی همچون دولت در سایه قرار داد. کسانی که این موضوع را دنبال میکنند به دنبال تقابل با دولت نیستند و میخواهند اگر کاستیهایی دیدند آن را به وزرا تذکر بدهند.»
او سردمداری چهرههای اصولگرا را برای تشکیل دولت در سایه رد میکند و میگوید این یک حرکت جمعی است و نه فردی.
شاید فرصتی دیگر
گرچه حسینیکیا تشکیل دولت در سایه در فراکسیون ولایی مجلس را درست نمیداند اما به نظر میرسد در روزهای آینده شاهد شنیدن خبرهای بیشتری درباره این موضوع باشیم. خبرهایی که احتمالا راوی تحرکات سیاسی اصولگرایان برای جبران شکستهای اخیرشان است. حالا چه چهرههایی مانند سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف بهعنوان بازندگان دو انتخابات ریاستجمهوری گذشته پشت این قضیه قرار بگیرند چه خیر، اما به نظر میرسد اردوگاه راستها حالا و پس از شکستهای اخیرشان بیشتر از هر زمان دیگری عزمشان را برای «سایهنشینی» جزم کردهاند؛ شاید عزمی زودهنگام برای فراهمکردن زمینههای بازگشت به عرصه قدرت.
اصولگرایی درحال دگردیسی
و شقهشقه شدن
از سوی دیگر سخنان محمدرضا باهنر در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین درباره فرجام و آینده حیات سیاسی اصولگرایی قابل تأمل است. دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفته که «اصولگرایی درحال دگردیسی و شقهشقه شدن است.» اگرچه پیش از این نیز برخی از تحلیلگران و فعالان سیاسی اردوگاه اصولگرایی مشابه سخنان باهنر در مورد فرم مجمعالجزایر بودن این جریان را مطرح کرده بودند، اما اعتراف کهنهاصولگرایی چون «محمدرضا باهنر» در مورد آینده این جریان نشانهای آشکار از واقعیت موجود در میان این اردوگاه است. اگرچه باهنر در ادامه سخنان خود بهگونهای تلویحی از کنار تشکیلات «جمنا» بهعنوان متهم ردیف اول دگرگونی سیاسی اصولگرایی عبور کرده و کاملا نیز مشخص است که با توجه به وزن بالایی که در این جریان دارد، قصد آن ندارد مغضوب جریانها و افراد ذینفوذ شود. باهنر فارغ از اینکه بسیاری از اصولگرایان در
مقصر دانستن تشکیلات جمنا ـ نسبت به وضع برزخیشان ـ اجماع دارند، معتقد است: «اما جمنا کمک خوبی برای اتحاد اصولگرایان انجام داد با این حال در راهکار آخر نیز باید مواضع به هم نزدیکتر شود و شاید نیازمند تغییر اسمها هم باشیم.»
اتحاد اصولگرایی یا از هم گسیختگی
سخنان باهنر در تمجید اکراهآمیز از تشکیلات جمنا در جریان انتخابات اخیر تنها به معنای پاک کردن صورت مسأله است. در شرایط فعلی علاوه بر تحلیلگران اصلاحطلب، منطقیون اصولگرا نیز بر این عقیدهاند که اقدامی که جمنا انجام داد یک حرکت دیرهنگام بود و هم به شکلی جامع و دربرگیرنده جمیع اصولگرایان نبود. اقدامی نابهنگام که به صورت ناقص انجام شد و اساسا فرم کار سیاستورزی در شکل ایدهآل و منطقی را زیر سوال برد و از طرفی گرتهبرداری از سازمان سیاسی رقیب سنتی آنها (اصلاحطلبان) بود. اگرچه بزرگان جمنا اذعان داشتند که حرکت آنها برای فراتر از انتخابات هدفگیری شده، اما همین فرآیند تا به اینجای کار نهتنها نتوانسته نخستین دستاورد را برای اصولگرایان به ارمغان بیاورد، بلکه زمینهای را فراهم کرده تا در سایه آن روند انشعاب و افتراق این جریان تسریع پیدا کند. مهمترین آفت یا مشکلی که جریان اصولگرایی با آن دست و پنجه نرم میکند، اظهارنظرهای ضد و نقیض در مورد دستاوردهای انتخابات اردیبهشتماه سال جاری است که محوریت آن را جمنا برعهده داشت. سخنان دیروز «سیدمحمد حسینی» عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا) مبنی بر اینکه «انصاف نیست برخی بگویند جمنا در انتخابات ۹۶ هیچ دستاوردی نداشته است» را باید در این راستا ارزیابی کرد. محمد حسینی با انتقاد از کسانی که جبهه مردمی را به دلیل آنچه عدم موفقیت میخوانند، تخریب میکنند، افزود: این انصاف نیست که برخی بگویند جبهه مردمی در انتخابات ۹۶ هیچ دستاوردی نداشته است؛ چراکه وحدت و همبستگی نیروهای انقلاب دستاورد کمی نبود. این سخنان حسینی درحالی مطرح میشود که به اذعان بسیاری از تحلیلگران، کار جمنا حرکت درونجوش از میان گروههای اصولگرا نبود، بلکه یک قدرتی بیرون گروههای سیاسی اصولگرا آنها را در یک محور
جمع کرد.