محمد صفی هایکونویس. مترجم
درنگ شهروند| شعر كوتاه ازجمله قالبهاي شعري است كه مورد اقبال و پسند جوانان و عموم علاقهمندان به شعر است. در روزگار شتاب و فراموشي و از دست رفتن لحظات زيباي شاعرانه، سرودن شعر، آن هم به شكل موجز، هنري است كه ميتوان آن را آموخت و به تجربه نشست.
در اينخصوص با تني چند از شاعران جوان و صاحبسبك در اينخصوص صحبتهايي شد. گفتارهاي جمعي ما را به اين سمت رهنمون شد كه ميبايست اين تجربه را از خودمان آغاز و داشتههاي خود را مرور كنيم. محمد صفي، شاعر جوان، از هايكونويساني است كه بيهياهو كار خود ميكند و جهان شاعرانهاش، زيباييهايي تكثير شدني دارد. نگاه به چنين نيازي ما را به همدلي اميدوار ساخت. اين صفحه تعلق به شاعراني دارد كه تجربههايي شگرف و نوظهور را در عرصه تحول زباني دنبال ميكنند. تجربههاي شاعرانه خود را در مجال «شعر شهروند» به اشتراك بگذاريد. نخستين درنگ شعر را با ما باشيد.
همه ما دستکم یک تعریف از هایکو 2 میدانیم و بسیاری از ما مدعی هستیم که این تعریف، تفسیری است شخصی از درک فردی ما درباره هایکو. توضیحی که ارایه میدهم در میان موارد دیگر فرض میشود، هایکو بهطور سنتی نوشتههای بسیار کوتاهی است درباره طبیعت یا ارتباط انسان با آن (اغلب آشکارسازی طبیعتانسان) که بهطور معمول شامل فصل واژه کیجو 3 است. (انسانها بخشی از طبیعتاند، مهم نیست که چقدر غیرطبیعی و نابجا به نظر رسند، با این حال نباید تعادل هایکو با عوامل انسانی برهم خورد).
فصلواژه در هایکو نمایانگر فصل است و بهخواننده اجازه میدهد تا بفهمد هایکو در کدامین فصل روی میدهد. بهطور سنتی فصلواژه یک عامل ضروری در هایکو است. برای هایکونویسان سادهتر است از فصلواژههایی استفاده کنند که از طبیعت برگرفته شدهاند زیرا با استفاده از فصلواژهای که از طبیعت سرچشمه میگیرد، همزمان دو ویژگی دیگر هایکو در آن لحاظ میشود. بعضی فصلواژهها از زندگی روزمره انسان برگرفته شدهاند، همانند تعطیلات، بعضی فعالیتهای انسانی از قبیل نگهداری میوهها یا بادبادکبازی که بهطور معمول در زمانی معین اتفاق میافتند.
وظیفه فصلواژه چیزی فراتر از نشان دادن فصلهاست به مانند تصاویر و رویدادهای معینی که حس زمانی خاص را منعکس میکنند و همچنین میتواند احساسات، حالت و گذران زندگی را متبلور سازد. برای مثال، رویدادها و تصاویر بهار(لانهسازی، حیوانات تازه متولد شده، جوانه گیاهان، روزهای طولانی و...) امید، شروع مجدد و لذت زندگی را نشان میدهند. تصاویر و رویدادهای پاییز و زمستان (شبهای طولانی، ریختن برگها، درختان بیبرگ، پرندگان مهاجر، زمین سرد و...) شاید پایان چیزی، عمر زیاد، مرگ، وقت استراحت و... را نمایش میدهند. از دیگر روی عوامل معین پاییز، همچون تند قدم زدن در هوای سرد، گونههای سرخ کودکان در هوای پاییزی، سیبهای ترد قرمز، دیدن برگها، کدو تنبلهای درخشان و گلهای پاییزی به حالات مختلفی چون انفجاری نو از انرژی، افزایش زیبایی طبیعت، فراوانی هدیههای طبیعت و... اشاره دارند.
هایکونویسان چیرهدستی که سنت ژاپنی را میشناسند با دقت به فصلواژه و معانی ضمنی آن در هایکویی که مینویسند توجه دارند. آنها شاید به کیوسه 4 ژاپنی(فرهنگ فصلواژهها) یا بهطور فراگیرتر به سایجیکی5 (شامل پارامترهای فصل به همراه نمونه هایکو برای نحوه استفاده از آنها) یا ترسیم آن از روی تجربههای شخصی در منطقه زندگی خود که میتواند نمایانگر فصلی مشخص باشد، استفاده کنند.
