شماره ۱۲۰۹ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۶ شهريور
صفحه را ببند
دگرگونی‌های آرام آیین ازدواج در اواخر دوره قاجار
راه‌انداختن سروصدا براي جهازبران منسوخ شد

ازدواج، آیینی دیرینه در تاریخ ایران است که در گذر تاریخ، تا دهه‌های اخیر، نسبت به بسیاری از پدیده‌های اجتماعی کمترین دگرگونی را پذیرفته است. این کنش اجتماعی با رنگین‌کمانی از آیین‌ها و سنت‌ها همواره مورد توجه خانواده‌های ایرانی بوده است تا آن‌جا که آن را یک وظیفه مسلم اجتماعی برمی‌شمردند. عبدالله مستوفي در کتاب «شرح زندگاني من» هنگام روایت خاطره‌ای از عروسی برادرش فتح‌الله مستوفی، از پاره‌ای دگرگونی‌ها در آیین‌های ایرانی در گستره ازدواج، در کنار سنت‌های دیرینه اجتماعی در این زمینه سخن رانده است: «از وقتي كه من از پطرزبورغ آمده‌ام، مادرم اصرار دارد ما را زن بدهد و من حقا هميشه برادرم را جلو مياندازم. بالاخره در‌ سال 1328 بعد از محرم و صفر دختر ميرزا احمدخان مبشرالدوله براي ايشان مورد پسند افتاد.» این تاریخ‌نگار با اشاره به بی‌فاصله‌بودن عقدكنان و عروسي در آن روزگار، به پاره‌ای دگرگونی‌های آیین‌های ازدواج در اواخر دوره قاجار می‌پردازد: «عروسي‌هاي اين دوره خيلي مختصر شده، انداختن موزيك نظامي جلو عروس و راه‌انداختن سروصدا براي جهازبران و حمام‌روان، بالمره منسوخ بود.» او همچنین از وظیفه اجتماعی جوانان در آن روزگار سخن می‌راند: «وظيفه اجتماعي را كه تأسيس خانواده و دادن عوض خود بجامعه است، بخوبي ميدانستيم.» مستوفی سپس توصیفی از چگونگی برگزاری مراسم ازدواج ارایه می‌دهد: «بيروني قديم [عمارت پدری] براي سكناي عروس و داماد تعمير و تخصيص يافت. روز عروسي، بعد از ظهر، مجلس زنانه در بيروني جديد خودمان منعقد شد و مجلس مردانه در خانه برادرم آقا ميرزا رضا بود. عروس را با حاشيه مفصل بخانه آوردند، مهمانهاي دو خانواده با هم شام خوردند، بعد از شام عروس را با حاشيه مختصرتر بحياط مخصوص خود بردند و مهمان‌ها متفرق شدند. دسته مطرب زنانه هم براي سرگرم كردن مهمان‌ها از بعدازظهر بود «بادا بادا مبارك بادا» همان نواي سي‌سال قبل را باز هم در موقع ورود عروس دم دادند. اين نوا با همان عبارت قديمي و در همان آواز سه‌گاه تا امروز هم در عروسي‌هایي كه مطرب زنانه داشته باشد، معمول است.» ازدواج در تاریخ ایران همواره با آیین‌هایی رنگارنگ برگزار می‌شده است: «فردا صبح از طرف اعضاي خانواده داماد و عروس بقچه‌هاي محتوي طاقه‌هاي شال و قواره‌هاي نبريده يا شاخه‌هاي گل جهت عروس و داماد آوردند. هنوز زنبيل گل بي‌دوام، جانشين اين هديه‌هاي نفيس بادوام عروسي نشده بود. در خلعتي‌هايي كه عروس براي خانواده داماد ميآورد، دستمال گردن و جوراب و دستمال، جاي ‌جا مهر و شب كلاه و بند ثبت و بند كاغذ قديمي را گرفته بود و چون ساقدوش و سلدوش هم در كار نبود، خلعتي عروس ب[ه] كس و كار نزديك مثل برادرها و خواهرها و پدر و مادر داماد انحصار داشت.»

 


تعداد بازدید :  446