سیدعبدالله انوار| پدیده جوانی در تاریخ ایران، در سدههای اخیر با دگرگونیهای بسیار روبهرو بوده است. در سالهای پایانی حکومت قاجار و نیز آغاز سده چهاردهم خورشیدی با جوانانی روبهرو میشویم که با دورههای پیش تفاوتهایی چشمگیر دارند. بخشی مهم از اینها طبقهای تحصیلکردهاند که در فرنگ تحصیلات عالیه را فراگرفتهاند؛ خواستههای این نسل با پیشینیانشان متفاوت بود. جامعهای که به گسترهای تازه از دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی وارد شده بود، آیا میتوانست خواستههای این نسل تازه را برآورد؟ آنچه به یاد دارم آن است که در آن دوره هنوز سرگرمی یا به تعبیر فرنگیها Amusementهای امروزی وجود نداشت. همچنین تلویزیون هنوز به ایران نیامده بود و رادیو نیز هنوز رواج نداشت. سینما البته پدیدهای جذاب بود که بسیاری از جوانان و تحصیلکردههای آن روزگار را غالبا به سوی خود میکشاند. سرگرمیهای امروزی اما چندان وجود نداشت. نکتهای که در این میانه اهمیت بسیار دارد آن است که با این وضعیت، آنها روزگار و زمانهای فراغت خود را چگونه میگذراندند؟ آنان درواقع به اندازه امروز نیاز نداشتند. خیابان لالهزار، بزرگترین مکان تفریحی و سرگرمی شهر تهران در آن روزگار برای گشتوگذار بود. بیشتر جوانان شبهنگام به آنجا میآمدند، گشتی میزدند و به خانه میرفتند. زمینههای تفریح و گذران اوقات فراغت که افزایش یابد، سرگرمیها هم گسترش خواهد یافت. وقتی چنین زمینه و بستری فراهم نبود، مردم بهویژه جوانان، زودهنگام به خانههایشان میرفتند. البته جمعیت نیز کم بود. جمعیت تهران در سال 1318 خورشیدی، پانصدهزار نفر بود، به همین دلیل جامعه نیازهای امروزی را نداشت. اوقات فراغت مردم، بیشتر به کار میگذشت. کارهای اداری در دوره پهلوی اول گسترش یافت. البته کار به اندازه جمعیت بود. شاگرد که درس خود را پایان میداد و از مدرسه یا دانشگاه بیرون میآمد، کار اداری به اندازه وجود داشت، به همین دلیل بهسادگی در ادارهای مشغول میشد. جامعه همچون امروز نبود که جمعیتی بسیار را در خود جای داده است و مشغولیات کافی نیست. امروزه جوانانی بسیار وجود دارند که بیکارند. مسأله بیکاری آن زمان به این شیوه مطرح نبود. جوانان به سن ازدواج و کار که میرسیدند، کاری چندان سخت پیش روی نداشتند. بهعنوان نمونه، خانه به سادگی برای آنها مهیا میشد. قیمت خانه ارزان بود و میتوانستند بخرند. خانوادهها البته غالبا دو خانه داشتند که میتوانستند به فرزندانشان دهند. بعد هم ازدواج که میکردند، جهیزیه و کمکی که خانوادهها میدادند، زندگی خیلی مرتب برای آنها مهیا میکرد. خانواده در این زمینهها بسیار اهمیت داشت؛ اصلا مسأله اجارهخانه مطرح نبود. درواقع مسألهای پیچیده به شمار نمیآمد. جوانی که میخواست ازدواج کند و خانه هم نداشت، میدانست قیمت کرایه خانه بر زندگیاش تأثیری چندان ندارد. این مسأله امروز، یک مشکل خیلی پیچیده است. یعنی جمعیت زیاد نبود، از اینرو، روابط هم کم بود. اکنون اما جمعیت افزایش یافته، مسائل بسیار زیاد و حلشان هم خیلی مشکل شده است؛ آن دوره اینگونه نبود.