فراگیری دانش و شیفتگی نسبت به آگاهی در سرزمین ایران پیشینهای دراز دارد. سرمایه بزرگ چند هزار ساله کتابهای برجایمانده در کتابخانههای ایران و جهان، گواهی زنده از این پدیده به شمار میآید. اهل علم از اینرو در تاریخ ایران همواره جایگاهی والا داشتهاند. اگوست بنتان، یک افسر فرانسوی که به سال 1807 به به عنوان فرستاده ناپلئون به دربار فتحعلی شاه قاجار به ایران آمده، در کتاب «سفرنامه اگوست بنتان» که در قالب نامههایی به یک دوست تنظیم یافته است، در اینباره مینویسد در ایران باشخاص اهل قلم میرزا میگویند. اصل این لغت میرزاده است یعنی پسر امیر و نشان میدهد که در این مملکت تا چه حد به اهل علم احترام میگذارند. در واقع کسی که خواندن و نوشتن را در این مملکت بداند حتما شخص بالیاقتی است». این ویژگی علمدوستی و احترام به اهل دانش را در همه گسترههای زندگی در این سرزمین دیرینه میتوان تاثیرگذار دانست. رشد سطح آگاهی در زمینههای گوناگون در ایران به درستی میتوانسته است تفاوتهایی در شیوه زیست فردی و اجتماعی با دیگر ملتها و سرزمینها پدید آورد. همزیستی قومیتهای گوناگون و باورمندان به دینهای بزرگ در تاریخ ایران میتوانسته است یکی از دستاوردهای چنین وضعیتی به شمار آید. اگوست بنتان در اینباره مینویسد ««رفتار ایرانیان با ارامنه بهتر از رفتار ترکها [عثمانیها] با آنهاست، در اینجا ارامنه آزادی بیشتری برای عبادت دارند و میتوانند از ثروتی که با استعداد خود و یا از راه تجارت و خدمت اندوختهاند براحتی و آزادی استفاده کنند». این جهانگرد فرانسوی از ویژگیهایی یاد میکند که نشاندهنده آسودگی ارمنیها در ایران آن روزگار بوده است «در جشنهای مذهبی دستهجمعی راه میافتند و علائم خاص مذهب خود را آشکارا حمل میکنند و کسی مزاحم آنها نیست». بنتان به شیوه ویژه همزیستی میان باورمندان به دو دین و آیین بزرگ در سرزمین دیرینه مشرق اشاره داشته مینویسد «ارامنه تقریبا همه سنتهای مسلمانان را پذیرفتهاند ... ایرانیان ارامنه را مجبور نکردهاند که برای شخص بودن لباس مخصوص بپوشند و آنها نیز از این مزیت استفاده کردهاند و مانند همه مردم لباس میپوشند، برعکس در ترکیه لباس و پوشش سر و رنگ مخصوص کفشها آنها را در انظار مشخص میکند و موجب تحقیر آنان میشود».