شماره ۱۲۰۹ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۶ شهريور
صفحه را ببند
دکمه قرمز

 سارا سحابی | دهه 50، دهه حملات سفینه‌های فضایی به زمین بود! هر زمانی که آمریکایی‌ها سفینه‌ای مریخی را از آسمان می‌فرستادند، تماشاگر سینما می‌فهمید که مقصود روس‌های ملعون هستند و قرار است کره زمین را به خطر بیندازند. این یکی از راه‌های استعاری بود تا بلوک شرق تهدیدی علیه بشریت معرفی شود. هرچند ماجرای چنین فیلم‌هایی فقط در آمریکا پی‌گیری نمی‌شد. «گودزیلا علیه گیدورا» در سال 1945 ساخته شد تا دایناسوری پا روی زمین بگذارد که تخریب آن از جنگ هسته‌ای بدتر است. دانشمندان نیز دست به کار می‌شدند تا علیه این موجود تفنگ و سلاح بسازند و سفارش‌دهندگان ساخت چنین آثاری در پس پرده، اهمیت تجهیز سلاح‌های قدرتمند را گوشزد کنند. تماشاچیان سینما می‌دانستند که گودزیلایی در کار نیست اما شاید این را نمی‌دانستند که چرا برای پیروزی گودزیلا علیه کینگ‌‌کونگ کف می‌زنند. نبردی علیه شرق و غرب ناخودآگاه در این فیلم سینمایی شکل می‌گرفت و گلیم سیاست همچنان تا زیر پای گودزیلا و کینگ‌کونگ هم دراز می‌شد‌! در هر حال هر چه که بود، تجهیز سلاح و خطر بمب اتمی، دست‌مایه‌های فراوانی برای سینمای دنیا به همراه داشت. چندان که ژانرهایی از قبیل «فردای آن روز» یا «اسلحه‌های نظامی» در سینما و ادبیات از این رهگذر به وجود آمدند. ژانر «فردای آن روز» در واقع به فردای روز فاجعه انفجار بمب اتمی اشاره داشت و ژانر «اسلحه‌های نظامی» بر محوریت پیشرفت‌های تجهیزات نظامی بنا می‌شد. همه این‌ها در واقع گواه این بود که نوعی خطر وجود دارد؛ هرچند کسی نمی‌دانست کی و چگونه قرار است این خطر مهیب بشر را تهدید کند.   
رئیس‌جمهوری آمریکا به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح این کشور، تنها فردی است که می‌تواند فرمان عملیات را صادر کند. به همین خاطر همواره یک افسر ویژه با کیفی سیاه و سنگین که به کیف «فوتبال» معروف است، رئیس‌جمهوری را همراهی می‌کند. گفته می‌شود که آن کیف حاوی همه آن چیزی است که رئیس‌جمهوری برای آغاز جنگ اتمی به آن نیاز دارد. اما چنانچه رئیس‌جمهوری آمریکا در آن چمدان را باز کند خواهد دید که از «دکمه قرمز» خبری نیست و در عوض سه وسیله دیگر در آن چمدان قرار داده شده است: یک تلفن ماهواره‌ای که به وسیله آن بتواند از هر نقطه‌ای در دنیا فرمان حمله را صادر کند. یک کتابچه نازک حاوی اطلاعات مختصر و مفید در مورد طرح‌ها و نقشه‌های جنگ اتمی و بالاخره آن چیزی که به «کیک» معروف است یعنی یک کارت فلزی حاوی «کدهای طلایی» که با استفاده از آن می‌تواند فرمان خود را بدون آنکه گیرنده نیازی به راستی‌آزمایی آن داشته باشد، صادر و ارسال کند. با این حال این ارتش آمریکاست که همه کدهای لازم برای عملیاتی کردن سلاح‌های اتمی را در اختیار دارد و می‌تواند همه فرمان‌ها را مورد راستی‌آزمایی قرار دهد و اگرچه تنها رئیس‌جمهوری می‌تواند فرمان حمله اتمی صادر کند اما ارتش نیز در حالت اضطراری به عنوان مثال در صورت مرگ رئیس‌جمهوری می‌تواند حمله را آغاز کند. چنانچه ارتش این اختیار را نداشت آنگاه طرف مقابل می‌توانست با ترور رئیس‌جمهوری، آمریکا را با خاک یکسان کند بدون آنکه نگران حمله متقابل باشد. برای همین تدابیر اینچنین در نظر گرفته شده اما حالا شرایط به مراتب خطرناکتر است. رئیس جمهوری آمریکا نشان داده که گاهی کنش‌هایی غیرعقلانی علیه مواضع مختلف دارد. نمونه‌اش ماجرای راهپیمایی علیه نژادپرستان بود. برای همین کیف معروف در دست چنین مردی خطرناک و فاجعه‌بار به نظر می‌آید؛ حتی اگر در آن خبری از دکمه قرمز نباشد.


تعداد بازدید :  457