حبيبه فتحي عضو هياتعلمي موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
براساس یافتههاي يك طرح مشترك تحقيقاتي، سازمان جهاني تجارت و سازمان همكاري اقتصادي (OECD) درسال 2013، درخصوص تعيين اولویتها و استراتژیهای توسعه کشورهای درحال توسعه، مشخص شد كه براي اين كشورها مشاركت در زنجيره ارزش جهاني (GVC) و تسهيل تجاري به مهمترين اولويت براي احياي اقتصادشان تبديل شده است. اين يافتهها بر اين واقعيت تاكيد دارد كه براي اكثر كشورهاي درحال توسعه پيوستن به زنجیره ارزش جهاني یک مسیر نيل به توسعه اقتصادی و شكلدهي به ساختار صنعتي تبديل شده است. زنجیره ارزشجهانی برای توصیف مجموعه عملیات موردنياز در یک صنعت يا خدمت جهت خلق ارزش جديد بهكار ميرود كه در مراحل و مناطق مختلف به صورت زنجیروار صورت ميپذيرد. رشد زنجیره ارزش جهانی موجب درهمتنيدگي اقتصادها و منجر به تخصصگرايي روبهافزايش فعالیتها در زنجیره ارزش شده است. بیش از 70درصد از تجارت جهانی کالا مربوط به كالاهاي واسطهاي و خدمات کالاهای سرمایهای است. رشد حيرتآور تجارت بین شرکتها در كالاهاي واسطهای و تجارت خدمات اشكال رقابت و تجارت جهانی را دچار تغيير كرده است. اين يافتهها از خودارزيابي 80 کشور در حال توسعه، 52 كشور كمككننده همكاريهاي دوجانبه و چندجانبه و ارایهدهندگان همكاري تجاري جنوب- جنوب و همچنین اخذ نظرات 524شركت عرضهكننده در كشورهاي درحالتوسعه و 173شركت از كشورهاي پيشرفته صنعتي اخذ شد. با وجود آنكه تامینکنندگان در كشورهاي درحالتوسعه از اجزای جداییناپذیر زنجیره ارزش جهاني كالاهاي کشاورزی موادغذایی، فناورياطلاعات، منسوجات و پوشاک، گردشگری، حملونقل و تدارکات هستند، اما موفق نشدهاند از مزاياي بالا رفتن از زنجیره ارزش، يعني ارتقا از فعالیتهای کمارزش به فعالیتهای با ارزش افزوده بالاتر بهرهمند شوند. از اينرو هرگونه اقدامي كه به بهبود مشارکت کشورها در اين زنجيره بينجامد برای دستیابی به هدف رشد اقتصادي، اشتغالزايي و کاهش فقر مثمرثمر خواهد بود. اولويتهايي مانند افزايش رقابتپذيري، تنوع صادراتي، توسعه شبكه زيرساخت ازجمله زيرساختهاي تجارت فرامرزي است و همچنين گسترش همكاريهاي منطقهاي از اولويتهاي بعدي اين كشورها اعلام شده است. درحالحاضر منافع ناشی از مشاركت در زنجیره ارزش جهانی بهطور یکسان توزیع نمیشود، شرکتهای بزرگ حرفهای با فناوري بالا كه از شبكههاي وسيع توزيع و بازاريابي، بازارهای صادراتی متنوع، پايگاههاي قوي فروش و کارگران ماهر برخوردارند از منافع اين مشاركت بیش از كشورهاي داراي منابع توليد و متمركز بر بخشي از فرآيند توليد (مونتاژ) بهرهمند میشوند. بسیاری از کشورهای درحال توسعه به دليل رويههاي ناکارآمد مرزی، تعرفههای بالا و موانع غیرتعرفهای كشورهاي خريدار نميتوانند از مزاياي تجارت کالايي یا خدمات بهرهمند شوند. محدودیت در جریان اطلاعات، موانع سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) سبب شده کشورهای درحال توسعه بهطور گسترده به طراحی و پیادهسازی استراتژیهای یکپارچهسازی و ارتقا در زنجیره ارزش جهاني روي آورند.اين كشورها براي كسب سهم بيشتر در زنجيره ارزش جهاني متعهد ميشوند كه به رفع موانع پيش روی زنجيره عرضه شركتهاي كوچك و متوسط، بهبود بازدهي بخش خدمات (بهويژه خدماتي كه با زنجیرههای ارزش جهانی همپيوندي پيدا ميکنند) و تقويت تعهد به ممانعت از بكارگيري اقدامات محدود كننده حمايتگرايي و موانع غيرتعرفهاي بپردازند.
از سوی دیگر شرکتهای کوچک و متوسط (SME,s)علاقهمند به گسترش فعاليتها در سطح بینالمللی ميتوانند با انتخاب مدل کسب و کار زنجیره ارزش جهانی بهعنوان وسیلهای برای افزایش رقابت جهانی، سودآوری و پایداری درازمدت به كارآيي بالاتري دست يابند. زنجیره ارزش فعالیتهایی مانند تحقیق و طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و حمایت از مصرفکننده نهایی را دربرميگيرد. اگر شركتي بخواهد جايگاه خود در زنجيره ارزش را بداند، بايد بپذيرد هر بنگاه بهعنوان یک حلقه در فرآيند زنجیره ارزش، مابهازايي به اين زنجيره خواهد افزود. لذا با مدیریت درست فعالیتهای اين زنجیره میتواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد کند. با توجه به اينكه رعايت استانداردهای بینالمللی برای قیمت، کیفیت و برنامه زمانی تحویل، سختگیرانهتر شده است، بنگاههايي كه هزینههای کمتر، تولید بیشتر یا امتیاز خاص فناوری داشته باشند، قادر به مشاركت در اين زنجيره هستند. بهعبارت ديگر هر بنگاهي توان حفظ خود در اين شرایط رقابتي را ندارد. از اينرو انعطافپذیری و مسئوليتپذيري در پاسخگویی به نيازهاي مصرفکننده كالا و خدمات به مهمترين جزء زنجیره ارزش تبديل ميشود و انتخاب كارآترين راهحل برای هر گام در زنجیره، بنگاه را از رقبا متمايز خواهد کرد.