رضا بردستانی نویسنده
کیلومترها و شاید قارهها پیموده است تا به تماشای مسجد و مناره و بنایی از ابنیه تاریخی - معماری ایرانیان بایستد، حرفهای است و دوربین بهدست اما از چهره برافروختهاش میتوان فهمید که نگران و عصبانی است. از او با انگلیسی دست و پا شکسته میپرسیم: ?Happened و در ادامه
?Can I help you with و او با اشاره از ما میخواهد تا از دریچه دوربین نگاه کنیم! موضوع یک عدد آنتن بیتیاس موبایل است که به او اجازه نمیدهد ثبتی ماندگار داشته باشد و ما فقط سری تکان میدهیم!
بلندگوهای چندین ده ساله، آنتنهای هوایی، برچسبهای نازیبا، لولههای فلزی و این اواخر آنتنهای «بی.تی.اس» معضلی مهم و کمتر دیدهشده در جاهایی است که برای ثبت دقیق و زیبای معماریِ ارزشمند ایرانی مانعی دردسرساز به شمار میرود. همه آنهایی که با ذوق و عشق حرفه عکاسی را دنبال میکنند کموبیش با این خطای نابخردانه روبهرو شدهاند. تلاشهای گاه چندین ساعته نیز برای انتخاب کادر و زاویهای مناسب که بتواند همه ظرافتهای معماریِ ایرانی را خیلی دقیق به تصویر بکشد و زیباییهای یک اثر را به عدسی دوربین نزدیک سازد با موانعی زمخت و ناهمگون بیاثر میکند و ناچار باید آن اثر را با همان میهمانان ناخوانده و زشت ثبت و ضبط کرد؛ میهمانانی که میشود که نباشند، که حذف شوند که ترمیم و ساماندهی شوند.
موانعی که در ابتدا برشمرده شد غیر از نصب پلاکاردهای راهنمای بازدیدکننده، انواع تذکر و راهنمایی و نقشبندی شعارهای گوناگون بر در و دیوار و از همه مهمتر تغییراتی است که بیهیچ کارشناسی بنا را از نظر بصری نازیبا میکند. بدترین و شدیدترین توهین به این فضاهای دوستداشتنی که در چندسال اخیر مشاهده شده نصب آنتنهای «بی.تی.اس» است که گویی بناهای تاریخی ـ مذهبی و فرهنگی را بیپشتوانهتر از همیشه آماجِ حمله خود قرار دادهاند.
شاهد و گواهِ این ایرادِ بزرگ در کمترین دقت و مراجعه به وفور یافت میشود. این روزها چندگانگی مدیریتِ اماکن تاریخی- مذهبی باعث شده هر فرد آنگونه که صلاح بداند خواسته و نیاز خود را برآورده کند و این همان آلودگی بصری است که مانعی بزرگ بر سر راه ثبت دقیق و زیبای یک اثر هنری ایجاد میکند. هیچکس تاکنون به مبلمان بصری اینگونه آثار توجهی نکرده است زیرا، دیدگاههای مدیریتی فاقد مشاوره و دریافتهای هنری است و تنها ابعاد مدیریتی و اجرایی را دربر میگیرد که صدالبته از قاعده خلقالساعه بودن و باری به هر جهتی نیز پیروی و متابعت میکنند.
این تنها هشداری کوتاه بود به کسانی که به خود اجازه میدهند تا با نصبِ انواع و اقسام اینگونه موانع اثری نامطلوب بر جلوههای زیبا و ماندگار آثار معماری و تاریخی ما گذارند. حتی اگر تشکلهای صنفیِ داخلی و بینالمللی بهویژه جامعه عکاسانِ ایرانی از خود واکنشی نشان ندهند نیز باید که چارهای اندیشید. میراثِ فرهنگی از هر نوع و گروهی که باشد برای نشان دادن قدرت نفوذِ علمی، فرهنگی، هنری و اجتماعیِ ما ایرانیان کارکردهای تاثیرگذاری دارد. حال نکته در این مهم خلاصه میشود که چرا، چگونه و با چه توجیه قانونی یا حتی شبهِقانونی فرد یا افرادی تصمیم میگیرند با این میراثهای گرانبها و جاودانه ما آن کنند که افتد و دانیم.
این یک انتقاد اجتماعی یا جبههگیری هنری نیست این وظیفهای است که ثبتکنندگان تصاویر زیبای آثار ماندگار تاریخی و معماری از هر گروه و جامعهای که هستند باید با به تصویر کشیدنِ این گونه پلشتیهای آزاردهنده با صدایی گویا و رسا به گوش مسئولان گاه کارنابلد و بیگانه با کارکردهای عمیق فرهنگی-هنری برسانند؛ مسئولینی که حقوق میگیرند، مرخصی و اضافه کار و پاداشهای آنچنانی میگیرند اما در انجام امور محوله کوتاهی میکنند. این وظیفهای است که همه دوستداران آثار و ابنیه تاریخی، هنری و فرهنگی باید بر دوش خود احساس کنند و با به تصویر کشانیدن تصویری و کلامی برخی از این ناهنجاریها که نشانه عدمدرایت و کجسلیقگی است با شیوهای اعتراضگونه با آن برخورد کنند.
Rezabardestani50@gmail. com