بیشتر هایکونویسان معتقدند که وجود کیوسه یا سای جیکی امری ضروری است و نوشتن یک رنکوی6 موفق بدون فصلواژه یا داشتن گنجینهای عظیم از این عبارات در ذهن، که هرکدام بخشی از یک فصل را نمایش میدهند، غیرممکن است. مصرانه از هایکونویسان میخواهم تا به حداقل یک منبع انتشار یافته از فصلواژهها دسترسی داشته باشند. اگرچه میتوان بدون آنها هایکو نوشت، شاعر هوشیار و حساس برای نوشتن هایکو نیازی به لیستی از فصلواژهها ندارد. با این وجود اگر شما هایکویی بدون در نظر گرفتن کیوسه بنویسید، نوشته شما ارزشی نخواهد داشت و احتمالا هنگام ارسال نوشته خود به مجلهها با مشکلاتی مواجه خواهید شد.
مهم نیست به چند کیوسه یا سای جیکی دسترسی داشته باشیم، مهم نیست که کجا زندگی میکنیم، بلکه هدف ما چنین است: همانگونه که تمام تلاشمان را میکنیم تا به سنت ژاپنی هایکو احترام بگذاریم، باید به درک و فهممان از فصلها نیز احترام گذاریم. گاهیاوقات باید بر حس مشترک تکیه کنیم، همچنین به موقعیت خود در جهان و در برخی موارد باید هوشیارانه به درک احساس خوانندگانی که برایشان مینویسیم توجه کنیم.
نباید با توجه بیش از حد به درستی موضوعات فصلواژه در هایکوی خود یا دیگران نگران شویم که آیا از درک عناصر حیاتی غفلت ورزیدهایم یا خیر... در مواردی دانشجویان غربی هایکو را مشاهده کردهام که در گوشهای نگران گیر افتادهاند و نمیتوانند به آزادی خلاقیت روی آورند. خلاقیت با موشکافی پیاپی در ویژگی فصلواژه مشکلی ندارد.
تقریبا در همهجا، فصلها درهم آمیخته و در نوساناند. همچنین موارد زیادی که فصلی خاص را در کیوسه نمایش میدهند، ممکن است در زمان دیگری از سال یا در تمام طولسال در برخی مناطق نیز اتفاق بیفتند. در حالی که رنگینکمان ممکن است یک فصلواژه برای تابستان باشد، بهخوبی میدانیم در برخی مناطق رنگینکمان میتواند در هر زمان دیده شود، درواقع رنگینکمان زمستانی نیز فصلواژهای برای زمستان در فرهنگ واژگان عناصر فصل است.
مارمولک، فصلواژهای برای تابستان است اما در فلوریدای7 مرکزی و جنوبی مارمولکهای کوچکی با نام آنول8 در تمام طولسال با ما هستند، آنول، فصلواژهای برای تمام سال است. اگرچه مارمولکهای شبگرد با ورود هوای سرد ناپدید میشوند و تا شبهای گرم بهاری دیده نمیشوند.
مواردی از واژگان فصلنمای کیوسه جایگاه خود را در موسمی میگیرند که آن فصل را قویتر از دیگر فصول نمایان سازند. شخمزدن زمین بهدلایل روشنی یک فصلواژه بهاری است. اگرچه شخمزدن در زمانهایی دیگر از سال هم انجام میشود بسته به ناحیه، زمانی انجام میشود که خاک را برای باغ پاییزی یا گندم زمستانی آماده میکنند. شخمزدن از دید عموم بیشتر در بهار انجام میشود، حداقل از دید کسانی که کیوسه را نوشتهاند.
هایکونویسان لازم دانستهاند تا با برخی از واژگان فصلی قرار گرفته شده در کیوسه مخالفت کنند، چراکه بعضا این موارد به محل رویداد آن بستگی دارد. در تمام طول عمرم ریختن برگها و تغییر رنگشان، پاییز را برایم یادآوری میکنند. ما برای دیدن ریختن برگهای پاییزی به شمال میرویم چراکه رنگ آنها بسیار متنوعاند اما در کیوسه ریختن برگهای رنگی یک فصلواژه برای زمستان است. هندوانه یک فصلواژه زمستان است این درحالی است که در آمریکایجنوبی، جایی است که مردم آن منتظر رسیدن تابستاناند تا بتوانند از خوردن هندوانه خنک لذت ببرند و این یک فصلواژه تابستانی در نظر گرفته میشود. دوست ندارم هندوانه را یک فصلواژه پاییزی بدانم. طالبی، یک فصلواژه پاییزی شناخته میشود و در عین حال بنابر تجربه من فصلی که خوردن آن شروع میشود تابستان است و طالبیهای خوب در پاییز دیگر یافت نمیشوند.
همچنین باید بدانیم که هر فصلواژه در کیوسه، لزوما با زمانی از سال که نشان میدهد، در ارتباط نیست. با استفاده از برخی فصلواژهها با اشکال مختلف ممکن است زمانهای مختلفی نشان داده شود برای مثال ماه، ماهنو و بدر کامل همگی نمایانگر فصل پاییز هستند همچنین ماه رنگپریده و مهآلود، فصلواژهای برای بهار، برای ساده شدن ماه مهآلود تماما مربوط به بهار، ماه بهطور کامل، دیدن ماه، ماه نو و بدر کامل نیز بر فصل پاییز دلالت دارند.
