شهلا کاظمیپور جامعهشناس
خشونت، در سطح خرد و کلان و در قبال هریک از افراد جامعه، بیش از هر چیز محصول جامعه توسعهنیافته است. هرچند در بسیاری از جوامع توسعهیافته نیز ما شاهد چنین مشکلاتی هستیم و بسیاری از افراد از انواع و اقسام خشونتها در مواجهه با یکدیگر استفاده میکنند، اما درنهایت غالبشدن خشونت- در هر شکلی از آن- در گام نخست، محصول فقر فرهنگی و عدمآگاهی است. در اکثر جوامعی که از بیسوادی یا کمسوادی رنج میبرند و همچنین تربیت خانوادگی ضعیفی دارند، ما شاهد خشونتهای گستردهتری هستیم. از سوی دیگر مهاجرت ازجمله پدیدههایی است که منجر به تضعیف فرهنگی شده است. بسیاری از افراد که به مناطق مختلف مهاجرت میکنند، خود را فرد غریبهای با آن مکان مییابند و ممکن است به بسیاری از اعمال دست زنند که اگر در شهر خود بودند، هرگز آن را انجام نمیدادند. برای مثال زمانیکه در خیابان دو نفر با یکدیگر تصادف میکنند، اگر در شهر کوچکی باشد که افراد همدیگر را بشناسند، این اتفاق ممکن است به سهولت حلوفصل شود اما در شهرهای بزرگ که بسیاری از افراد از مناطق دیگر به آن مهاجرت کردهاند، خشونت راحتتر انجام میشود و افراد بهراحتی لب به دشنام و زد و خورد میگشایند. همچنین ما در خانوادههای اصیل و قدیمی شاهد خشونتهای گسترده و نظاممند نیستیم. در این خانوادهها تمایل به انسجام و از بین بردن دشمنیها و خشونتهای درونی بسیار بالاست و روابط چهره به چهره که در گذشته وجود داشته نیز خود عامل مقابله با گسترش هرچه بیشتر خشونت بوده است. از سوی دیگر آنچه میتواند دامنه خشونتها را گسترش دهد و آن را بیش از پیش عیان سازد، بیاعتمادی اجتماعی، توزیع نابرابر درآمدها و نارضایتی در سطح خرد و کلان است. اما این مواردی که تاکنون ذکر آن رفت، ریشههای خشونت در سطح عام بود. این خشونت در زمینه مسائل مربوط با زنان نیز ریشههای بسیار و انواع گوناگونی دارد که بسیاری از آنها به ضعف در ریشههای فرهنگی کشور بازمیگردد. ما گمان میکنیم کشوری درحالتوسعه هستیم اما این درحالتوسعه بودن صرفا در زمینه مسائل سختافزاری است و در زمینههای نرمافزاری، رفتاری و اخلاقی چنین موردی را شاهد نیستیم چراکه یکی از اصلیترین شاخصههای توسعه، توسعه فکری و فرهنگی است و چنانچه ما به این سطح از توسعه دست نیابیم، امکان دست یافتن به سایر بخشها را نیز نخواهیم داشت. حال آنکه خشونت علیه زنان نیز در این بخش دارای مشکلات اساسی است و بسیاری از خشونتهایی که ما در جامعه شاهد آن هستیم از ضعف در این حوزه رنج میبرند.
از سویی نکته قابلتامل و مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که خشونت از کودکی درون فرد نهادینه میشود و به این ترتیب چنانچه کودکی درستی برای فرزندانمان رقم زنیم، میتوانیم از سطح خشونتهای آتی جامعه در تمامی سطوح بکاهیم و لازمه آن هم بدونشک داشتن آموزگاران و اساتید فرهیخته است که به این وسیله بتوانیم زمینه انسانبودن را فراهم سازیم.