«مردم ایران در علم نجوم و ستارهشناسی پیشرفت زیادی کردهاند. بطوریکه منجمین در هر امر مهم مملکتی مورد مشورت و صلاحدید قرار میگیرند». این توصیف چارلز جیمز ویلز، پزشک و جهانگرد انگلیسی از یک ویژگی ایرانیان در روزگار گذشته، شاید یادآور پیوند باورهای مردمان ایران در روزگاران گذشته با شیوه معیشت و جغرافیایی تاریخی این سرزمین به شمار آید. کشاورزی، پیشه اصلی مردمان این منطقه از جهان بوده است. اقلیم ایران اما خشک بوده، همواره با مساله کمآبی درگیر بوده است. همین وضعیت موجب میشد ایرانیان همواره به آسمان بنگرند و به تقدیر امید بربندند تا بارش باران و برف، روزیشان را برساند. شاید همین نگرش موجب میشد تقدیرگرایی و تکیه بر آسمان و ماورای آن در این سرزمین در روزگاران پیاپی، بر باورهای مردمان سلطه داشته باشد. چارلز ویلز، در میانههای دوره قاجار چندین بار به ایران سفر کرده است. او در کتاب سفرنامهاش «ایران در یک قرن پیش» در کنار روایتهایی که درباره فعالیتهای پزشکی خود در ایران و نگرش ایرانیان به بیماریها و مسایل پزشکی، بسیار کوشیده است مردمان این سرزمین را از جنبه روانشناسی اجتماعی و تاریخی به داوری بنشیند. این پزشک اروپایی درباره باورهای فردی و اجتماعی، گرایشهای گوناگون در زمینههای اخلاقی و اعتقادی، شیوههای همزیستی، زندگی روزمره و سرانجام سیرت و منش ایرانیان در دوره قاجار، نوشتههای ارزشمند بر جای گذاشته است. روایت او را درباره نگاه آسمانی ایرانیان و جستوجویشان در آسمان و میان ستارگان را پی میگیریم «هریک از شهر و روستاهای کوچک هم برای خود منجم و فالگیرهایی دارند که سردسته و عالمترین آنها را "منجمباشی" مینامند. وظیفه اصلی منجمباشیها تعیین روز و ساعتهای خود، و نحس و بد ایام هفته است. منباب مثال وقتی یکی از اغنیاء یا شخصیتهای بزرگ قصد مسافرت بجائی را دارند و یا تصمیم ورود به محلی را میگیرند، قبل از اقدام به این تصمیم با منجمین محل مشورت میکنند، تا روز و ساعت خوبی را برای آنها مشخص کنند زیرا بشدت معتقد به خوششانسی و بدشانسی حاصل از روز و ساعت خوب یا نحس و شوم هستند. عجیبتر از همه اینکه تعدادی از این منجمین واقعا به کار خود اطمینان دارند و کاملا به آنچه محاسبه میکنند معتقدند. برای تعیین این ایام وسایلی مخصوص بنام "رمل و اسطرلاب" ساخته شده از برنج یا نقره در اختیار دارند. ... تعدادی هم از شیادان دورهگرد بنام "رمال" وجود دارند که علاوه بر گول زدن مرد و زن و دستزدن به بعضی کارهای زشت در صورت یافتن فرصت از سرقت اموال دیگران هم روگردان نیستند و کارهای خود را با کمال تردستی انجام میدهند. عجیب اینکه اشخاص سادهدل و کسانی که اموالشان مورد دستبرد و سرقت قرار گرفته اغلب بمنظور پیداکردن اموال خویش از این نوع رمالان کمک میگیرند. آنها نیز زرنگی خاص و زبردستیهای عجیب ندرتا در کار خود موفق میشوند».