بیشتر فصلواژههایی که از کشورهای مختلف گرفته شدهاند درکیوسه مدرن ژاپنی یافت میشوند. ما گروهی متنوع از نویسندگان هایکوایم و من معتقدم که اگر ما خود را به یک مجموعه از فصلواژههای شکلیافته بخشی از قسمتی از جهان محدود کنیم قطعا فرصتی ارزشمند را برای نمایش و کشف تنوع بشری از دست دادهایم. این مهم است که به سنت ژاپنی هایکو احترام گذاشته شود و باور دارم که میتوانیم این کار را با استفاده از حس مشترک و پیدا کردن تعادل انجام دهیم.
هایکونویسانی که به انتشار اثرشان توجه دارند باید به راهنماییهای ویراستاران درمورد فصلواژه احترام گذارند. بیشتر ویرایشگرها حداقل به احساس فصلها در هایکویی که منتشر میکنند توجه دارند حتی اگر بر بهدست آوردن فصلواژه از کیوسه برای هر نوشتهای اصراری نداشته باشند. بیشتر ویراستارانی که با آنها آشنا هستم از جایگاه فصلواژههای کیوسه ژاپنی تا حد زیادی مطلع هستند، آنها زمانی که هایکویی دارای فصل واژه نادرست یا بیربط باشد آن را تشخیص داده و چنین نوشتههایی را به همراه جایگزین یا بدون آن رد میکنند. اگر شما تصویری خارج از یک فصل براساس کیوسه استفاده میکنید تلاش کنید تا از دلیل کارتان مطمئن شوید.
اگر به کیوسه شناختهشده پایبند باشید گاهیاوقات ممکن است که با مشکلاتی مواجه شوید. ویراستاران انساناند و هرکدام دیدگاه و سلیقه خاص خود را دارند. شاید ویرایشگری هایکویی را که در پاییز اتفاق میافتد و شامل پروانه است رد کند، ممکن است وی تصور کند که پروانه عنصری از بهار است یا حتی شاید درک کند که پروانه متعلق به پاییز است اما همچنان آن را بهخاطر جلوگیری از سردرگمی خواننده رد کند و این درحالی است که پروانه پاییزی بهعنوان یک فصلواژه برای پاییز شناخته میشود. اما اگر برای ویرایشگری که هایکویتان را برایش فرستادهاید پروانه مترادف بهار باشد باید به نظر وی احترام بگذارید.
شاید این پرسش برای شما پیش آید چه زمانی میتوانید از فصلواژهای که یقین دارید درست است، استفاده کنید درحالیکه در بین موارد کیوسه نیامده باشد... برای مثال میدانیم حیواناتی که جفتگیری میکنند و لانه میسازند از عوامل بهار هستند. با این وجود بعضی اردکها در زمستان شروع به جفتگیری میکنند و پس از فرارسیدن بهار از آنجایی که جفت خود را یافتهاند میتوانند لانهسازی را شروع کنند، مگر در مواردی که ویرایشگر شما اطلاعات زیادی از این اردک داشته باشد، شما به سختی میتوانید او را قانع کنید که این اردک با اواخر زمستان مرتبط است و دوباره همانند ویراستاری که ترجیح میدهد پروانه را جزیی از بهار بداند حتی بعد از فهمیدن عادت این اردکها، ممکن است احساس کند که جفتگیری پرندگان، فصل بهار را در پیش چشم خواننده نمایان میسازد، بههمین دلیل آن را رد میکند، در غیراینصورت ممکن است باعث بلاتکلیفی خوانندگان شود.
آیا نوشتهای که شامل تمامی معیارهای هایکو اما فاقد فصلواژه است را میتوانیم هایکو بدانیم؟ چرا پرسشمان را اینگونه مطرح نکنیم: آیا نوشتهای که تمامی معیارهای هایکو را دارد اما از طبیعت الهام نگرفته است میتواند به عنوان هایکو شناخته شود؟
البته در هر مورد پاسخها بستگی به تعریف نویسنده و خواننده از هایکو دارد و اینکه چقدر مایلیم تا به تعاریف پایبند باشیم. یقینا برای هر قاعدهای، استثنایی نیز وجود دارد. ما آزادیم تا خود به تنهایی برای هر نوشتهای تصمیم بگیریم. در حالت ایدهآل، یک هایکو باید از طبیعت الهام گرفته و دارای فصلواژه باشد. اگرچه انسان بخشی از طبیعت است اما به سبب بنمایههای هایکو تمایل دارم تا انسان را از دنیای طبیعت و جانداران جدا کنم و برای تأمین عنصر طبیعت در هایکوهایم از عوامل انسانی استفاده نکنم. اما به عقیده من، اگر پارامترهای ضروری هر هایکو در نوشتن آن مدنظر باشد و نوشته تنها شامل منشأ انسانی و فاقد طبیعت باشد، همچنان میتوان آن اثر را هایکو خواند...
پانویس:
1. Ferris Gilli
2. Haiku
3. Kigo
4. Kiyose
5. Saijiki
6. Renku
7. Florida
8. Anole