«ژیلا کامیاب» متولد کرمانشاه است. او فوقلیسانس نقاشی دارد و دوره سرامیک آتلیه «میه» (پاریس) را نیز گذرانده است.
عضویت در هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، عضویت در انجمن نقاشان ایران، عضویت در انجمن سفالگران ایران،
برپایی نمایشگاههای متعدد در داخل و خارج کشور، کسب جوایز مختلف ازجمله برگزیده دومین بینال نقاشی ایران، برگزیده نمایشگاه شعر در آثار نقاشان و برگزیده گل و طبیعت در آثار نقاشان در کارنامه حرفهای این هنرمند ثبت شدهاند.
«ژیلا کامیاب» در گفتوگویی کوتاه اینطور درباره خودش میگوید: «من مثل خیلیها در دوران دانشجویی فیگوراتیو کار میکردم، ولی بعد از مدتی متوجه شدم در نقاشی بیش از اینها را طالب هستم، یعنی روایتگر بودن برای من کافی نیست. اینکه بتوانم غم و خوشحالیام را با فیگور بیان کنم برایم دیگر جذاب نبود. من دوست داشتم به «ترجمهای از طبیعت» برسم، نه خود طبیعت. کمکم این اتفاق افتاد و به این شیوه از کار دست پیدا کردم. این را هم بگویم که در قید و بند هیچ سبک خاصی نیستم، چون اصولا سبکها و اسمها برای هنرمند نوعی اسارت را به وجود میآورند و او را در محدوده و چارچوبی خاص نگه میدارند. همانطور که گفتم بعد از دورهای که نقاشیهایم شخصیتر شده بود، بهجایی رسیده بودم که نمیتوانستم با فیگور حرفها و احساساتم را نشان دهم و این باعث شده بود از کارم لذت نبرم، چون عملا هنر، بازیکردن است و بازی لذتبخش است و اینکه از نقاشیکردن لذت ببرم و لحظههای خوشی داشته باشم هرچقدر که اطرافم ناخوشی وجود داشته باشد، برایم مهم بود، بنابراین در ادامه کارم فرمها سادهتر و انتزاعی شدند، تا امروز و این نمایشگاه. برای آثارم در نمایشگاه «بیمرزی» عنوانی را انتخاب نکردم، چون نمیخواستم برای ذهن مخاطبم حصار ایجاد کنم و او را مجبور کنم همان برداشتی را از اثر من داشته باشد که من به او القا کردهام. ذهن مخاطب باید درگیر شود و جستوجوگرانه درپی معنایی باشد که خود از دیدن اثر کشف میکند. تابلوهایم در این نمایشگاه درواقع تکه رنگهایی در فضا هستند که با «بافت» روی بستر کار ایجاده شدهاند. درواقع میتوان گفت بازیهایی هستند که همه ما در ناخودآگاهمان داریم. از همان بازیهایی که وقتی مثلا مدادی در دستمان است و در حین صحبتکردن با تلفن، بدون اینکه حواسمان باشد روی کاغذ نقشهایی ایجاد میکنیم. اینها بیان درونی ما هستند. در این مجموعه همان حس خطخطیها را داشتم. همه ما طبیعت را دوست داریم و جالب است این را بدانید که طبیعت همیشه در نقاشیهای من میآید، اما شاید به نوعی دیگر و مستتر. من همیشه در آثارم به دنبال دنیایی زیبا هستم، حتی اگر اطرافم زشت باشد. دنبال سرزمینی که به آن «مدینه فاضله» یا «اتوپیا» میگویند. به همین دلیل میخواهم به مفهومی خالص از تمامی سبکها و «ایسم»های هنری برسم. به دنیایی شخصی که در قیدوبند هیچ سبکی نیست. او همچنین درباره مجموعهای جدید از آثارش هم صحبت کرد و گفت که این دوره جدید شامل فضایی سهبعدی است از تلفیق سرامیک و نقاشی که در نمایشگاه آیندهاش از آن رونمایی خواهد کرد.