حمیدرضا طهماسبیپور روزنامه نگار
«هرگز نشه فراموش، لامپ اضافی خاموش»؛ شعار تبلیغاتی سالهای نه چندان دور حوزه برق ایران بود. شعاری که همیشه در صداوسیما و جراید شنیده و دیده میشد تا با محبوبیت چهرهمحوری «بابا برقی» فرهنگسازی شود و مصرف برق کاهش یابد. مصرفی که با رشد اقتصاد و صنایع کشور در ابتدای دهه 80 بالا رفت اما با زیرساختهای فرسوده تولید برق تناسبی نداشت. این تبلیغات خاطرهانگیز برای مردم ایران، یادآور مشکلات صنعت برق کشور و قطعی برق بخش خانگی تا بخش صنعتی در دورهایست که به تعریف طرحهای توسعهای انجامید. با همت صنعت برق (در همان سالها) مشکلات کمکم به فراموشی سپرده شد، زیرا افزایش ظرفیت تولید برق ایران شرایطی ساخت که دیگر کسی برای کمبود تولید برق چنین تبلیغاتی را سفارش پخش ندهد! بعدتر هم با هدفمند شدن یارانهها و کندی شتاب توسعه صنعت، قیمت برق و قبوض، گراني پلکانی را برای مشترکان پرمصرف به ارمغان آورد تا خودبهخود مصرف بیشتر مدیریت شود.بسیاری از مردم با لامپهای کم مصرف و لوازم مصرفی کاهنده به فکر مدیریت قبوض افتادند و برای اولینبار فاصلهای کوچک با اقتصاد یارانهای حس شد؛ هرچند که خرید خارجی برق هم بیاثر نبود اما اینکه چرا «بابا برقی» به ناگهان فراموش شد، نکتهها دارد! ظاهرا، واقعیتر شدن قیمت برق و کاهش مصرف صنایع، کار فرهنگسازی را متوقف کرده اما باید از وزارت نیرو هم پرسید: اگر واقعا فرهنگسازی مدنظرش بوده و قصد پوشش کمتوانی تولیدش (در دوران قطعیها) را نداشته، چرا روند توصیهای کاهش مصرف برق توسط بابابرقی را ناگهان فراموش کرد؟فلسفه اقتصادهای آزاد پاسخ خوبی برای این پرسش دارد و میگوید که قیمت واقعی بهترین موازنه برای بازار است و بر همین اساس هم هیچگاه به میزان مصرف مردم کاری ندارد و به ازای خدمات بخش دولتی و خصوصی، هزینه میگیرد. آیا خداحافظی با بابابرقی در دوران موردنظر بر همین اساس محقق نشد؟ آیا این راه درست نیست؟ اینکه دولتها فضای غیررقابتی را فراموش کنند و همواره یارانه را منتی بر سر مردمی ندانند که صاحبانش هستند.باید از دولتیهای گذشته و کنونی پرسید که اگر هدف فرهنگسازی مصرف درست بود چرا این تبیلغات ادامه نداشت؛ اما اگر عبور از بحران دولتهای گذشته مطرح بوده، بگویند با کدام روش و با چه میانگین هزینهای، تولید برق میکنند که برق اینقدر گران تمام میشود؟ زیرا وزیر نیروی فعلی دوباره تأکید بر قیمت را مدنظر قرار داده و میگوید که هزینه تولید 95 تومانی هر کیلو وات برق با فروش حدود 50 تومانی آن سازگار نیست و در این میان مردم 45 تومان یارانه برای هر کیلو وات برق میگیرند. اگر قیمت برق نصف قیمت واقعیاش است چرا دولت نمیگوید که با کدام روش تولید این قیمت تمامشده را دارد؟ آیا وقت آن نرسیده که وزارت نیرو به رفتارهای فرهنگسازانهاش نگاهی بیاندازد. اگر قرار باشد طی ماههای آینده که رشد اقتصاد بالا میگیرد و صنایع راکد به تولید میافتند، دوباره توان کم تولید به قطعی و بازگشت بابابرقی منجر شود دستکم رویه گذشته تکرار نشود. بازگشت بابابرقی یعنی همان روش فرهنگسازی ناموفق «کاهش مصرف آب» که تابستان اخیر ناموفق نشان داد. چرا از این ماجراها درس گرفته نمیشود و فقط بحث قیمت حرف اول و آخر است؟ چراهای فراوانی براي نگراني وجود دارد؛ اگر گوش شنوایی باشد!