شماره ۱۲۰۹ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۶ شهريور
صفحه را ببند
تاریخ درباره یک گروه ویژه اجتماعی چه روایت کرده است
فضیلت کار و گروه انگل‌ها و ولگردها

«کار» در اندیشه و باور ایرانیان در تاریخ، جایگاهی ویژه داشته است. این مسأله را در باورهای اخلاقی و دینی آنان نیز می‌توان جست. همین پدیده و باور اما در ساختار کنشگرانه جامعه، گاه با دگرگونی‌هایی روبه‌رو می‌شود؛ تا آن‌جا که بیکاری و تن‌پروری فضیلت شمرده می‌شود. پاره‌ای گروه‌ها و دسته‌های اجتماعی در تاریخ ایران بر طبل چنین باورهایی زده و برآن بوده‌اند. کارکردن، نه‌تنها فضیلت برشمرده نمی‌شده، بلکه در جایگاه توجه به زخارف دنیوی می‌گنجیده است. مرتضی راوندی در کتاب پربرگ و ارزشمند «تاریخ اجتماعی ایران» درباره یکی از گروه‌های اجتماعی ایران در گذر تاریخ سخن رانده و آنها را «گروه انگل‌ها و ولگردها» نامیده است. «برخلاف جوامع پيشرفته كه كاركردن شرط زندگي‌كردن است، در جوامع طبقاتي، غير از فئودال‌ها و سرمايه‌داران، عناصر ولگرد و طفيلي، بدون اينكه منشأ خدمت اجتماعي باشند، از حاصل كار ديگران با بدبختي و محروميت زندگي مي‌كنند». این تاریخ‌نگار «دزدان، فواحش، گدايان، قاچاق‌فروش‌ها» را جزو اين گروه اجتماعي برشمرده، می‌نویسد: «گاه ممكن است افرادي از كارگران كارگاه‌هاي كوچك به حكم نظام غلط اقتصادي به گروه ولگردان بپيوندند. اين افراد همين كه از كار بركنار شدند، براي چند روزي مي‌توانند با قرض (اگر ممكن باشد) و فروش گليم و سماور و... (اگر داشته باشند) زندگي كنند. بعد از آن، خيلي زود كارشان به دزدي و گدايي و طفيلي‌گري مي‌كشد... همچنين روستایياني كه دِه را ترك گفته، براي كار و زندگي بهتر به شهر روي مي‌آورند، چه ‌بسا به علت فقدان كار به صف ولگردان مي‌پيوندند». راوندی سپس در بیان پدیده‌هایی که رواج اینگونه دسته‌های اجتماعی را درپی می‌آورند، «آثار اجتماعي صوفيگري» را از آن جمله می‌داند. او با اشاره به روایت‌های تاریخی درباره این گروه در جامعه ایرانی می‌نویسد: «احمد كسروي با آن قسمت از تعاليم صوفيان كه مردم را از كار و كوشش بازمي‌دارد، يا موجب رواج موهومات و خرافات و اشاعه بدآموزي‌هاي ديگر مي‌شود، به سختي مخالف است و در كتاب خود «صوفيگري» مي‌نويسد: «چند چيز كه در زندگي ايرانيان و توده‌هاي همسايه كارگر بوده و مايه بدبختي اين مردمان گرديده، يكي از هناينده‌ترين (مؤثّرترين) آنها همين صوفيگري بوده است... صوفيگري با هر بخشي از كارهاي زندگي برخورده زهر خود را به يكايك آنها آلوده، شناختن جهان و زندگي، خداشناسي و پرورش روان، خرد و پيروي از آن، درس‌خواندن و دانش‌پژوهي، خيم‌ها و خوي‌ها، كار و پيشه، آبادي شهرها و زمين‌ها، خانه‌داري، زناشویي همه را زهرآلود گردانيده». کسروی همچنین بر این باور است «بيكاري و خانقاه‌نشيني كه صوفيان برگزيده‌اند، گناه بزرگي از ايشان است؛ هركسي مي‌داند كه در اين زندگي كوشش‌هایي مي‌بايد تا خوراك و نوشاك و پوشاك و ديگر نيازمندي‌هاي زندگي بسيجيده شود و هركسي بايد به نوبت خود از راه كاري يا پيشه‌اي به كوشش پردازد و با ديگران همدستي كند و كسي كه نكوشد و مفت خورد، ناراستي با توده كرده است».

 


تعداد بازدید :  500