زهرا گوهری، پرستار: ضرورت سازماندهی حضور و کمکهای مردمی در بحرانها
یکی از وظایف مدیرانی که بحرانها را کنترل و مدیریت میکنند، هدایت مردم است. در زلزله بم شاهد بودیم که مردم تمایل داشتند به هموطنان آسیبدیده، کمک کنند، اما این کمکها سازمانیافته نبود و در بسیاری از موارد برای کارکنان درمانی و امدادی ایجاد مزاحمت میکرد. مدیریت بحران باید در مورد هر اتفاق غیرمنتظرهای چگونگی کمکرسانی مردمی را تشریح و مشخص کند. نیروهای مردمی بهترین گزینه برای امدادرسانی و مقابله با بحرانها در کنار سازمانهای دولتی هستند.
بیتا نجفی، دانشجو: برنامهریزی کلان برای آموزش مردمی
مدیریت بحران، باید بیشتر در مورد آموزش و آگاهسازی مردم برنامههای بلندمدت و پیدرپی داشته باشد. مدیریت بحران باید مردم را برای مقابله با انواع حوادث هوشیار و آماده سازد. در شرایط فعلی که همگان میدانند دیر یا زود شاهد بحران طبیعی در تهران هستیم، چرا مردم در ناآگاهی بهسر میبرند. البته نقش سازمانهای مربوطه در سازماندهی، هدایت و رهبری مردم بسیار موثر است و باید از مشارکت نهادهای مردمی در این امر بهره برد.
نقی صالحیان، کارمند: ضرورت از میان رفتن فاصله مدیران با مردم در برخورد با بحرانها
مدیریت بحران باید ارتباط همهجانبه و تنگاتنگی با شوراها، آموزشگاهها، بیمارستانها، مراکز آموزشی و ... داشته باشد. مدیران بحران در اتاق در بسته نمیتوانند، برای شهر و روستا در زمان وقوع حوادث و پس از آن، تصمیمگیری و برنامهریزیهای درست و منطقی داشته باشند. متاسفانه درحال حاضر مدیران از پشتمیزهای خود و با دستور میخواهند در مقابل حوادث و بحرانها برنامهریزی کاربردی داشته باشند که این امر به هیچوجه امکانپذیر نیست. به خوبی میدانیم، مدیریت از پشت درهای بسته و بدون چشمانداز روشن و درست که با ساختارها و امکانات کنونی ترسیم نشده باشد، منتهی به شکست است. این موضوع در برخوردهای متعدد و ناهماهنگ و بعضا سلیقهای مدیران با حوادث در شرایط بحرانی موجب کندی امدادرسانی و کمک به آسیبدیدگان حوادث شده است. متاسفانه بهدلیل ناهماهنگی و تغییر رویه و سیاستگذاریهای کلان که از یک سیاست همسو و بلندمدت تبعیت نمیکند، موازیکاری و بیتدبیری را برای رسیدن به مدیریت بحران صحیح رقم زده است. این امر مانع رسیدن ما به استانداردهای جهانی برای مقابله با بحرانها شده است.