شماره ۱۲۰۹ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۶ شهريور
صفحه را ببند
زمانه دگر شده است!

مهدی بهلولی آموزگار

زمانه دگر شده است؛ همه ما باید بپذیریم. فضای مجازی روز به روز گسترش بیشتر می‌یابد و اطلاعات بیشتری در دسترس مردم می‌گذارد و پنهانکاری هر روز دشوارتر می‌شود؛ هم ما شهروندان عادی باید این را بپذیریم و هم سیاستمداران. دیگر نمی‌توان انتظار داشت که فردی در هر جایگاهی -از پدر و مادر یک خانواده بگیرید تا فرادستان بالامرتبه سیاسی یک کشور- سخنی بگوید و همگان بی‌چون و چرا آن را بپذیرند. در این روزگار، مدیران باید در اندیشه راهکارهایی باشند که به افراد زیردستشان نزدیک شوند، با آنان به گفت‌و‌گو بنشینند و در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها به آنان اعتماد کنند و دخالتشان دهند. شوربختانه اما گویا هنوز برخی از سیاستمداران و مدیران ما گویی آنچنان که باید و شاید این فضای تازه را درنیافته‌اند و گمان می‌کنند که می‌توانند هر تصمیمی که دوست دارند، بگیرند و بی‌هیچ چالش و مقاومتی هم به اجرا درآورند. برای نمونه این‌که بیایند اعلام کنند که هر زنی که نابارور باشد و نمی‌تواند بچه‌دار شود نباید آموزگار شود و حق استخدام‌شدن در آموزش‌و‌پرورش ندارد. بعد هنگامی که از آنان پرسیده شود که چرا؟ پاسخ بدهند: «کسی که نابارور است از نظر هورمونی بدنش مشکل دارد؛ بنابراین قطعا صبوری و تحملی که معلم برای کنترل کلاس نیاز دارد را ندارد. علاوه بر این، ارتباطات عاطفی که این فرد باید با بچه‌ها برقرار کند، دچار اختلال است.» و بعد یک نفر بیاید یک جست‌وجوی اینترنتی یک دقیقه‌ای انجام دهد و ببیند و بخواند که بسیاری از ناباروری‌های زنان هورمونی نیستند و علت‌های دیگر دارند و فرد دیگری بیاید بپرسد در کجای جهان چنین تصمیم‌هایی گرفته می‌شود که ما دومی آن هستیم؟!
اشتباه نشود قصد جسارت به گوینده سخن را ندارم و از قضا برای ایشان و شخصیت و منش‌شان احترام ویژه قائلم -درواقع از مدیران مردمی آموزش‌و‌پرورش ما هستند- اما بحث به این برمی‌گردد که همگی ما نیاز به درک و فهم دوران تازه‌ای داریم که در آن می‌زییم. همه ما باید بپذیریم در این روزگار دیگر نمی‌شود برویم در پنهان مثلا شیوه‌نامه‌ای برای استخدام آموزگاران تصویب کنیم و در آن بیاوریم که زن نابارور و یا کسی که در صورتش موی زائد هست و یا کسی که «کریه‌المنظر» است حق آموزگارشدن ندارد و بیاییم دو ‌سال هم آن را اجرا کنیم و پس از این‌که رسانه‌ای شد و نتوانستیم دفاع درست و حسابی از آن کنیم، برگردیم و بگوییم که بله داریم آن را اصلاح می‌کنیم! خب، این طور نمی‌شود که. اگر راست می‌گویید چرا در این دو‌ سال آن را اصلاح نکردید؟ چرا تا رسانه‌ای شد و انتقادها بالا گرفت به یاد اصلاح آن افتادید؟ و خیلی چراهای دیگر که کمتر پاسخ‌های پذیرفتنی هم می‌گیرند. باری، زمانه دگر شده است و بهتر است پیش از تصویب چنین شیوه‌نامه‌ای، پیش‌نویس آن را در دسترس همگان و یا کسانی بیرون از حلقه نزدیکان و «کارشناسان» خودمانی بگذاریم و پس از شنیدن دیدگاه‌های مخالف و موافق آن را به تصویب نهایی برسانیم.


تعداد بازدید :  560